وقتی ورق به نفع ایران برمی‌گردد
ویل این بادن
مدیر اجرایی مرکز تاریخ و استراتژی دانشگاه تگزاس
بیش از شش سال از ناآرامی‌های خاورمیانه می‌گذرد، در میانه این تنش‌‌ها، اعدام شیخ‌نمر، قطع رابطه دیپلماتیک میان ریاض و تهران می‌تواند زمینه را برای اوج‌گیری جنگ فرقه‌ای در منطقه فراهم کند. در شرایط کنونی به راحتی نمی‌توان گفت که اعدام نمر تنها دلیل قطع رابطه دیپلماتیک ایران با عربستان بود. باید به این مساله وسیع‌تر نگاه کرد. عربستان سعودی یکی از مهم‌ترین متحدان واشنگتن در منطقه محسوب می‌شد، اما حالا این کشور با دامن زدن به جنگ شیعه و سنی در خاورمیانه، منافع آمریکا در منطقه را تضعیف کرده و با هر گامش منطقه را بی‌ثبات‌تر می‌کند. شاید بهترین حالت این بود که رهبران جدید سعودی، راه معتدل‌تری را در پیش بگیرند، اما روحانیون وهابی و افراط‌گرایی آنها زمینه را برای رادیکالیزه کردن مردم در داخل و تقویت گروه‌های افراطی در خارج از خاک عربستان فراهم کرد.
این مساله که در حادثه یازده سپتامبر، 15 یا 19 شهروند سعودی نقش داشتند، برای عربستان به مثابه زنگ خطری بود. پس از حملات‌تروریستی 12 مه 2003 القاعده به مجتمع‌های غربی در عربستان، آل‌سعود به این نتیجه رسید که اژدهای بزرگی را در حیاط خلوت خود پرورانده. به‌رغم پیام‌های حقوق بشری آمریکا، عربستان، متحد سنتی‌اش یکی از ناقضان حقوق بشر است و یکی از کشورهای درگیر نابردباری شدید مذهبی است( نبودتولرانس دینی). اقلیت شیعه و حتی غیر مسلمانان به شکلی پنهانی در تلاشند تا مراسم مذهبی‌شان را انجام دهند. در این میان مسلمانانی که به فتواهای وهابیون سعودی تن نمی‌دهند، بزرگ‌ترین قربانیان این کشورند. شیعیان که 10 تا 15 درصد جمعیت عربستان را تشکیل می‌دهند، در استان شرقی این کشور مستقرند، استانی که معادن عمده نفت سعودی در آن واقع شده و حالا تحرکات کنونی این اقلیت هراس رهبران عربستان را برانگیخته. اجرای سیاست عدم بردباری مذهبی فقط به داخل مرزهای این کشور محدود نمی‌شود و حالا پای شیعیان بحرین و یمن را نیز به میان کشیده شده است. تداوم اعمال سیاست‌های خشن علیه اقلیت‌های دینی و مذهبی، زمینه نارضایتی‌ها در عربستان را فراهم کرد، بدون شک، ایران رقیب قدرتمند عربستان نیز از این موضوع غافل نبود و تلاش کرد تا از اعدام شیخ‌نمر، نهایت استفاده را ببرد. اعدام شیخ‌نمر، روحانی برجسته شیعه به ایران فرصت داد تا چشم جهان را به سوی خشونت‌های مذهبی و دینی علیه اقلیت‌های ساکن عربستان جلب کند. در این میان سیاست‌های آمریکا نسبت به مساله عدم بردباری مذهبی در این کشور نیز در نوسان بود، در سال 2004، دولت جورج دبلیو بوش، با تکیه بر مفاد قانون آزادی‌های دینی، نسبت به شرایط حاکم بر عربستان ابراز نگرانی کرد.

در همان زمان من در سازمان مربوط به آزادی‌های مذهبی فعالیت می‌کردم و در چنین شرایطی به نجواهایی معترضانه مبنی بر اینکه نام عربستان سعودی را نیز باید در کنار اسامی کشورهایی چون کره شمالی و سودان قرار داد، به گوشم می‌رسید. با این حال، حتی در آن زمان نیز مساله عدم بردباری مذهبی چندان بر روابط واشنگتن و ریاض تاثیر نگذاشت. اما انگار با اعدام شیخ‌نمر، روحانی برجسته شیعه، ورق برگشت، این‌بار نه به نفع عربستان بلکه در راستای اهداف ایران. اعدام این روحانی حتی نشان داد سیاست‌های آمریکا در ارتباط با عربستان شکست‌خورده و روابط دیپلماتیک دو کشور به پایین‌ترین سطح خود طی چهار دهه گذشته رسیده است. فاصله گرفتن آمریکا از ریاض صرفا به دلیل تحریم‌های نفتی اوپک نبوده است و باید ریشه آن را در توافق برجام میان تهران و واشنگتن جست‌وجو کرد. پس از توافق هسته‌ای، نگرانی سعودی‌ها از نزدیکی آمریکا به ایران افزایش یافت، حالا اعدام شیخ‌نمر، بحران شومی را برای آل سعود رقم زده است، از یک طرف موج مخالفت‌ها و نارضایتی‌های داخلی و از سوی دیگر حمایت رسمی آمریکا از تهران و تبدیل شدن ایران به قدرت بزرگ منطقه تهدیدی جدی علیه منافع عربستان تلقی می‌شود. همان‌گونه که در ابتدای این سطور اشاره کردم، عربستان با سیاست‌‌هایش جنگ شیعه و سنی در منطقه را رقم زده است، امری که درست در تقابل با منافع ایالات متحده آمریکا است. درگیری‌های قومی می‌تواند جنگ‌های داخلی را عمیق‌تر کرده و کل منطقه را متشنج کند، اینجاست که هدف آمریکایی‌ها از همسویی با ایران و محکومیت اعدام شیخ‌نمر و همچنین فاصله گرفتنش از ریاض را به خوبی درک می‌کنیم. حال باید چه کرد؟ در ابتدا سیاستمداران آمریکایی باید میان آزادی مذهبی، ثبات و امنیت منطقه، رابطه مستحکم برقرار کنند، چرا که عدم رعایت آزادی مذهب، به جنگ‌های فرقه‌ای در منطقه دامن می‌زند و راه را برای گسترش نفوذ گروه‌های رادیکال و بنیادگرا فراهم خواهد ساخت.

با توجه به تلاش‌های آمریکا برای نزدیکی هر چه بیشتر به ایران، تلاش این کشور برای بهبود وضعیت حقوق بشر در عربستان چندان راحت به نظر نمی‌رسد، اما آمریکا در کارنامه تاریخی خود نشان داده که می‌تواند کشورهای مستبد را وادار کند، دوران گذار را پشت سر گذاشته و نظامی دموکراتیک را تجربه کنند، در شرایط حاضر با توجه به حساسیت‌های مقام‌های سعودی نسبت به روابط ایران و آمریکا، دستیابی به نتیجه‌ای مقبول دشوار به نظر می‌رسد، با این حال آمریکا شاید بتواند در راستای منافع خویش با تکیه بر دو سیاست تشویق و ارعاب، عربستان را وادار کند تا از تفرقه‌افکنی دست بردارد. موضوعیکه منافع آمریکا در منطقه را تضعیف کرده و خواهد کرد.

منبع: فارین پالسی