رکوردی برای گینس: یک مدیر کل و ۳۱ رئیس
سیدجمال هادیان متولد ۱۳۵۱ است. او دانشآموخته کارشناسی ارشد مدیریت رسانه است و بیش از یک دهه در حوزه فرهنگ و هنر و ارتباطات سابقه فعالیت دارد. برخی از تالیفات او جزو کتابهای کاربردی و پرفروش در حوزه ارتباطات، ادبیات و فرهنگ عمومی به شمار میآید. او در زمان ریاست مسجدجامعی بر شورای شهر تهران، مدیرکل روابط عمومی و امور بینالملل شورای تهران بود و بعد از تغییر ریاست شورا از مسوولیت خویش کنار رفت. آنچه در پی میآید گفتوگوی صمیمانه خبرنگار ما با هادیان درباره خاطرات و ناگفتههای دوران تصدی روابطعمومی شورا است.
سیدجمال هادیان متولد 1351 است. او دانشآموخته کارشناسی ارشد مدیریت رسانه است و بیش از یک دهه در حوزه فرهنگ و هنر و ارتباطات سابقه فعالیت دارد. برخی از تالیفات او جزو کتابهای کاربردی و پرفروش در حوزه ارتباطات، ادبیات و فرهنگ عمومی به شمار میآید. او در زمان ریاست مسجدجامعی بر شورای شهر تهران، مدیرکل روابط عمومی و امور بینالملل شورای تهران بود و بعد از تغییر ریاست شورا از مسوولیت خویش کنار رفت. آنچه در پی میآید گفتوگوی صمیمانه خبرنگار ما با هادیان درباره خاطرات و ناگفتههای دوران تصدی روابطعمومی شورا است.
مدیر روابط عمومی شورا در دور چهارم چه ویژگیهای منحصر به فردی داشت؟
مدیرکل روابطعمومی و امور بینالملل شورا در این دوره تنها مدیر روابطعمومی در ایران است که ۳۱ رئیس همتراز دارد و از این نظر بهتر بود نام مرا بهعنوان تنها مدیرکل روابطعمومی که ۳۱ رئیس دارد در کتاب رکوردهای گینس ثبت کنند! جمع کردن ۳۱ نوع سلیقه و گرایش آن هم اعضای محترمی که هر کدام در حوزهای صاحب نظر هستند کاری بس دشوار بود که با ظرافت و صبوری از پس آن برآمدیم. ما در روابط عمومی با دو گروه از اعضا مواجه بودیم. برخی از اعضا که نسبت به کار رسانه آشنا بودند و شرایط ما را که هم در حال فراهم آوردن زیرساخت و هم سرویسدهی بودیم به خوبی درک میکردند. این افراد معمولا خودشان در دفتر رابط رسانهای داشتند و این رابطان با ما در ارتباط بودند و کارها به خوبی پیش میرفت. دسته دیگر، روابطعمومی را تنها در حضور پرشمار خبر و تصویر در رسانهها میدیدند و برایشان محتوا، چگونگی و ظرایف و دقایق این کار اهمیتی نداشت. این دسته دوم فقط فشار میآوردند که چرا تصویر و خبر ما در فلان شبکه یا فلان روزنامه نیست. به هر حال حسب وظیفه با این اعضا مدارا میکردیم و گاهی با پولتیک و ظرافت به آنها گوشزد میکردیم که حضور دائم در رسانه به صلاحشان نیست.
چه خاطره بیاد ماندنی از شورا دارید؟
مهمترین چیزی که همواره در ذهن تداعی میکنم تصور نادرست برخی از اعضا ناشی از استغراق در تفکرات جناحی بود. هر دو گروه فکر میکردند من با گروه مقابلم و برای مطرح ساختن اصولگرایان یا اصلاحطلبان در تلاشم.
