دکتر اسلامیان از مدیران عامل فولاد مبارکه
نقش کلیدی فولاد مبارکه در توسعه اقتصادی کشور
بنده محمود اسلامیان متولد سال ۱۳۳۵ اصفهان هستم که در دبیرستان ادب اصفهان دیپلم ریاضی گرفتم و در سال ۱۳۵۴ در دانشگاه علم و صنعت ایران رشتهی مهندسی تحصیل نمودم. از ۱۳۷۶ تا سال ۷۹ مدیر عامل ذوبآهن اصفهان بودم و از ابتدای سال ۱۳۷۹ با تشخیص مسئولین وقت وزارت معادن و فلزات، آقای دکتر جهانگیری و آقای موذن زاده مدیر عامل شرکت ملی فولاد، به مدیریت فولاد مبارکه اصفهان منتقل شدم. فولاد مبارکه اصفهان از نظر من یکی از افتخارات صنعت ملی ماست و یکی از جهات خاص آن این است که در زمان جنگ تحمیلی که مرزهای کشور مورد هجوم بیگانگان قرار گرفته بود، کلنگ ساخت فولاد مبارکه اصفهان اصفهان با درایت مسئولان زده شد که جای بسی تقدیر دارد.
بنده محمود اسلامیان متولد سال 1335 اصفهان هستم که در دبیرستان ادب اصفهان دیپلم ریاضی گرفتم و در سال 1354 در دانشگاه علم و صنعت ایران رشتهی مهندسی تحصیل نمودم. از 1376 تا سال 79 مدیر عامل ذوبآهن اصفهان بودم و از ابتدای سال 1379 با تشخیص مسئولین وقت وزارت معادن و فلزات، آقای دکتر جهانگیری و آقای موذن زاده مدیر عامل شرکت ملی فولاد، به مدیریت فولاد مبارکه اصفهان منتقل شدم. فولاد مبارکه اصفهان از نظر من یکی از افتخارات صنعت ملی ماست و یکی از جهات خاص آن این است که در زمان جنگ تحمیلی که مرزهای کشور مورد هجوم بیگانگان قرار گرفته بود، کلنگ ساخت فولاد مبارکه اصفهان اصفهان با درایت مسئولان زده شد که جای بسی تقدیر دارد. جا دارد از مهندس عرفانیان تشکر ویژهای داشته باشم که آن زمان که اصفهان زیر بمباران دشمن قرار داشت ایشان سختیها را به جان میخرید تا فولاد را راهاندازی کند. شاید کمتر کسی بداند که ساخت فولاد مبارکه اصفهان آن هم در آن شرایط چه مصائب عظیمیداشته است. در ابتدای سال 79 که در فولاد مبارکه اصفهان مشغول به خدمت شدم تولید شرکت 2/5 میلیون تن فولاد خام و 2/2 تن ورق گرم بود. هدف اصلی ما طبق برنامه چهارم توسعه
آن بود که تولید فولاد خام را به حدود 4/2 تا 4/5میلیون تن برسانیم. در نورد سرد دو پروژه مد نظر بود یکی تاندوم دوقفسه ای که 200 هزار تن ظرفیت داشت و نورد سرد اصلی که ظرفیت آن باید دو برابر میشد و به صورت پیوسته در میآمد و واحد اسیدشویی و تکمیل نورد سرد و ظرفیت گندلهسای باید اضافه میشدند. در کل کل خطوط کارخانه باید روی 4/2 تا 4/5میلیون تن بالانس میشد.خوشبختانه با حمایتهایی که در آنسالها انجام شد کل این پروژهها ظرف پنج سال آمادهسازی و راهاندازی شد. فولاد مبارکه اصفهان دارای خط گالوانیزه و گالوانیزه رنگی به خطوط کارخانه اضافه شد. یکی از خطوط مهم دیگر ورق قلع اندود 100 هزار تنی بود که نیاز آن روز و امروز کشور است و در آن سالها راهاندازی شد.
یکی از نکات مهمیکه بحث روی آن حتی در سطح انجمن جهانی فولاد نیز ادامه دارد آن است که کارخانههای ساخت فولاد باید حداقل ظرفیت ۴ میلیون تن داشته باشند که فولادسازان چینی این حجم را حداقل ۱۰ میلیون تن میدانند . زمانی که ما مرز ۴ میلیون تن تولید را رد کردیم پی به علت این حداقل ظرفیتها بردیم چرا که با عبور از این مرز، فروش ما ۴ برابر ولی سود ۱۶ برابر شد، بنابراین این مرز در واقع مرز اقتصادی فولاد مبارکه اصفهان بوده است. بنده عبور از این مرز را مهمترین دستاورد آن دوره میدانم. این امر باعث وضعیت خوب اقتصادی شرکت و پیگیری مناسب طرحهای توسعهی شرکت شد که از مهمترین موارد آن میتوان به خرید واحد فولاد هرمزگان اشاره نمود. این نکته تجربهی ارزشمندی است که برای توسعهی صنعت فولاد در سایر مکانها میتوان از آن بهره برد. به گونه ای که در حال حاضر دیده میشود در بسیاری از مناطق کشور واحدهای ۸۰۰ هزار تنی ساخته میشود در حالی که تولید در چنین مقیاسی به صرفه نخواهد بود و باید واحدهای احداث شده تولیدی به میزان حداقل ۴ میلیون تن داشته باشند.
