درون من انسان بلندپروازی زندگی می‌کند
اعظم حسن تقی - مهرداد نصرتی
آیلار نوشهری بازیگر زن ایرانی متولد سال ۱۳۶۱ در تبریز است. او تحصیلات خود را در زمینه بازیگری تئاتر در دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی در سال ۱۳۸۵ به پایان رساند و بعد از آن مشغول فعالیت در زمینه بازیگری تئاتر شد و در کارهای زیادی به ایفای نقش پرداخت و حتی کارگردانی تئاتر را در کارنامه هنری خود با تئاتر «لحظه‌های زنانه» تجربه کرد. وی علاوه‌بر تئاتر، در تلویزیون هم به ایفای نقش پرداخته است که از مهم‌ترین نقش‌های او می‌توان به نقش ساناز سریال «دختران حوا» حسین سهیلی زاده در سال ۹۰ اشاره کرد. این روزها نوشهری مشغول بازی در سریال «دور دست‌ها» در نقش سپیده به کارگردانی جواد ارشاد است. سریالی که با تم اجتماعی در بستر یک کارخانه روغن شکل می‌گیرد و داستانک‌های گوناگونی در حاشیه داستان اصلی قرار دارد که باعث در هم تنیدگی سوژه‌های داستان می‌شود. این سریال قرار است در زمستان ۹۴ از شبکه اول سیما پخش شود.
نخستین تجربه حضورتان جلوی دوربین چگونه اتفاق افتاد؟
قطعا شروع هرکاری برای اولین بار انسان را علاوه‌بر هیجان‌زده شدن، دچار استرس می‌کند. اولین حضور من جلوی دوربین به‌عنوان یک تجربه کوتاه و به‌عنوان مجری در برنامه پیک تابستان ۸۲ بود که بی‌تعارف بگویم هیچ استرسی نداشتم و حتی چند کار بعد از آن هم همینطور، فقط به دید یک تجربه به قضیه نگاه می‌کردم، ولی در کارهای بعدی مثل مجموعه‌هایی که با آقای «بهروز بقایی» برای برنامه خانواده تهیه شده بود یا مجموعه «پاتوق» به کارگردانی آقای «شاهین باباپور» کار تصویر برایم جدی تر شد و در نهایت در سریال «دختران حوا» به کارگردانی آقای حسین سهیلی‌زاده به‌خاطر فضای جدی‌تری که حاکم بود و نقشی که ایفاگرش بودم، این هیجان و استرس بیشتر شد. مسلما مدیوم تلویزیون با تئاتر متفاوت است و بازی جلوی دوربین محدودیت‌هایی در حرکت و جنس بازی ایجاد می‌کند که من در آن زمان تجربه کمتری نسبت به آن داشتم، اما خوشبختانه راهنمایی‌های آقای سهیلی‌زاده و کسب تجربه در کنار استاد ایرج راد بسیار کارساز بود.

درباره سریالی که این روزها دارد ساخته می‌شود و در آن بازی می‌کنید توضیح بدهید و بگویید با چه کسانی همبازی هستید.
سریال دوردست‌ها به کارگردانی آقای «جواد ارشاد» و تهیه‌کنندگی خانم «فریبا بانک توکلی» و به نویسندگی خانم «سمانه نامدار» و با مشارکت شبکه یک سیما و سازمان ملی استاندارد در حال تولید است. سریالی که مضمون اجتماعی دارد. سریال پر بازیگری است که برای من بودن در کنار تک تکشان باعث افتخار است، بازیگران بزرگی که بسیاری از آنها تجربه سال‌های سال کار با خود همراه دارند. من در این سریال ایفاگر نقش سپیده هستم که به نظرم نقش متفاوتی است و در کنار بزرگانی چون آقای سیامک اطلسی، خانم مهوش وقاری، آقای هومن برق‌نورد و خانم فاطمه گودرزی کسب تجربه کرده‌ام. البته استادان دیگری هم در کار حضور دارند؛ مثل آقای دانیال حکیمی که من افتخار همبازی بودنشان را پیدا نکردم.

