زلزله بم؛ فاجعه مکرر
هنگامی که مثلا چند لرزه کوچک رخ میدهد و احتمال رخداد زمین لرزهای مهم ممکن است وجود داشته باشد، اگر دستورالعملی از قبل برای تخلیه مکانهای جمعی باشد، میتوان ریسک فجایعی مانند بم را تا حدی کم کرد، ولی واقعیت آن است که مسوولان محلی هم با نبود چنین دستورالعمل و شرح وظایفی و با عدم اطلاع از آنچه باید و میتوانند انجام دهند، عملا کاری نمیتوانستند و نتوانستند انجام دهند. تنها دستگاه لرزهنگاری که در محل وجود داشت دستگاه شتابنگاری بود که بهصورت خط خاموش (off-line) کار میکرد (و همچنان با همان کیفیت کار میکند) بنابراین هیچ امکان هشدار پیشهنگام هم وجود نداشت و همچنان نیز در چنان شرایطی در سالروز زلزله بم هنوز امکان هشدار پیش هنگام زلزله در ایران وجود ندارد. توجه کنید که منظورم هشدار پیشهنگام است و نه پیشبینی زلزله.
از سوی دیگر بسیاری از ساختمانها از قدیمی و حتی نوساز (متاسفانه) در بم فرسوده و در مقابل زمین لرزه بسیار آسیبپذیر بودند. بنابراین با آن وضعیت که همچنان تا حد زیادی در بسیاری از شهرهای دیگر کشور برقرار است فاجعهای مانند زلزله بم ۱۳۸۲ در صورتی که زمین لرزهای شدید (با بزرگای بیش از۶، که در زلزله بم بزرگا ۵/ ۶ بود)با عمق کم (که در زلزله بم ۵/ ۸ کیلومتر بود)و در نزدیک شهر یا هر منطقه مسکونی رخ دهد (که در زلزله بم کانون در زیر بخش جنوب شهر قرار گرفته بود)، متاسفانه همان فاجعه تکرار میشود. آسیبپذیری جمعیت ما اینقدر بالاست که تابآوری ما پایین است و بهسازی لرزهای در کشور تکمیل نشده و همچنین زیرساخت برای هشدار پیشهنگام زلزله و سوانح طبیعی در کشور نداریم، همان میزان آسیب و حتی بدتر از آن، قابل انتظار است.
برآوردهای انجام شده حاکی از آن است که زمینلرزه ویرانگر شهر بم در بخشهای مختلف تولیدی و اقتصادی حدود ۱۸۰ میلیون دلار (بیش از ۶۴۵ میلیارد تومان با قیمت برابری ارز در پاییر ۱۳۹۴) خسارت غیرمستقیم به همراه داشته است. این درحالی است که این زلزله با خسارتهای جدی انسانی و تبعات روانی و اجتماعی فراوانی همراه بود. تعداد زیادی از هموطنان برای کمک به آسیبدیدگان این زمینلرزه به شهر بم شتافتند و گروههای مختلفی برای همیاری با بازماندگان این زمینلرزه تا ماهها و حتی سالها ارتباط خود را با این شهر آسیب دیده قطع نکردند. زمینلرزه بم موجب کشته شدن ۳۳ هزار نفر و مجروح شدن ۵۰ هزار نفر از ساکنان این شهر شد. برآوردهای انجام شده حاکی از آن است که زمینلرزه ویرانگر شهر بم در بخشهای مختلف تولیدی و اقتصادی حدود ۱۸۰ میلیون دلار (بیش از ۶۴۵ میلیارد تومان) خسارت غیرمستقیم به همراه داشته است. این درحالی است که این زلزله با خسارتهای جدی انسانی و تبعات روانی و اجتماعی فراوانی همراه بود. تعداد زیادی از هموطنان برای کمک به آسیبدیدگان این زمینلرزه به شهر بم شتافتند و گروههای مختلفی برای همیاری با بازماندگان این زمینلرزه تا ماهها و حتی سالها ارتباط خود را با این شهر آسیبدیده قطع نکردند.
در پایان شهریور ۱۳۸۶ خبری مبنی بر پایان بازسازی بم اعلام شد؛ اما واقعیت این است که ارزیابیهایی که در دهمین سالروز زلزله بم در این شهر انجام شده نشان داد که بازسازی فیزیکی این شهر فقط ۸۰ درصد پیشرفت داشته است و مهمتر اینکه پیشرفت بازسازی روانی و اجتماعی در این شهر حدود ۵۰ تا ۷۰ درصد برآورد شد. متاسفانه در روند بازسازی شهرها بعد از وقوع زمینلرزه صرفا به بازسازی فیزیکی، یعنی احداث ساختمانها توجه میشود و معماری بومی شهرها و مسائل فرهنگی مردم هر منطقه در روند بازسازی شهرها کمتر مورد توجه قرار میگیرد. بازسازی روانی، اجتماعی و فرهنگی از جمله مسائلی است که در کشور ما اولویت بالایی ندارد. واقعیت تلختر آن است که بازسازیها در شهرهای زلزلهزده، بهویژه زمین لرزه بم، اکثرا بدون توجه به منظر طبیعی و محیطزیست شهر و با تخریب باغها و درختان شهر بم و آسیب به چهره بم «بهعنوان یک باغ شهر» انجام شده است.
