نگاهی به تجارب احیای مراکز تاریخی در جهان (بخش دوم)
بازگشت به مرکز شهر
نعیمه رضائی
مدرس دانشگاه و کارشناس سازمان نوسازی شهر تهران
تجربه مراکز تاریخی (مدینهها) در بسیاری از شهرهای خاورمیانه و شمال آفریقا نشان میدهد که میراث فرهنگی چگونه میتواند باعث توسعه اقتصادی شود. امروزه بسیاری از مدینهها بهعنوان میراث ملی و حتی جهانی ثبت شدهاند. از زمان فراموششدن مدینهها در نتیجه انقلاب صنعتی و سپس تسلط استعمار بر کشورهای حوزه مغرب (که باعث گسترش شهرها خارج از حصار و شکلگیری محدودههای شهری جدید شد)، تا زمان ثبت آنها بهعنوان میراث ملی و جهانی، این مدینهها مراحل مختلفی از افت ارزش و واجد ارزششدن را پشت سر گذاشتهاند.
مدرس دانشگاه و کارشناس سازمان نوسازی شهر تهران
تجربه مراکز تاریخی (مدینهها) در بسیاری از شهرهای خاورمیانه و شمال آفریقا نشان میدهد که میراث فرهنگی چگونه میتواند باعث توسعه اقتصادی شود. امروزه بسیاری از مدینهها بهعنوان میراث ملی و حتی جهانی ثبت شدهاند. از زمان فراموششدن مدینهها در نتیجه انقلاب صنعتی و سپس تسلط استعمار بر کشورهای حوزه مغرب (که باعث گسترش شهرها خارج از حصار و شکلگیری محدودههای شهری جدید شد)، تا زمان ثبت آنها بهعنوان میراث ملی و جهانی، این مدینهها مراحل مختلفی از افت ارزش و واجد ارزششدن را پشت سر گذاشتهاند.
نعیمه رضائی
مدرس دانشگاه و کارشناس سازمان نوسازی شهر تهران
تجربه مراکز تاریخی (مدینهها) در بسیاری از شهرهای خاورمیانه و شمال آفریقا نشان میدهد که میراث فرهنگی چگونه میتواند باعث توسعه اقتصادی شود. امروزه بسیاری از مدینهها بهعنوان میراث ملی و حتی جهانی ثبت شدهاند. از زمان فراموششدن مدینهها در نتیجه انقلاب صنعتی و سپس تسلط استعمار بر کشورهای حوزه مغرب (که باعث گسترش شهرها خارج از حصار و شکلگیری محدودههای شهری جدید شد)، تا زمان ثبت آنها بهعنوان میراث ملی و جهانی، این مدینهها مراحل مختلفی از افت ارزش و واجد ارزششدن را پشت سر گذاشتهاند. هر یک از این مراحل تاثیرات اجتماعی و اقتصادی قابل توجهی داشتهاست، از جمله بهحاشیه راندهشدن یا اخراج ساکنان فقیر، افزایش قیمت املاک به دلیل ارتقای کیفیت محدوده و بناها و...
تا اواخر قرن بیستم، مدینهها از سوی قدرتهای عمومی مورد بیتوجهی و بیمهری واقع شدند، زیرا علاوه بر فقیر بودن، شلوغی، فرسودگی و شرایط بد سکونت، این مدینهها بهعنوان مانعی برای تحقق پروژههای مدرنیستی این قدرتها بهشمار میرفتند. در بسیاری موارد اجرای این پروژهها تخریب مدینهها را در پی داشت. از اواخر دهه 1990، یک تغییر رویکرد صورت گرفت و اقداماتی در جهت واجد ارزشکردن مدینهها انجام شد (بهویژه ثبت بهعنوان میراث جهانی) و نقش کنشگران و نهادهای مسوول (انجمنها، دولتها، سرمایهگذاران و...) در ارتقای کیفیت مدینهها مورد تاکید قرار گرفت. در برخی مدینهها در کنار برنامههای متعدد جهت واجد ارزش کردن آنها، از حدود بیست سال پیش فرآیند «اعیانسازی» (gentrification) نیز آغاز شد. برخی محلههای قدیمی که طی قرنهای نوزدهم و بیستم توسط اقشار بورژوا ترک شده بودند، با پدیده «بازگشت به مرکز شهر» روبهرو شدند. هنرمندان، حقوقبگیران سطح بالا و نیز گردشگران خارجی در مدینهها سکونت و سرمایهگذاری کرده و با حضور خود موجب تغییر چهره این محلهها شدند. اگرچه این مدینهها امروزه تبدیل به قطبهای گردشگری مهمی در سطح جهان شدهاند، سرمایهگذاران داخلی و خارجی را به خود جذب کردهاند و فرصتهای جدید شغلی در آنها به وجود آمده است، اما برخی از آنها (مانند شهر مراکش) نقاط ضعفی نیز دارند: ساکنان فقیر و مستاجران که در اثر افزایش قیمت املاک قادر به ادامه سکونت در این محلهها نیستند، با خطر بیرون رانده شدن از مدینهها مواجه شدهاند.