روزی آقای سروری با نشان دادن صفحه اصلی سایت اعتراض کردند که سایت شما فقط اختصاص به اصلاحطلبان دارد. این اعتراض را بارها آقای دبیر و گاهی آقای طلایی هم داشتند. در جلسات حزبی هم درباره آن گفتوگو کرده بودند. آقای شجاع پوریان هم بهعنوان عضو اصلاح طلب میگفتند سایت شما فقط به اخبار اصولگرایان اختصاص دارد. آقای دوستی و سرخو و مختاباد هم به موضوع اعتراض داشتند و گاهی در جلساتشان هم در اینباره بحث میکردند. تحمل تندیهای آقای مختاباد و خانم راستگو فراموش ناشدنی است. آقای جدیدی هم که همیشه معترض بود و گاهی آماج حملات ایشان قرار میگرفتیم اما با سعهصدر آرامشان میکردیم. ما در برابر این حملات بیپناه و البته شکیبا بودیم. برای من فقط کار حرفهای و شخصیت وجودی افراد مهم بود نه اصولگرایی و اصلاحطلبی. با این همه با شکیبایی برای تامین نظرشان کوشیدم. البته ما هم در روابطعمومی نقصهایی داشتیم.
برخی از اعضا تصور میکردند روابطعمومی فقط در اختیار و خدمت رئیس شورا است و اینکه آقای مسجدجامعی هر روز خبری، مطلبی یا یادداشتی در رسانهها دارد حاصل کار روابطعمومی است. بازخورد خوب تهرانگردیها به این موضوع دامن میزد. در صورتی که تاثیر خود رئیس شورا در این موضوع بیش از روابطعمومی بود. بالاخره ایشان یک روزی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بودهاند و با تمامی رسانهها و بیشتر خبرنگاران صمیمی هستند. در حقیقت آقای مسجدجامعی کاریزما و محبوبیت فوقالعادهای در حوزه فرهنگ و هنر و شهر تهران دارند که در عین تواضع ذاتی ایشان سبب شده همواره در رأس رسانه قرار گیرند.
در این مدت شناخت ویژهای از اعضا پیدا کردید؟ اگر صلاح میدانید مواردی را بیان کنید؟
بله همه اعضا ویژگیهایی داشتند اما برخی از نظر من بارز بودند. برای مثال نظم آقای شیبانی و توجه و دقت نظر ایشان در حلال و حرام مثالزدنی است. ایشان برخلاف سایر اعضا همیشه سر وقت در جلسات حاضر میشدند و هرگز چیزی در شورا نمیخوردند. اگر دیگر اعضا فقط همین ویژگیهای ایشان را مد نظر قرار دهند برایشان باقیاتالصالحات خواهد بود. خانم دانشور، آقایان حقانی، دنیامالی، مسجدجامعی و حافظی هم شخصیتهای ویژهای دارند و هر یک در موضوعی خاص کارشناسند. خانم دانشور در مسائل اجتماعی بینظیر و شورای شهر به افرادی چون ایشان حاجتمند است. حضور چند عضو مسوولیتپذیر، نیکوکار و صاحب دغدغه مثل خانم دانشور در شورای شهر میتوانست برخی از مشکلات اجتماعی را ریشهکن کند. خلوص نیت و خوش خلقی آقای طلایی هم ستودنی بود.
نکته آخر؟
شورا در این دوره به سمت تخصصی شدن پیش رفت و کارها با انضباط ویژهای انجام میشد و این خواسته رئیس شورا بود. ارتباطات شورا با دولت و مجلس گسترش یافته بود و تا آخرین روزها همه طرحها و لوایح به صحن آمد و درباره آن تصمیمگیری شد و هیچ دستور جلسهای بر زمین نماند. شورایی آرام و کارشناسی که این نکته برای نخستین بار در تاریخ شورا رخ داد و ابتکار احمد مسجدجامعی بود. منش رئیس شورا در تعامل با اعضا و احترام به شخصیت و شعور آنها هم مثال زدنی بود و همه اعضا، اعم از اصلاحگرا و اصولطلب را تحت تاثیر منش اخلاقی و دموکراتیک خود قرار داده بود.