تفاوتی که بنده در دوران مدیریت خود در شرکت فولاد مبارکه اصفهان در مقایسه با سایر سازمانها حس کردم آن بود که فولاد مبارکه کمتر نیازمند استفاده از متخصصان خارج سازمان بود چرا که بهترینها را در مجموعهی خود به عنوان کارمندان جمع نموده و با صرف هزینههای آموزش بالا دانش فنی بالایی به آنها بخشیده است به گونهای که بنده در ورود به این سازمان نیاز به استفاده از هیچ معاونی برای نصب در فولاد مبارکه اصفهان نداشتم چرا که تمام معاونینام در اوج دانش و لیاقت قرار داشتند.
در سال ۱۳۸۲ مقام معظم رهبری به مجتمع فولاد مبارکه اصفهان تشریف آوردند و ۲ تا ۳ ساعت از خطوط فولاد مبارکه دیدن فرمودند و بسیار ما را مورد لطف خویش قرار دادند و تقدیر نمودند. بازدید ایشان همزمان بود با سقوط بی سابقهی قیمتهای فولاد در جهان به گونهای که فولاد سازان آن دوره را «درهی مرگ فولاد» مینامند و بسیاری از کشورهای جهان برای حمایت از صنعت فولاد خود تعرفههای واردات بر ورود این کالا به کشورشان قرار داده بودند در حالی که در ایران ورق به راحتی از قزاقستان به شهرهای شمالی کشور وارد میشد. این در حالی بود که در انبارهای ما حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار تن محصول موجود بود و بهرغم همهی فشارها کمکی در این زمینه به شرکت نمیشد که من در مسیر راه و با اطلاعات موجود این وضعیت را برای ایشان توضیح دادم. در هفتهی بعد تماسی از دفتر ایشان با بنده گرفته شد و به آنجا فراخوانده شدم. وزیر محترم بازرگانی وقت نیز آنجا بودند و همانجا مقرر شد تعرفهی خوبی بر واردات فولاد کشور قرار داده شود که همین مساله عامل نجات فولاد مبارکه اصفهان شد در حالی که از همان سالها بسیاری از شرکتهای آهن و فولاد مانند ذوبآهن آسیبهای عظیمیدیدند که هنوز هم جبران نشده است در سالی که ما مطمئنا روی زیاندهی حساب کرده بودیم حدود ۲۵۰ میلیارد تومان سوددهی داشتیم و هیچکدام از طرحهای توسعه ما حتی یک روز هم متوقف نشد که این شیرینترین خاطرهی دوران مدیریت بنده است.
یکی دیگر از مزایای فولاد مبارکه اصفهان استفاده همیشگی از مدیران قوی کشوری بوده است و برای بنده نیز دوران مدیریت بر فولاد مبارکه شاید بهترین دورهی مدیریتم بوده باشد که علت آن همراهی و همدلی نیروهای فولاد مبارکه اصفهان با مدیریت است. مدیریت فعلی فولاد مبارکه، دکتر سبحانی نیز از مدیران خوب و شناخته شده است که نشان دهنده حساسیت مسئولین و دقت عمل آنان برای انتخاب مدیران این شرکت است. امید است شاهد شکوفایی بیشتر فولاد در دوران مدیریت فعلی باشیم.
شرکت در حدود سال ۱۳۸۳ به میزان یک میلیون تن در سال صادرات داشت که البته در سالهای بعد این میزان به علت مشکلات داخل کشور محدود شد. اما محصولات با کیفیت فولاد مبارکه اصفهان در آن سالها به اروپا نیز صادر میشد و حتی برخی شرکتهای خودروساز آلمان نیز از محصولات این شرکت خرید مینمودند. نظر بنده آن است که ایجاد فرصتها برای این کارخانه میتواند موجب شکوفایی صادراتی بیش از این برای ما شود.