مدینه شهر مراکش طی چند سال اخیر تحولات چشمگیری را در نتیجه همکاری بین قدرتهای عمومی و بخش خصوصی تجربه کرده است. کنشگران بخش خصوصی عموما گردشگران بودهاند که تعداد آنها بهطور دائم در حال افزایش است. بسیاری از خارجیها خانههای قدیمی و ریاضها (گونهای از مسکن سنتی حیاطدار و درونگرا) را خریداری کرده و بخش بزرگی از مدینه را از آنِ خود کردهاند. مهاجرت نخبگان خارجی به سمت مدینه مراکش قدمت زیادی داشته و از سالهای 1950، کمی بعد از استقلال این کشور شروع شد. ابتدا تعدادی از هنرمندان اروپایی، مدینه را برای کار و سکونت انتخاب کردند، سپس در سالهای 1960 و 1970 این جریان ادامه یافت و در سالهای 1990 به اوج خود رسید. بهطور کلی خریدن ریاض به دو دلیل یک سرمایهگذاری مطمئن بهشمار میرود. اول، بحث اصالت این گونه مسکن که ارزش خود را از دست نخواهد داد؛ برعکس سرمایهگذاری در آپارتمان یا ویلا که قیمت آنها بر اساس تقاضای بازار تغییر میکند. دوم، چون عرضه ریاضها کم است، قیمت آنها کاهش نمییابد. به عبارت دیگر، هرچه یک نوع ملک نادرتر باشد، ارزش آن افزایش مییابد و جمعیت مرفه را به خود جذب میکند.
بین افراد بومی و خارجیها ارتباط تعریف شدهای وجود ندارد، اما به واسطه حضور خارجیها، آگاهی بومیها نسبت به میراث ارتقا یافتهاست. خارجیها به دلیل آگاهی و شناختی که از میراث دارند، باعث افزایش ارزش آن میشوند ولی از طرفی نیز هویت محلی مدینه را به خطر میاندازند. در مدینه شهر تونس نیز از چند سال پیش بحثی در مورد پرداختن به گردشگری فرهنگی در برنامههای حفاظت و مرمت آغاز شدهاست. سوالی که مطرح شده این است که آیا گردشگری فرهنگی موجب حفاظت و واجد ارزش شدن میراث معماری مدینه میشود یا تخریب آن را در پی دارد؟ تاسیس انجمن حفاظت از مدینه (ASM) توسط شهرداری در سال 1967 نقطه شروع اندیشیدن در مورد آینده مدینه بود. در سال 1990 اقداماتی در زمینه بهسازی ساختمانهای ناسالم مدینه انجام شد. هدایت این پروژه را شهرداری تونس بر عهده داشت. انجمن حفاظت از مدینه (ASM) کار مرمت را بر عهده گرفت، اما تامین مالی آن توسط صندوق حمایت از محدودههای گردشگری انجام شد. در مقابل فرسودگی مدام کالبد محله، انجمن حفاظت از مدینه نقش مهمی را برای مرمت و بهسازی ایفا کرد. غیر از بهسازی بناها و فضاهای شهری، نماها نیز مرمت و ساماندهی شدند و رنگ سفید برای جدارهها و رنگ آبی برای پازشوها انتخاب شد.
