در گفت و گوی کارشناسی با دنیای اقتصاد مطرح شد
رفتارشناسی گورخوابی
پدیده گورخوابی در هفته گذشته با واکنش قشرهای مختلفی روبهرو شد و بسیاری از افراد و شخصیتها نسبت به آن واکنش نشان دادند. به این منظور با جناب دکتر امیرهوشنگ مهریار از اساتید به نام روانشناسی کشور به گفتوگو نشستهایم. ایشان دارای مدرک دکتراى روانشناسى تربیتى از دانشگاه لندن در سال ۱۳۴۲ و مدرک فوق دکتراى بهداشت روانى اجتماعى از دانشگاه هاروارد آمریکا در سال ۱۳۵۱ است. وی هماکنون با رتبه استادی در موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی تهران مشغول به خدمت است.
جناب دکتر بهنظر شما اعتیاد تا چه اندازه در بروز چنین پدیدهای موثر است؟
در تمامی جوامع بروز پدیدههایی همچون حاشیهنشینی یا زندگی در بیغولهها وجود دارد.
پدیده گورخوابی در هفته گذشته با واکنش قشرهای مختلفی روبهرو شد و بسیاری از افراد و شخصیتها نسبت به آن واکنش نشان دادند. به این منظور با جناب دکتر امیرهوشنگ مهریار از اساتید به نام روانشناسی کشور به گفتوگو نشستهایم. ایشان دارای مدرک دکتراى روانشناسى تربیتى از دانشگاه لندن در سال ۱۳۴۲ و مدرک فوق دکتراى بهداشت روانى اجتماعى از دانشگاه هاروارد آمریکا در سال ۱۳۵۱ است. وی هماکنون با رتبه استادی در موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی تهران مشغول به خدمت است.
جناب دکتر بهنظر شما اعتیاد تا چه اندازه در بروز چنین پدیدهای موثر است؟
در تمامی جوامع بروز پدیدههایی همچون حاشیهنشینی یا زندگی در بیغولهها وجود دارد. در پدیدههایی همچون گورخوابی یا حاشیهنشینی، ممکن است علاوهبر مسائل اقتصادی به دلایل دیگری نیز این افراد فقیر شوند و سالها در چرخه فقر خود باقی بمانند که این عوامل میتواند بیماری یا اعتیاد باشد، البته اعتیاد هم از دیدگاه روانشناسان یک نوع بیماری است که باید برای درمان آنها اقداماتی را انجام داد، اگرچه جامعه این تعریف را چندان نپذیرفته و بنابراین چنین افرادی از دو جهت با مشکل مواجه میشوند: هم از لحاظ اینکه بیمار هستند و به بیماری آنها رسیدگی نمیشود و هم اینکه به جهت فقر مشکلات زیادی دارند و از جامعه طرد میشوند. بنابراین به صورتهای مختلف تحت آسیب قرار میگیرند و در نتیجه فرزندان آنها نیز نمیتوانند آموزش ببینند، وارد جامعه شوند و در این چرخه قرار میگیرند.
فقر تا چه میزان میتواند این پدیدهها را تشدید کند و چرا افراد فقیر بهرغم مشکلات مالی و غیربهینگی اقتصادی آن دچار اعتیاد میشوند؟
در سال ۱۹۷۱ برای دورهای در زمینه اقدامات پیشگیرانه برای مقابله با آسیبهای اجتماعی و بیماریهای روانی در دانشگاه هاروارد بودم. در آن زمان شهرهای آمریکا به دو بخش تقسیم شده بود؛ بخش قدیمی و سنتی شهر که اغلب از سکنه عادی خالی شده بود و تنها ادارات و سازمانها وجود داشتند و اکثرمردم نیز برای سکونت به حومههای شهر مراجعه کرده بودند. این اتفاق باعث شده بود بخشی قدیمی شهر تبدیل به فضایی برای قشر ضعیف جامعه شود؛ چراکه هزینه اجاره کم بود. طبیعتا میزان جرایم و فساد در این مناطق بالا رفته بود و تبدیل به مرکزی برای اقدامات تبهکارانه شده بود. دولت برای مقابله با این وضعیت اقدامی کرد که بهتدریج افراد ثروتمند با خریداری این مناطق و ایجاد ساختمانها و فروشگاههای بزرگ این گروهها را بیرون راندند. اما نتیجه این بود که این افراد به حاشیه شهرها پناه برده و نه تنها مشکل حل نشد که به نقاط دیگر نیز سرایت کرد و از آن زمان پدیده بیخانمانی در آمریکا به شدت افزایش یافت. وقتی در سال ۱۹۸۶ مجددا به آمریکا رفتم در مراکز مختلف از جمله راهآهن و مترو و سایر نقاط شاهد حضور افراد بیخانمان بودم که حتی به نیازهای اولیه انسانی دسترسی نداشتند. بنابراین این گروهها که بهطور کامل از جامعه طرد شدهاند و از نظر فرهنگی و آموزشی بسیار ضعیف هستند، بهتدریج به سمت آلودگیهایی همچون اعتیاد میروند.
پیامدهای منفی این مسایل اجتماعی و راه حل آن در مواردی همچون گورخوابی، کارتون خوابی و بیخانمانی چیست؟
بدون شک حضور و گسترش این افراد در جامعه پیامدهای منفی بسیاری خواهد داشت. آلوده شدن فضای شهرها، افزایش اعتیاد و تکدیگری و ... تنها پیامدهای مستقیم بروز چنین مشکلاتی است. در سراسر دنیا راهکارهای مختلفی برای مقابله با این پدیده صورت پذیرفته است. نهادهای مدنی نقش بسزایی در کمک به این گروهها و رفع معضلات آنها دارند. از طرف دیگر دولتها نیز با مکانیزمهای حمایتی مختلف همچون ارائه خدمات درمانی یا مسکن به مقابله با این چالش میپردازند. نکتهای که در این رابطه وجود دارد این است که معمولا مردم عادی واکنش مثبتی به برخی اقدامات حمایتی ندارند. بهطور مثال اگر دولت بخواهد در محلهای برای این افراد سرپناهی ایجاد کند به سرعت با واکنش منفی ساکنان روبهرو خواهد شد. بدون شک اعتیاد، فقر، کارتن خوابی و گورخوابی پدیدههایی هستند که آثار سوء اجتماعی زیادی بهدنبال خود دارند و راهکار اصلی مقابله با آنها پذیرش این افراد بهعنوان بیمار توسط عموم جامعه است.
ارسال نظر