فقر چه میزان بر اعتیاد اثرگذار است
منصوراخلاقی پور
دکترای جامعه شناسی
اعتیاد به موادمخدر بهعنوان یک پدیده اجتماعی منفی ضمن آنکه خود علت بسیاری از آسیبهای اجتماعی و شکل دهنده به طیف وسیعی از معضلات اجتماعی است خود نیز تابع عللی چندگانه و پیچیده است که این علل را میتوان در یک نگاه جامع و شبکهای به چند دسته کلی تقسیم نمود:
۱. علل جسمی و ژنتیک ۲. علل روانی و روحی
۳. علل اقتصادی و سیاسی ۴. علل اجتماعی
شاید به لحاظ تئوریک این تفکیک علّی را بتوان جهت فهم بهتر یک پدیده و بازشناسی آن در یک دستگاه نظری پذیرفت، اما در واقعیت بیرونی و عینی و خارج از سطح انتزاعی تمامی این علل ضمن ارتباط داشتن با هم، هریک بهنوعی تداخل اثر بر دیگری دارند.
منصوراخلاقی پور
دکترای جامعه شناسی
اعتیاد به موادمخدر بهعنوان یک پدیده اجتماعی منفی ضمن آنکه خود علت بسیاری از آسیبهای اجتماعی و شکل دهنده به طیف وسیعی از معضلات اجتماعی است خود نیز تابع عللی چندگانه و پیچیده است که این علل را میتوان در یک نگاه جامع و شبکهای به چند دسته کلی تقسیم نمود:
۱.علل جسمی و ژنتیک ۲. علل روانی و روحی
۳. علل اقتصادی و سیاسی ۴. علل اجتماعی
شاید به لحاظ تئوریک این تفکیک علّی را بتوان جهت فهم بهتر یک پدیده و بازشناسی آن در یک دستگاه نظری پذیرفت، اما در واقعیت بیرونی و عینی و خارج از سطح انتزاعی تمامی این علل ضمن ارتباط داشتن با هم، هریک بهنوعی تداخل اثر بر دیگری دارند. به این معنا که مثلا علل جسمی و ژنتیک بر مهارتهای کلامی، هوش اجتماعی و اعتمادبهنفس افراد تاثیر سوء برجای گذاشته و آنان را دچار خلا روانی و به لحاظ روحی و روانی آماده گرایش به سوءمصرف موادمخدر نماید یا اینکه فرد را ناتوان از ایفای کارکرد اجتماعی مثبت نموده و توانایی فرد را در جذب بهعنوان یک شهروند با مشکل مواجه سازد و کارایی اجتماعی وی را تحتالشعاع قرار دهد که در این صورت انزواگرایی و احساس تنهایی و ناامیدی از زندگی و آینده، شرایط را برای گرایش فرد بهسمت اعتیاد به موادمخدر فراهم سازد. همینطور باعث نابسامانی اقتصادی و تضادها و تعارضات اجتماعی شود و امکان تمرکز دولت بر ثبات بخشی اقتصاد و ایجاد سرمایهگذاری با چالش مواجه شود و این خود بر بیثباتی و احساس ناامنی اجتماعی دامن زده و شرایط اشتغال را به مخاطره میاندازد. در نتیجه آن زمینه رشد آسیبهایی همچون فروپاشی خانوادهها، شکاف طبقاتی و گرایش به رفتارهای پرخطری همچون سوءمصرف موادمخدر را بههمراه آورده میشود.لذا زمینههای روانی و خلأ روحانی ناشی از کمرنگ شدن جایگاه ارزشهای دینی و آموزههای اخلاقی در جامعه پارادوکسیکال امروز ایران، خود در کنار سایر علل میتواند تسریعکننده روند رو به گسترش اعتیاد بهویژه در بین قشر نیروی کار بهعنوان نیروی محرکه اقتصاد و جامعه و فرهنگ این مرز و بوم شود.از جمله علل روانی و روحی موثر بر گرایش به اعتیاد را میتوان به چندپارگی هویتی نسل جدید، احساس ناکارآمدی، خلأ عاطفی ناشی از دوران کودکی، کمبود محبت و گسیختگی و تعارضات عاطفی ناشی از آشفتگیهای کانون خانواده، استرس و اضطراب و افسردگی برشمرد.در سطح اجتماعی نیز آشفتگی نهاد خانواده، احساس یاس و افسردگی اجتماعی ناشی از کمبود نشاط اجتماعی و فقدان برنامههای منسجم و مستمر در امر گذران اوقات فراغت باعث جستوجوی کسب لذت از طریق مواد مخدر میگردد.