نتیجه اقداماتی که در طول بیست سال در زمینه حفاظت مدینه تونس انجام شده، نشاندهنده کارهای زیادی است که نه تنها برای حفاظت و بهسازی میراث معماری بلکه برای ارتقای کیفیت زندگی در این محله ویژه انجام شدهاست، اما هنوز اقدامات زیادی برای پاسخگویی به خواستههای ساکنان و شاغلان در مدینه باقی ماندهاست. اشاره به این نکته ضروری است که در بین برخی از طبقات تحصیلکرده ساکن در مدینه و نیز خارج از مدینه، که در حال بازگشت به این محله هستند، نوعی آگاهی نسبت به میراث وجود دارد که یکی از عوامل مهم موفقیت پروژههای حفاظت است. پژوهشهای انجام شده نشان میدهد که توسعه گردشگری در حفاظت مدینه نقش داشته ولی در مقابل، گاهی اوقات باعث شده که ساکنان این محدوده در حاشیه واقع شوند. شناخت نحوه سکونت، تمایلات و برنامههای آینده ساکنان مدینه نشان داده برای اینکه آنچه در مدینه مراکش اتفاق افتاده در مدینه تونس نیز رخ ندهد (اعیانسازی و اخراج ساکنان قدیمی)، باید گردشگری را محدودتر کرد، ساکنان فقیر را در مدینه حفظ کرد و کیفیت سکونت آنها را ارتقا داد. تجارب مدینهها نشان میدهد که مدیریت آگاهانه و منطقی بخش دولتی بر روند احیا، بهعنوان عاملی که میتواند همکاریها و کمکهای سایر کنشگران را کنترل کند، کلید اصلی موفقیت است.
مدرس دانشگاه و کارشناس سازمان نوسازی شهر تهران
تجربه مراکز تاریخی (مدینهها) در بسیاری از شهرهای خاورمیانه و شمال آفریقا نشان میدهد که میراث فرهنگی چگونه میتواند باعث توسعه اقتصادی شود. امروزه بسیاری از مدینهها بهعنوان میراث ملی و حتی جهانی ثبت شدهاند. از زمان فراموششدن مدینهها در نتیجه انقلاب صنعتی و سپس تسلط استعمار بر کشورهای حوزه مغرب (که باعث گسترش شهرها خارج از حصار و شکلگیری محدودههای شهری جدید شد)، تا زمان ثبت آنها بهعنوان میراث ملی و جهانی، این مدینهها مراحل مختلفی از افت ارزش و واجد ارزششدن را پشت سر گذاشتهاند. هر یک از این مراحل تاثیرات اجتماعی و اقتصادی قابل توجهی داشتهاست، از جمله بهحاشیه راندهشدن یا اخراج ساکنان فقیر، افزایش قیمت املاک به دلیل ارتقای کیفیت محدوده و بناها و...
تا اواخر قرن بیستم، مدینهها از سوی قدرتهای عمومی مورد بیتوجهی و بیمهری واقع شدند، زیرا علاوه بر فقیر بودن، شلوغی، فرسودگی و شرایط بد سکونت، این مدینهها بهعنوان مانعی برای تحقق پروژههای مدرنیستی این قدرتها بهشمار میرفتند. در بسیاری موارد اجرای این پروژهها تخریب مدینهها را در پی داشت. از اواخر دهه 1990، یک تغییر رویکرد صورت گرفت و اقداماتی در جهت واجد ارزشکردن مدینهها انجام شد (بهویژه ثبت بهعنوان میراث جهانی) و نقش کنشگران و نهادهای مسوول (انجمنها، دولتها، سرمایهگذاران و...) در ارتقای کیفیت مدینهها مورد تاکید قرار گرفت. در برخی مدینهها در کنار برنامههای متعدد جهت واجد ارزش کردن آنها، از حدود بیست سال پیش فرآیند «اعیانسازی» (gentrification) نیز آغاز شد. برخی محلههای قدیمی که طی قرنهای نوزدهم و بیستم توسط اقشار بورژوا ترک شده بودند، با پدیده «بازگشت به مرکز شهر» روبهرو شدند. هنرمندان، حقوقبگیران سطح بالا و نیز گردشگران خارجی در مدینهها سکونت و سرمایهگذاری کرده و با حضور خود موجب تغییر چهره این محلهها شدند. اگرچه این مدینهها امروزه تبدیل به قطبهای گردشگری مهمی در سطح جهان شدهاند، سرمایهگذاران داخلی و خارجی را به خود جذب کردهاند و فرصتهای جدید شغلی در آنها به وجود آمده است، اما برخی از آنها (مانند شهر مراکش) نقاط ضعفی نیز دارند: ساکنان فقیر و مستاجران که در اثر افزایش قیمت املاک قادر به ادامه سکونت در این محلهها نیستند، با خطر بیرون رانده شدن از مدینهها مواجه شدهاند.