با این همه من دو دغدغه داشتهام و دارم که تاکنون نه شورا و نه مجلس به آن توجهی نداشته است. نکته اول معتقدم مرکز سیاسی ایران باید تغییر کند و بهانه هزینهبر بودن این تغییر را بسیار سادهلوحانه میدانم. متاسفانه اعضای شورا و اغلب نمایندگان مجلس سالها است با چنین طرحی مخالفند اما دلایلشان که مهمترین آن هزینهبر بودن این کار است قابل پذیرش نیست. نکته دوم آنکه گرایش به مدرنیته و شهرنشینی موجب افزایش هنجارهای اجتماعی شده و نقاط ضعف فرهنگ عمومی هر روز مشهودتر و نقاط قوت آن در حال افول است. فرهنگ عمومی بهعنوان فرهنگ رایج و زمینهای در زندگی مردم از همه بخشهای فرهنگ مهمتر و کلیدیتر است که متاسفانه مغفول مانده. بحث تفصیلی درباره این دو نکته باشد وقتی دیگر و مجالی بیشتر.
مدیر روابط عمومی شورا در دور چهارم چه ویژگیهای منحصر به فردی داشت؟
مدیرکل روابطعمومی و امور بینالملل شورا در این دوره تنها مدیر روابطعمومی در ایران است که ۳۱ رئیس همتراز دارد و از این نظر بهتر بود نام مرا بهعنوان تنها مدیرکل روابطعمومی که ۳۱ رئیس دارد در کتاب رکوردهای گینس ثبت کنند! جمع کردن ۳۱ نوع سلیقه و گرایش آن هم اعضای محترمی که هر کدام در حوزهای صاحب نظر هستند کاری بس دشوار بود که با ظرافت و صبوری از پس آن برآمدیم. ما در روابط عمومی با دو گروه از اعضا مواجه بودیم. برخی از اعضا که نسبت به کار رسانه آشنا بودند و شرایط ما را که هم در حال فراهم آوردن زیرساخت و هم سرویسدهی بودیم به خوبی درک میکردند. این افراد معمولا خودشان در دفتر رابط رسانهای داشتند و این رابطان با ما در ارتباط بودند و کارها به خوبی پیش میرفت. دسته دیگر، روابطعمومی را تنها در حضور پرشمار خبر و تصویر در رسانهها میدیدند و برایشان محتوا، چگونگی و ظرایف و دقایق این کار اهمیتی نداشت. این دسته دوم فقط فشار میآوردند که چرا تصویر و خبر ما در فلان شبکه یا فلان روزنامه نیست. به هر حال حسب وظیفه با این اعضا مدارا میکردیم و گاهی با پولتیک و ظرافت به آنها گوشزد میکردیم که حضور دائم در رسانه به صلاحشان نیست.
چه خاطره بیاد ماندنی از شورا دارید؟
مهمترین چیزی که همواره در ذهن تداعی میکنم تصور نادرست برخی از اعضا ناشی از استغراق در تفکرات جناحی بود. هر دو گروه فکر میکردند من با گروه مقابلم و برای مطرح ساختن اصولگرایان یا اصلاحطلبان در تلاشم.
روزی آقای سروری با نشان دادن صفحه اصلی سایت اعتراض کردند که سایت شما فقط اختصاص به اصلاحطلبان دارد. این اعتراض را بارها آقای دبیر و گاهی آقای طلایی هم داشتند. در جلسات حزبی هم درباره آن گفتوگو کرده بودند. آقای شجاع پوریان هم بهعنوان عضو اصلاح طلب میگفتند سایت شما فقط به اخبار اصولگرایان اختصاص دارد. آقای دوستی و سرخو و مختاباد هم به موضوع اعتراض داشتند و گاهی در جلساتشان هم در اینباره بحث میکردند. تحمل تندیهای آقای مختاباد و خانم راستگو فراموش ناشدنی است. آقای جدیدی هم که همیشه معترض بود و گاهی آماج حملات ایشان قرار میگرفتیم اما با سعهصدر آرامشان میکردیم. ما در برابر این حملات بیپناه و البته شکیبا بودیم. برای من فقط کار حرفهای و شخصیت وجودی افراد مهم بود نه اصولگرایی و اصلاحطلبی. با این همه با شکیبایی برای تامین نظرشان کوشیدم. البته ما هم در روابطعمومی نقصهایی داشتیم.
