فقر اطلاعات، قحطی میآورد
سنجش فقر و ثروت کشورها اکنون دیگر فقط به اندازهگیری تولید اقتصادی و میزان گرسنگی و بیکاری محدود نیست. اطلاعات، به شاخص جدیدی در سنجش کشورها و ملتهای فقیر و غنی تبدیل شده است. نشریه اکونومیست در شماره جدید هفته گذشته خود، در گزارشی به این موضوع پرداخته و کشورهای ثروتمند و فقیر جهان را از نظر میزان اطلاعات در دسترس، بررسی کرده است. آفریقا به قاره اطلاعات گمشده معروف است. کمتر از نیمی از تولدها در سراسر آفریقا ثبت میشود. بعضی کشورهای آفریقایی سال تا سال سرشماری برگزار نمیکنند. روی نقشه کشورهای آفریقایی، تنها شهرهای بزرگ و خیابانهای اصلی مشخص هستند و نام و نشان دارند.
سنجش فقر و ثروت کشورها اکنون دیگر فقط به اندازهگیری تولید اقتصادی و میزان گرسنگی و بیکاری محدود نیست. اطلاعات، به شاخص جدیدی در سنجش کشورها و ملتهای فقیر و غنی تبدیل شده است. نشریه اکونومیست در شماره جدید هفته گذشته خود، در گزارشی به این موضوع پرداخته و کشورهای ثروتمند و فقیر جهان را از نظر میزان اطلاعات در دسترس، بررسی کرده است. آفریقا به قاره اطلاعات گمشده معروف است. کمتر از نیمی از تولدها در سراسر آفریقا ثبت میشود. بعضی کشورهای آفریقایی سال تا سال سرشماری برگزار نمیکنند. روی نقشه کشورهای آفریقایی، تنها شهرهای بزرگ و خیابانهای اصلی مشخص هستند و نام و نشان دارند. بقیه نقاط شهرها روی نقشهها، خالی همچون صحرا و بیابان هستند.
فقدان اطلاعات البته تنها مختص آفریقا نیست. کشورهای درحال توسعه دیگر جهان هم با چنین معضلی روبهرو هستند. بسیاری از زاغهنشینهای حاشیه شهرهای آمریکای لاتین روی نقشه جایی ندارند و اطلاعاتی از آنها جایی ثبت نشدهاست. حتی تخمین درستی درباره ساکنان این مناطق وجود ندارد. افغانستان هنوز دارد از اطلاعات آخرین سرشماریاش که به سال ۱۹۷۹ مربوط میشود استفاده میکند. تازه آن سرشماری هم نیمهتمام ماند و کامل نشد و چون نیروها و عوامل سرشماری و جمعآوری اطلاعات، در جنگ کشته شدند.
این درحالی است که کشورهای پیشرفته و ثروتمند جهان هر روز به دنبال ابزارها و مسیرها و تکنولوژیهای تازه و پیشرفتهتر برای جمعآوری و تحلیل اطلاعات از مسیرهای بیشتر هستند. با همین تلاش است که تکنولوژیها و تکنیکهای جدید تحلیل اطلاعات و نرمافزارهای جدید مانند فور اسکوئر به بازار میآید. به این ترتیب شکاف میان کشورهای جهان بیشتر و بیشتر میشود. اکنون نوع دیگری از شکاف و اختلاف طبقاتی در کشورهای جهان ایجاد شده و کشورها به دو دسته برخوردار از اطلاعات و محروم از اطلاعات تقسیم شدهاند.
کمبود اطلاعات قابل اعتماد و اتکا در کشورهای فقیر، هم توسعه را از بین میبرد و هم مانع از روند بهبود اوضاع میشود. همین بحران اخیر ویروس فراگیر ابولا که آفریقا و کل جهان را درگیر خود کردهاست، نمونه بسیار خوبی از نقش اطلاعات در مبارزه با فجایع و بحرانهاست. موسسه «مدیسین ساینس فرانتیر» که یک بنیاد خیریه است، وقتی ابتدای سال جاری میلادی برای مبارزه با ابولا به لیبریا رفت، نقشه پایتخت این کشور یعنی شهر مونرویا اولین چیزی بود که فکر میکرد در این مبارزه به دردش بخورد. اما این نقشه هیچ کمکی نکرد، چون اصلا کامل نبود. در این نقشه فقط بعضی راههای اصلی مشخص شدهبودند. راههای فرعی اساسا در نقشه وجود نداشت و ساختمانهای بزرگ هم مشخص نشده بودند.