مدینه شهر مراکش طی چند سال اخیر تحولات چشمگیری را در نتیجه همکاری بین قدرتهای عمومی و بخش خصوصی تجربه کرده است. کنشگران بخش خصوصی عموما گردشگران بودهاند که تعداد آنها بهطور دائم در حال افزایش است. بسیاری از خارجیها خانههای قدیمی و ریاضها (گونهای از مسکن سنتی حیاطدار و درونگرا) را خریداری کرده و بخش بزرگی از مدینه را از آنِ خود کردهاند. مهاجرت نخبگان خارجی به سمت مدینه مراکش قدمت زیادی داشته و از سالهای 1950، کمی بعد از استقلال این کشور شروع شد. ابتدا تعدادی از هنرمندان اروپایی، مدینه را برای کار و سکونت انتخاب کردند، سپس در سالهای 1960 و 1970 این جریان ادامه یافت و در سالهای 1990 به اوج خود رسید. بهطور کلی خریدن ریاض به دو دلیل یک سرمایهگذاری مطمئن بهشمار میرود. اول، بحث اصالت این گونه مسکن که ارزش خود را از دست نخواهد داد؛ برعکس سرمایهگذاری در آپارتمان یا ویلا که قیمت آنها بر اساس تقاضای بازار تغییر میکند. دوم، چون عرضه ریاضها کم است، قیمت آنها کاهش نمییابد. به عبارت دیگر، هرچه یک نوع ملک نادرتر باشد، ارزش آن افزایش مییابد و جمعیت مرفه را به خود جذب میکند.
بین افراد بومی و خارجیها ارتباط تعریف شدهای وجود ندارد، اما به واسطه حضور خارجیها، آگاهی بومیها نسبت به میراث ارتقا یافتهاست. خارجیها به دلیل آگاهی و شناختی که از میراث دارند، باعث افزایش ارزش آن میشوند ولی از طرفی نیز هویت محلی مدینه را به خطر میاندازند. در مدینه شهر تونس نیز از چند سال پیش بحثی در مورد پرداختن به گردشگری فرهنگی در برنامههای حفاظت و مرمت آغاز شدهاست. سوالی که مطرح شده این است که آیا گردشگری فرهنگی موجب حفاظت و واجد ارزش شدن میراث معماری مدینه میشود یا تخریب آن را در پی دارد؟ تاسیس انجمن حفاظت از مدینه (ASM) توسط شهرداری در سال 1967 نقطه شروع اندیشیدن در مورد آینده مدینه بود. در سال 1990 اقداماتی در زمینه بهسازی ساختمانهای ناسالم مدینه انجام شد. هدایت این پروژه را شهرداری تونس بر عهده داشت. انجمن حفاظت از مدینه (ASM) کار مرمت را بر عهده گرفت، اما تامین مالی آن توسط صندوق حمایت از محدودههای گردشگری انجام شد. در مقابل فرسودگی مدام کالبد محله، انجمن حفاظت از مدینه نقش مهمی را برای مرمت و بهسازی ایفا کرد. غیر از بهسازی بناها و فضاهای شهری، نماها نیز مرمت و ساماندهی شدند و رنگ سفید برای جدارهها و رنگ آبی برای پازشوها انتخاب شد.
نتیجه اقداماتی که در طول بیست سال در زمینه حفاظت مدینه تونس انجام شده، نشاندهنده کارهای زیادی است که نه تنها برای حفاظت و بهسازی میراث معماری بلکه برای ارتقای کیفیت زندگی در این محله ویژه انجام شدهاست، اما هنوز اقدامات زیادی برای پاسخگویی به خواستههای ساکنان و شاغلان در مدینه باقی ماندهاست. اشاره به این نکته ضروری است که در بین برخی از طبقات تحصیلکرده ساکن در مدینه و نیز خارج از مدینه، که در حال بازگشت به این محله هستند، نوعی آگاهی نسبت به میراث وجود دارد که یکی از عوامل مهم موفقیت پروژههای حفاظت است. پژوهشهای انجام شده نشان میدهد که توسعه گردشگری در حفاظت مدینه نقش داشته ولی در مقابل، گاهی اوقات باعث شده که ساکنان این محدوده در حاشیه واقع شوند. شناخت نحوه سکونت، تمایلات و برنامههای آینده ساکنان مدینه نشان داده برای اینکه آنچه در مدینه مراکش اتفاق افتاده در مدینه تونس نیز رخ ندهد (اعیانسازی و اخراج ساکنان قدیمی)، باید گردشگری را محدودتر کرد، ساکنان فقیر را در مدینه حفظ کرد و کیفیت سکونت آنها را ارتقا داد. تجارب مدینهها نشان میدهد که مدیریت آگاهانه و منطقی بخش دولتی بر روند احیا، بهعنوان عاملی که میتواند همکاریها و کمکهای سایر کنشگران را کنترل کند، کلید اصلی موفقیت است.
ارسال نظر