شما تاکید زیادی روی روابط گرم میان اعضای خانواده خود دارید.خیلی‌ها بر عکس حضور خانواده را مانعی برای پیشرفتشان می‌دانند. جایگاه خانواده را در پیشرفتتان چگونه می‌بینید.
بله. دقیقا. من با تمام وجودم اعتقاد دارم که اگر امروز مشغول کار در رشته‌ای هستم که عاشقانه دوست دارم، مدیون توجه و حمایت‌های خانواده‌ام هستم. چه آن‌موقع که حمایت‌های پدر و مادرم را در انتخاب رشته تحصیلی‌ام داشتم و چه در حال حاضر که مشغول به کارم و حمایت‌های همسرم را همراه خود دارم. اعتقاد دارم که من قبل از اینکه ادعای بازیگری کنم، یک همسرم، بعد از آن مادرم و بعد بازیگرم و هیچ منافاتی بین زندگی خانوادگی و تعهدم به آن و کارم نمی‌بینم. چه بسیار بازیگران و هنرمندانی که متعهد به خانه و زندگی هستند و در کارشان هم بسیار موفقند. اگر در این سال‌ها به آهستگی و کم‌کم پیش رفته‌ام، یکی از دلایلش این بوده که هرگز نخواسته‌ام کارم را در اولویت قرار دهم و برای خانواده‌ام کم بگذارم که این به نظر من بسیار لذت بخش است.

چرا این عرصه را برای فعالیت خودتان انتخاب کردید؟
اگر چه عرصه‌ای که من برای کارم انتخاب کرده‌ام عرصه پر رنگ و لعاب و پرطرفداری است، اما من هرگز به‌خاطر رنگ و لعابش این رشته را انتخاب نکردم. درون من انسان بلندپرواز و رویا پردازی زندگی می‌کند که دوست دارد تمام کارها را تجربه کند، خطر کند، توانایی‌هایش دیده شود و فکر کردم تنها جایی که می‌تواند جوابگوی بلندپروازی‌های من و رویا‌های من باشد این رشته است. امروز هم از انتخاب خود پشیمان نیستم چون من با چشمان باز کارم را انتخاب کردم و برای رسیدن به هدفم از درست‌ترین و سالم‌ترین راه ممکن که همان تحصیلات آکادمیک است اقدام کردم و به‌خاطر این همواره به خود بالیده‌ام که تنها یاری‌گر من خدایی بوده که هیچ‌گاه نگاهش را از من دریغ نکرده است.

میانه تان با ادبیات و نوشتن و خواندن چگونه است؟ چه چیزهایی می‌خوانید؟
شعر را بسیار دوست دارم، نوشتن را دوست دارم، همیشه ایده‌هایی را که به ذهنم می‌رسد در گوشه‌ای یادداشت می‌کنم، گاهی هم برای دل خودم می‌نویسم، اما هرگز ادعا نمی‌کنم که نویسنده‌ام. عاشق خواندن کتابم و حتی می‌توانم بگویم یکی از بهترین سرگرمی‌های من گشتن در کتابفروشی‌های خیابان انقلاب است. خواندن و مطالعه کردن، در هر زمینه‌ای اطلاعات انسان را به‌روز می‌کند و قطعا آدمی با گنجینه اطلاعات بالاتر برگ برنده‌ای نسبت به سایرین دارد، به‌خصوص اینکه کار هنری هم انجام بدهد.

خودتان چه قدر فیلم می‌بینید و تئاتر می‌روید و اصولا چه کارهایی را برای دیدن انتخاب می‌کنید؟
دیدن فیلم و رفتن به تئاتر جزو برنامه‌های همیشگی من است. من و همسرم فیلم‌ها را با هم می‌بینیم و گاهی پیش می‌آید ساعت‌ها درمورد فیلمی با هم صحبت کنیم و در واقع جلسه نقد و بررسی راه می‌اندازیم. سعی می‌کنم اغلب فیلم‌های داخلی را ببینم و همین‌طور فیلم‌های روز دنیا را. در مورد تئاتر هم تمام تلاشم را می‌کنم که در ماه دیدن چند تئاتر در برنامه‌ام باشد، بماند که اغلب کارهای دوستان و همکلاسی‌هایم را که به اجرا می‌رسد، دنبال می‌کنم.