فقر اطلاعات، یکی از بزرگترین تلاش های توسعهای در سطح بینالمللی را در معرض شکست و خطر قرار دادهاست. این پروژه اهداف توسعه هزاره نام گرفته است. هدف از این پروژه بینالمللی، پایان دادن به فقر مطلق، کاهش مرگ و میر نوزادان و حضور همه کودکان در مدرسه در مقطع ابتدایی است. این اهداف را اعضای سازمان ملل در سال 2000 به عنوان اهداف هزاره تصویب کردند و قرار شد تا سال 2015 این اهداف محقق شوند. اما بر اساس گزارش مستقل یک گروه مشاورهای سازمان ملل که ماه گذشته منتشر شد، با نزدیک شدن ضربالاجل تعیین شده، ارقام و اطلاعاتی که قرار است مبنای سنجش این پیشرفت قرار گیرد، قابل اتکا نیستند. دسترسی به اطلاعات در 55 کشور اصلی مورد نظر این پروژه به 70 درصد هم نمیرسد. تقریبا نیمی از اطلاعاتی که از این کشورها درارتباط با این پروژه در دسترس است، یا تخمین است یا مدلی از اطلاعات اصلی. این اطلاعات در نتیجه تحقیق و بررسی بلندپایه یا سرشماری رسمی به دست نیامدهاند. اطلاعاتی هم که در دسترس است، توسط خود دولتها تهیه و منتشر شده یعنی اطلاعاتی دولتی هستند. مثلا نرخ فقر در بوتسوانا تخمینی از اطلاعاتی است که در سال 1993 جمعآوری شده است. نتیجه این میشود که سازمانهای امدادرسان و مقامات رسمی نمیتوانند با اتکا به این اطلاعات، سیاستگذاری کنند.
سازمان ملل اخیرا در گزارشی توصیههایی درباره نقش تکنولوژی دیجیتال در بهبود توسعه اطلاعات تهیه کرده و از همکاری سازمان ملل با دولتها، شرکتهای تجاری بازرگانی و سازمانهای خیریه در این مسیر خبر داده است. یکی از این توصیهها، استفاده از منابع غیردولتی برای جمعآوری اطلاعات است. مثلا تیمی به نام «تیم نقشه خیابان باز» برای تهیه داوطلبانه نقشههایی از شهرهای مختلف جهان با جمعآوری اطلاعات محلی تشکیل شده است. کار این تیم این است که اطلاعات محلی را با اطلاعاتی که از تصاویر ماهوارهای درباره شهرها و راهها و جادهها به دست میآید مطابقت دهد و نقشهای دقیق به دست آورد. در کنیا و نامیبیا، اپراتورهای موبایل و تلفن، اطلاعات و سابقه تماسهایشان را در اختیار محققانی قرار میدهند که روی مالاریا تحقیق و برای مبارزه با آن تلاش میکنند. با این اطلاعات، محققان توانستهاند دریابند که در کدام نقاط این کشورها، مالاریا شیوع بیشتر و سریعتری مییابد. در نقاطی که تنشهای قومی جریان دارد و احتمال جنگ داخلی میرود، شفافیت و وفور اطلاعات ممکن است به شدت گرفتن درگیریها کمک کند. مثلا فاش شدن اینکه کدام قوم و قبیله زمین بیشتری در مالکیت دارد یا فلان گروه اقلیت در کدام نقطه ساکن است، میتواند به تنشها بیشتر دامن بزند. اما معمولا، گسترش اطلاعات و انقلاب اطلاعات، توسعه را تقویت میکند. جمله معروفی درباره اطلاعات و قدرت و نفوذ آن در پیشرفت و توسعه کشورها و جهان وجود دارد که میگوید، میتوان با تکیه بر اطلاعات دروغ گفت. اما بدون اطلاعات، راست گفتن کار بسیار سختی میشود.
فقدان اطلاعات البته تنها مختص آفریقا نیست. کشورهای درحال توسعه دیگر جهان هم با چنین معضلی روبهرو هستند. بسیاری از زاغهنشینهای حاشیه شهرهای آمریکای لاتین روی نقشه جایی ندارند و اطلاعاتی از آنها جایی ثبت نشدهاست. حتی تخمین درستی درباره ساکنان این مناطق وجود ندارد. افغانستان هنوز دارد از اطلاعات آخرین سرشماریاش که به سال ۱۹۷۹ مربوط میشود استفاده میکند. تازه آن سرشماری هم نیمهتمام ماند و کامل نشد و چون نیروها و عوامل سرشماری و جمعآوری اطلاعات، در جنگ کشته شدند.
این درحالی است که کشورهای پیشرفته و ثروتمند جهان هر روز به دنبال ابزارها و مسیرها و تکنولوژیهای تازه و پیشرفتهتر برای جمعآوری و تحلیل اطلاعات از مسیرهای بیشتر هستند. با همین تلاش است که تکنولوژیها و تکنیکهای جدید تحلیل اطلاعات و نرمافزارهای جدید مانند فور اسکوئر به بازار میآید. به این ترتیب شکاف میان کشورهای جهان بیشتر و بیشتر میشود. اکنون نوع دیگری از شکاف و اختلاف طبقاتی در کشورهای جهان ایجاد شده و کشورها به دو دسته برخوردار از اطلاعات و محروم از اطلاعات تقسیم شدهاند.