برخی از اعضا تصور میکردند روابطعمومی فقط در اختیار و خدمت رئیس شورا است و اینکه آقای مسجدجامعی هر روز خبری، مطلبی یا یادداشتی در رسانهها دارد حاصل کار روابطعمومی است. بازخورد خوب تهرانگردیها به این موضوع دامن میزد. در صورتی که تاثیر خود رئیس شورا در این موضوع بیش از روابطعمومی بود. بالاخره ایشان یک روزی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بودهاند و با تمامی رسانهها و بیشتر خبرنگاران صمیمی هستند. در حقیقت آقای مسجدجامعی کاریزما و محبوبیت فوقالعادهای در حوزه فرهنگ و هنر و شهر تهران دارند که در عین تواضع ذاتی ایشان سبب شده همواره در رأس رسانه قرار گیرند.
در این مدت شناخت ویژهای از اعضا پیدا کردید؟ اگر صلاح میدانید مواردی را بیان کنید؟
بله همه اعضا ویژگیهایی داشتند اما برخی از نظر من بارز بودند. برای مثال نظم آقای شیبانی و توجه و دقت نظر ایشان در حلال و حرام مثالزدنی است. ایشان برخلاف سایر اعضا همیشه سر وقت در جلسات حاضر میشدند و هرگز چیزی در شورا نمیخوردند. اگر دیگر اعضا فقط همین ویژگیهای ایشان را مد نظر قرار دهند برایشان باقیاتالصالحات خواهد بود. خانم دانشور، آقایان حقانی، دنیامالی، مسجدجامعی و حافظی هم شخصیتهای ویژهای دارند و هر یک در موضوعی خاص کارشناسند. خانم دانشور در مسائل اجتماعی بینظیر و شورای شهر به افرادی چون ایشان حاجتمند است. حضور چند عضو مسوولیتپذیر، نیکوکار و صاحب دغدغه مثل خانم دانشور در شورای شهر میتوانست برخی از مشکلات اجتماعی را ریشهکن کند. خلوص نیت و خوش خلقی آقای طلایی هم ستودنی بود.
نکته آخر؟
شورا در این دوره به سمت تخصصی شدن پیش رفت و کارها با انضباط ویژهای انجام میشد و این خواسته رئیس شورا بود. ارتباطات شورا با دولت و مجلس گسترش یافته بود و تا آخرین روزها همه طرحها و لوایح به صحن آمد و درباره آن تصمیمگیری شد و هیچ دستور جلسهای بر زمین نماند. شورایی آرام و کارشناسی که این نکته برای نخستین بار در تاریخ شورا رخ داد و ابتکار احمد مسجدجامعی بود. منش رئیس شورا در تعامل با اعضا و احترام به شخصیت و شعور آنها هم مثال زدنی بود و همه اعضا، اعم از اصلاحگرا و اصولطلب را تحت تاثیر منش اخلاقی و دموکراتیک خود قرار داده بود.
با این همه من دو دغدغه داشتهام و دارم که تاکنون نه شورا و نه مجلس به آن توجهی نداشته است. نکته اول معتقدم مرکز سیاسی ایران باید تغییر کند و بهانه هزینهبر بودن این تغییر را بسیار سادهلوحانه میدانم. متاسفانه اعضای شورا و اغلب نمایندگان مجلس سالها است با چنین طرحی مخالفند اما دلایلشان که مهمترین آن هزینهبر بودن این کار است قابل پذیرش نیست. نکته دوم آنکه گرایش به مدرنیته و شهرنشینی موجب افزایش هنجارهای اجتماعی شده و نقاط ضعف فرهنگ عمومی هر روز مشهودتر و نقاط قوت آن در حال افول است. فرهنگ عمومی بهعنوان فرهنگ رایج و زمینهای در زندگی مردم از همه بخشهای فرهنگ مهمتر و کلیدیتر است که متاسفانه مغفول مانده. بحث تفصیلی درباره این دو نکته باشد وقتی دیگر و مجالی بیشتر.
ارسال نظر