چه قدر نقش پارتنرها یا بازیگران نقش مقابل یک بازیگر در جان دادن به نقش او یا برعکس آن تاثیر دارد؟
هر عملی عکس‌العملی دارد. یک قانون شناخته شده و معروف در نمایش هم عمل و عکس‌العمل است که کنش را شکل می‌دهد؛ بنابراین بسیار مهم است در برابر یک عمل، پارتنر طرف مقابل یک عکس‌العمل درست انجام دهد تا بازی طرف دیگر شکل بگیرد.اگر این اتفاق نیفتد یا پارتنرها درست انتخاب نشوند نقش هیچ‌یک از طرفین جان نخواهد گرفت و جایی از کار می‌لغزد و به هدف عالی نخواهند رسید.

داشتن تحصیلات آکادمیک در این حوزه چقدر کارگشاست؟
همانطور که گفتم راه درست راهیابی به این عرصه تحصیلات آکادمیک است، اگرچه هستند کسانی که بدون پشتوانه آکادمیک وارد می‌شوند و موجب دلزدگی قشر جوان نسبت به تحصیل در این رشته می‌شوند، اما تجربه ثابت کرده که آنها که مسیر تحصیلات را انتخاب کرده‌اند موفق تر بوده‌اند البته که تحصیلات به تنهایی کافی نیست و استعداد و تجربه و صبوری و تلاش نیز از فاکتورهای لازم در ادامه این مسیر است.

نمایش‌های فراوانی را می‌بینیم که متنشان ایرانی نیست و گاه مخاطبان در ارتباط برقرار کردن با این نمایش‌ها موفق هستند و گاه نمی‌توانند با آن ارتباط برقرار کنند؛ بنابراین ترجیح می‌دهند که بیننده یک نمایش با متن ایرانی باشند، شما به‌عنوان یک بازیگر ترجیحتان کدام است و چرا؟
به اعتقاد من ضعف نمایشنامه‌های ایرانی از معضلات تئاتر کشور در دهه‌های اخیر به شمار می‌رود. به‌عنوان کسی که در این رشته فعالیت دارم، فکر می‌کنم نمایشنامه‌های خارجی از چهار چوب قویتری برخوردار هستند و شرایط دراماتیک بهتری در دل خود دارند.

یعنی به اعتقاد شما دلیل گرایش بسیاری از کارگردان‌های تئاتر برای روی صحنه بردن نمایش‌های خارجی، داشتن شرایط دراماتیک بهترشان است؟
بله، متاسفانه نمایشنامه‌نویسان ما، مانند گذشته با دقت و درایت به مسائل دورو بر خود توجه نمی‌کنند. شاید علت اصلی نبودن نمایشنامه‌نویسان بزرگ در حال حاضر همین باشد. از آنجا که نمایشنامه‌های خارجی دارای ساختار بهتری هستند و نویسندگان آنها هم از محدودیت کمتری برخوردارند، کارگردانان تمایل به کارکردن نمایش‌های خارجی دارند.

سخن پایانی؟
همیشه با افتخار خودم را تئاتری دانسته و می‌دانم و هرگز فراموش نخواهم کرد که زندگی هنری‌ام را با تئاتر شروع کردم و با تمام وجودم معتقدم تعداد آدم‌های بی‌نام و نشانی که عاشقانه در وادی تئا‌تر عمر خود را گذاشته‌اند کم نیستند، اگر چه که کار‌هایشان زیاد نباشد یا دیده نشده باشد اما همه آنها با افتخار و سری بالا خود را تئاتری می‌دانند.