کمبود اطلاعات قابل اعتماد و اتکا در کشورهای فقیر، هم توسعه را از بین میبرد و هم مانع از روند بهبود اوضاع میشود. همین بحران اخیر ویروس فراگیر ابولا که آفریقا و کل جهان را درگیر خود کردهاست، نمونه بسیار خوبی از نقش اطلاعات در مبارزه با فجایع و بحرانهاست. موسسه «مدیسین ساینس فرانتیر» که یک بنیاد خیریه است، وقتی ابتدای سال جاری میلادی برای مبارزه با ابولا به لیبریا رفت، نقشه پایتخت این کشور یعنی شهر مونرویا اولین چیزی بود که فکر میکرد در این مبارزه به دردش بخورد. اما این نقشه هیچ کمکی نکرد، چون اصلا کامل نبود. در این نقشه فقط بعضی راههای اصلی مشخص شدهبودند. راههای فرعی اساسا در نقشه وجود نداشت و ساختمانهای بزرگ هم مشخص نشده بودند.
فقر اطلاعات، یکی از بزرگترین تلاش های توسعهای در سطح بینالمللی را در معرض شکست و خطر قرار دادهاست. این پروژه اهداف توسعه هزاره نام گرفته است. هدف از این پروژه بینالمللی، پایان دادن به فقر مطلق، کاهش مرگ و میر نوزادان و حضور همه کودکان در مدرسه در مقطع ابتدایی است. این اهداف را اعضای سازمان ملل در سال 2000 به عنوان اهداف هزاره تصویب کردند و قرار شد تا سال 2015 این اهداف محقق شوند. اما بر اساس گزارش مستقل یک گروه مشاورهای سازمان ملل که ماه گذشته منتشر شد، با نزدیک شدن ضربالاجل تعیین شده، ارقام و اطلاعاتی که قرار است مبنای سنجش این پیشرفت قرار گیرد، قابل اتکا نیستند. دسترسی به اطلاعات در 55 کشور اصلی مورد نظر این پروژه به 70 درصد هم نمیرسد. تقریبا نیمی از اطلاعاتی که از این کشورها درارتباط با این پروژه در دسترس است، یا تخمین است یا مدلی از اطلاعات اصلی. این اطلاعات در نتیجه تحقیق و بررسی بلندپایه یا سرشماری رسمی به دست نیامدهاند. اطلاعاتی هم که در دسترس است، توسط خود دولتها تهیه و منتشر شده یعنی اطلاعاتی دولتی هستند. مثلا نرخ فقر در بوتسوانا تخمینی از اطلاعاتی است که در سال 1993 جمعآوری شده است. نتیجه این میشود که سازمانهای امدادرسان و مقامات رسمی نمیتوانند با اتکا به این اطلاعات، سیاستگذاری کنند.
سازمان ملل اخیرا در گزارشی توصیههایی درباره نقش تکنولوژی دیجیتال در بهبود توسعه اطلاعات تهیه کرده و از همکاری سازمان ملل با دولتها، شرکتهای تجاری بازرگانی و سازمانهای خیریه در این مسیر خبر داده است. یکی از این توصیهها، استفاده از منابع غیردولتی برای جمعآوری اطلاعات است. مثلا تیمی به نام «تیم نقشه خیابان باز» برای تهیه داوطلبانه نقشههایی از شهرهای مختلف جهان با جمعآوری اطلاعات محلی تشکیل شده است. کار این تیم این است که اطلاعات محلی را با اطلاعاتی که از تصاویر ماهوارهای درباره شهرها و راهها و جادهها به دست میآید مطابقت دهد و نقشهای دقیق به دست آورد. در کنیا و نامیبیا، اپراتورهای موبایل و تلفن، اطلاعات و سابقه تماسهایشان را در اختیار محققانی قرار میدهند که روی مالاریا تحقیق و برای مبارزه با آن تلاش میکنند. با این اطلاعات، محققان توانستهاند دریابند که در کدام نقاط این کشورها، مالاریا شیوع بیشتر و سریعتری مییابد. در نقاطی که تنشهای قومی جریان دارد و احتمال جنگ داخلی میرود، شفافیت و وفور اطلاعات ممکن است به شدت گرفتن درگیریها کمک کند. مثلا فاش شدن اینکه کدام قوم و قبیله زمین بیشتری در مالکیت دارد یا فلان گروه اقلیت در کدام نقطه ساکن است، میتواند به تنشها بیشتر دامن بزند. اما معمولا، گسترش اطلاعات و انقلاب اطلاعات، توسعه را تقویت میکند. جمله معروفی درباره اطلاعات و قدرت و نفوذ آن در پیشرفت و توسعه کشورها و جهان وجود دارد که میگوید، میتوان با تکیه بر اطلاعات دروغ گفت. اما بدون اطلاعات، راست گفتن کار بسیار سختی میشود.
ارسال نظر