زمینلرزه بم نمادی از آسیبپذیری کشور ما در برابر وقوع زلزله است. هنگامی که کانون زمینلرزه در بدترین سناریوی ممکن درست در منطقه شهری واقع میشود، مواجه شدن با فاجعهای مانند زلزله بم اجتنابناپذیر است. حالت خوشبینانه زمینلرزهای مانند زلزله بم، وقوع این زلزله در منطقهای خالی از سکنه است. زمینلرزه ۲۹ آذر ۱۳۸۹ در محمدآباد ریگان در فاصله حدود ۸۰ کیلومتری جنوبشرقی بم در منطقهای خالی از سکنه با همان بزرگای زلزله بود و در همان حدود ژرفا فقط ۴ نفر کشته برجا گذاشت که از چادرنشینان ساکن این منطقه بودند. گرچه این اتفاق از سوی بعضی افراد به ساختوساز مناسب و مقاومسازی نسبت داده شد. این درحالی است که تلفات کم زلزلهای مشابه زلزله بم در همان محدوده جغرافیایی صرفا به خالی از سکنه بودن منطقه وقوع زلزله مربوط بود. اینکه مقاومسازی و بازسازی در چه حد و با چه کیفیت و هزینهای در سالهای بعد از زلزله بم در کشور انجام شده، موضوعی است که به ارزیابی مستقل و بیطرفانه علمی نیاز دارد.
در نخستین سالروز زلزله بم زمینلرزه و سونامی بزرگ اندونزی و جنوب اقیانوس هند رخ داد. این حادثه به کشته شدن ۳۰۰ هزار نفر منتهی شد و به همین دلیل بهعنوان بزرگترین فاجعه انسانی در نوع خود در ۱۵ کشور جنوبشرقی آسیا معرفی شد. مروری بر آمار اعلام شده از سوی سازمان ملل متحد از سوانح طبیعی در ۱۵ سال اخیر نشان میدهد از حدود یکمیلیون کشته و ۵/ ۲ تریلیون دلار خسارتهای اقتصادی سوانح طبیعی از سال ۲۰۰۰ میلادی به بعد، ۹۰ درصد تلفات انسانی و ۶۰ درصد خسارتهای مالی به کشورهای درحال توسعه مانند کشور ما مربوط بوده است. زمینلرزه بم پرتلفاتترین زلزله قرن اخیر در کشور ما بوده است و تکرار فاجعهای مشابه در مناطق پرجمعیت و لرزهخیز کشور ممکن است، بنابراین باید هر لحظه برای اتفاقی مشابه زمینلرزهای که شهر بم ۱۲ سال پیش تجربه کرد، آماده باشیم.
در ۲۰ مهرماه ۱۳۷۸ در استانداری کرمان یک سخنرانی در مورد خطر زلزله در استان کرمان داشتم و آنجا درمورد خطر زلزلههای بعدی در استان کرمان صحبت کردم و از جمله بیان کردم که شهر بم در کنار گسل فعال بم قرار گرفته و گسل بم مدتهای طولانی است که زمین لرزه مهمی نداشته است و در صورت رخداد زمین لرزه، حادثهای مانند زلزله ۱۳۵۷ طبس در بم قابل انتظار است. این مساله همان موقع در سال ۱۳۷۸ در خبرگزاری جمهوری اسلامی منعکس شد و در روز زلزله۱۳۸۲بم هم مجددا بهصورت خبر از آرشیو خبرهای ۴ سال قبل از آن یافت شد و مجددا مخابره شد. به هر حال محل خطرناکی مانند بم را میتوانستیم از قبل تشخیص دهیم و تشخیص هم دادیم و اعلام هم کردیم، ولی زمان رخداد را نمیتوانستیم بیان کنیم. ولی تاکید بر خطر در بم و نحوه و ابعاد حادثه قابل رخداد را من ۴ سال قبلتر بیان کرده بودم.
چنین زمینلرزههایی در تمام شهرهایی که در کنار گسلهای فعال ایران هستند، ممکن است رخ دهند. مساله آنجا است که شهرهای پرجمعیتتر ما مانند تهران، مشهد، کرج و تبریز که در کنار گسلهای فعال واقعند آسیبپذیری بیشتری دارند و توجه ملی باید به آنها شود، چراکه با فرض خطر و اندازه یکسان زمینلرزه قابلانتظار، هرچه جمعیت بیشتری در آن شهرها ساکن باشند، ریسک زمینلرزه در آنها بالاتر است.
ارسال نظر