فقر و ریشه‌های اعتیاد

در بین عموم مردم مشهور است که فقر و استفاده بی‌رویه مواد مخدر با هم رابطه نزدیکی دارند. جهت این علیت نامشخص است اما قطعا بین فقر و اعتیاد ارتباطی وجود دارد. مطالعه‌ای که از سوی دفتر ملی تحقیقات اقتصادی ایالات متحده آمریکا منتشر شده است نشان می‌دهد که بین فقر و مصرف مواد مخدر به ویژه ماری‌جوآنا و کوکایین، ارتباطاتی وجود دارد. همچنین این مطالعه نشان می‌دهد که بین فقر و شدت مصرف مواد مخدر نیز رابطه مثبتی وجود دارد، همچنین حتی در صورتی که عوامل کنترل‌کننده خانوادگی وجود داشته باشند. در این تحقیقات اشاره شده است که شدت سوء استفاده مواد مخدر می‌تواند یک عامل علّی برای فقر باشد.

با این حال، یکی از محدودیت‌هایی که در این مطالعه و بسیاری از مطالعه‌های مشابه وجود دارد، این است که نمی‌توان میزان استفاده و مصرف افراد بی‌خانمان و برخی دیگر از دسته‌های مصرف‌کننده را به دست آورد و در برخی موارد نیز اعتیاد پنهان قابل شناسایی نیست. به‌طور کلی به دست آوردن علیت این ارتباط و فهم اینکه فقر علت اعتیاد است یا برعکس، ساده نیست. همین موضوع در مورد ریشه‌های اعتیاد نیز صادق است.

اما آیا اثر علّی می‌تواند به گونه دیگری باشد؟ پاسخ به این سوال تا اندازه‌ای مثبت است. مطالعه‌ای که از سوی دانشگاه دوک انجام گرفته است، نشان می‌دهد که فرزندانی که از نظر اقتصادی دچار استرس و فشار هستند، بعدها در طول زندگی نرخ بالاتری در مواردی نظیر مصرف تنباکو دارند. محققان این اثر را ناشی از تاثیر منفی فقر بر کنترل خویش می‌دانند. با این وجود، این مطالعه در مواردی مانند مصرف ماری‌ جوآنا یا سایر مواد مخدر رابطه علّی محکمی نشان نمی‌دهد.

به نظر می‌رسد اعتیاد و فقر با هم ارتباط نزدیکی داشته باشند. هر دو معضل در مجموع می‌توانند به نوعی یکدیگر را تقویت کنند. فقر می‌تواند منجر به وضعیت‌های روانی شود که فرد را به پناه بردن به اعتیاد یا مواد مخدر سوق دهد، جرم و جنایت را افزایش دهد و حتی چشم‌انداز شغلی فرد را بدتر کند. از تمام آنچه مطرح شد می‌توان این پرسش را که چگونه باید یک دولت با فقر یا سوء مصرف مواد مخدر مقابله کند، به این صورت پاسخ داد که هر یک از این دو مورد بدون توجه به دیگری قابل مرتفع شدن نیست.