از طرفی چندشغلگی و کم شدن ارتباطات انسانی در شبکه تعاملی ایرانیان و کمرنگ شدنرسم نیکی همچون صله ارحام شهروندان بهویژه نسل جوان را بهنوعی بهسمت گروههای همسال با دردها و آلام مشترک سوق داده است، نقش اجتماعی خانواده بهعنوان مامن و تسکیندهنده آلام اعضا را کاهش داده است که این امر خود تحت تاثیر متغیرهای اقتصادی حاکم بر نظام اجتماعی امروزی است که مهمترین مشخصه آن بیثباتی و رکود است. این متغیرها احساس ناامنی و اضطراب از آینده را بهشدت تشدید میکند، مضاف برآنکه در این شرایط تشدید شکاف طبقاتی منجر به مقایسه اجتماعی می شودو به دنبال آن احساس محرومیت اجتماعی را بهوجود میآورد که در چنین وضعیتی فرد بهعنوان یک عنصر اجتماعی یا بهدنبال ضربه زدن به جامعه برخواهد آمد و شاهد شکلگیری سرقت، رشوهگیری و اختلاس بهعنوان راهکارهای انتقام از جامعه برای تامین آینده و کم کردن فاصله فرد با دیگران خواهیم بود یا اینکه فرد توانایی انتخاب رویکرد اول را نداشته و متوجه درون خود شده است و اقدام به سرزنش و برچسب زنی خواهد کرد یا در معرض استرس و اضطراب و افسردگی خواهد بود. این شرایط ممکن است منجر به انتخاب و گرایش به رفتارهای پرخطری همچون سوء مصرف موادمخدر یا خودکشی و... گردد.در این رابطه ممکن است فرد فقیر یا از طبقات غیر فقیر باشد. فقر از منظر جامعهشناسی بهخودی خود نمیتواند علت تامه اعتیاد قلمداد شود، بلکه فقر زمینهساز و بسترساز گرایش افراد به اعتیاد است و این امر نیز مطلق نیست.با این اوصاف، مسائل اجتماعی چنانکه گفتیم ضمن آنکه تحت تاثیر متغیرهای آشکار و پنهان هستند، آثار و پیامدهای آشکار و پنهانی را نیز بههمراه خواهند داشت.
یکی از آثار کمتر گفته شده آسیبهای اجتماعی تاثیر آنها بر شاخص سلامت اجتماعی Social Health است که مهمترین مولفههای آن عبارتند از انسجام اجتماعی، مشارکت اجتماعی، امید به آینده، نشاط اجتماعی و... در چنین حالتی اگر سلامت اجتماعی در جامعهای کاهش یابد، سلامت زیستی، روانی و جسمی شهروندان نیز به مخاطره خواهد افتاد و امروزه شاهد رشد بیماریهایی هستیم که پایه روان تنی دارند. در این راستا شاهد افزایش انواع سرطانها، دیابت، فشار خون و... هستیم که این بیماریها تحت تاثیر تغییرات سبک زندگی و برهم خوردن تعادل زیستی و روانی در جامعه ایرانی رو به ازدیادند. از طرفی رشد نگرانکننده ایدز بهعنوان یکی از پیامدهای اعتیاد، زنجیره آسیبی دیگری را ایجاد میکند که اگر در یک نگاه سیستمی تمامی جوانب امر را مدنظر قرار دهیم، پدیدههایی همچون کارتن خوابی، تکدی گری و رفتارهای شبه تکدیگرایانه و اخیرا پدیده گورخوابی همگی بهنوعی با اعتیاد در ارتباطند.برای برونرفت از این وضعیت، صرف محول کردن امور به دولت، سایر نهادهای خارج از دایره نهادهای دولتی را از پذیرش مسوولیت اجتماعیشان معاف نمیکند، در حال حاضر بیش از ۴۰ درصد اقتصاد از دایره مالیات معاف و از شمول نظارت و مدیریت دولت خارج هستند، این بخش از حاکمیت نیز مطمئنا در ایجاد چنین وضعیتی مسوول هستند.فراهم کردن بستر مشارکت هرچه بیشتر مردم در قالب جلب حمایت اجتماعی طیفهایی همچون خیرین، تشکلهای مردم نهاد و تقویت ارزشهایی همچون امید به زندگی و تقویت حمایتگری اجتماعی از زنان سرپرست خانواده، حمایت از خانواده زندانیان و... در کنار تقویت نشاط اجتماعی با ایجاد بستر لازم رسانهای در قالبهایی همچون طنز و بازگشایی فضای سیاسی جهت انتقاد میتواند بسان سوپاپهای فشار، نابسامانیهای اجتماعی و اقتصادی را تا حدی تعدیل کند و در کاهش آسیبهای اجتماعی بهعنوان راهکاری زودبازده اثرگذار باشد.
ارسال نظر