باید قدر شرکت فولاد مبارکه اصفهان و کارکنان آن را دانست.فولاد مبارکه اصفهان نقش بسیار زیادی در توسعه اقتصادی کشور داشته و دارد که این نقش با ایجاد ظرفیتها و حل تحریمها میتواند حتی بیشتر از این نیز بر توسعه موثر باشد و به نظر من از بهترین شرکتهای ایرانی برای خدمت به میهن اسلامیاست. من با آنکه سالها پیش مدیر این شرکت بودهام اما همواره خود را فولادی میدانم و همواره به این شرکت تعلق خاطر دارم و افتخار میکنم که زمانی در خدمت این سازمان بودهام.
یکی از نکات مهمیکه بحث روی آن حتی در سطح انجمن جهانی فولاد نیز ادامه دارد آن است که کارخانههای ساخت فولاد باید حداقل ظرفیت ۴ میلیون تن داشته باشند که فولادسازان چینی این حجم را حداقل ۱۰ میلیون تن میدانند . زمانی که ما مرز ۴ میلیون تن تولید را رد کردیم پی به علت این حداقل ظرفیتها بردیم چرا که با عبور از این مرز، فروش ما ۴ برابر ولی سود ۱۶ برابر شد، بنابراین این مرز در واقع مرز اقتصادی فولاد مبارکه اصفهان بوده است. بنده عبور از این مرز را مهمترین دستاورد آن دوره میدانم. این امر باعث وضعیت خوب اقتصادی شرکت و پیگیری مناسب طرحهای توسعهی شرکت شد که از مهمترین موارد آن میتوان به خرید واحد فولاد هرمزگان اشاره نمود. این نکته تجربهی ارزشمندی است که برای توسعهی صنعت فولاد در سایر مکانها میتوان از آن بهره برد. به گونه ای که در حال حاضر دیده میشود در بسیاری از مناطق کشور واحدهای ۸۰۰ هزار تنی ساخته میشود در حالی که تولید در چنین مقیاسی به صرفه نخواهد بود و باید واحدهای احداث شده تولیدی به میزان حداقل ۴ میلیون تن داشته باشند.
تفاوتی که بنده در دوران مدیریت خود در شرکت فولاد مبارکه اصفهان در مقایسه با سایر سازمانها حس کردم آن بود که فولاد مبارکه کمتر نیازمند استفاده از متخصصان خارج سازمان بود چرا که بهترینها را در مجموعهی خود به عنوان کارمندان جمع نموده و با صرف هزینههای آموزش بالا دانش فنی بالایی به آنها بخشیده است به گونهای که بنده در ورود به این سازمان نیاز به استفاده از هیچ معاونی برای نصب در فولاد مبارکه اصفهان نداشتم چرا که تمام معاونینام در اوج دانش و لیاقت قرار داشتند.
در سال ۱۳۸۲ مقام معظم رهبری به مجتمع فولاد مبارکه اصفهان تشریف آوردند و ۲ تا ۳ ساعت از خطوط فولاد مبارکه دیدن فرمودند و بسیار ما را مورد لطف خویش قرار دادند و تقدیر نمودند. بازدید ایشان همزمان بود با سقوط بی سابقهی قیمتهای فولاد در جهان به گونهای که فولاد سازان آن دوره را «درهی مرگ فولاد» مینامند و بسیاری از کشورهای جهان برای حمایت از صنعت فولاد خود تعرفههای واردات بر ورود این کالا به کشورشان قرار داده بودند در حالی که در ایران ورق به راحتی از قزاقستان به شهرهای شمالی کشور وارد میشد. این در حالی بود که در انبارهای ما حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار تن محصول موجود بود و بهرغم همهی فشارها کمکی در این زمینه به شرکت نمیشد که من در مسیر راه و با اطلاعات موجود این وضعیت را برای ایشان توضیح دادم. در هفتهی بعد تماسی از دفتر ایشان با بنده گرفته شد و به آنجا فراخوانده شدم. وزیر محترم بازرگانی وقت نیز آنجا بودند و همانجا مقرر شد تعرفهی خوبی بر واردات فولاد کشور قرار داده شود که همین مساله عامل نجات فولاد مبارکه اصفهان شد در حالی که از همان سالها بسیاری از شرکتهای آهن و فولاد مانند ذوبآهن آسیبهای عظیمیدیدند که هنوز هم جبران نشده است در سالی که ما مطمئنا روی زیاندهی حساب کرده بودیم حدود ۲۵۰ میلیارد تومان سوددهی داشتیم و هیچکدام از طرحهای توسعه ما حتی یک روز هم متوقف نشد که این شیرینترین خاطرهی دوران مدیریت بنده است.
یکی دیگر از مزایای فولاد مبارکه اصفهان استفاده همیشگی از مدیران قوی کشوری بوده است و برای بنده نیز دوران مدیریت بر فولاد مبارکه شاید بهترین دورهی مدیریتم بوده باشد که علت آن همراهی و همدلی نیروهای فولاد مبارکه اصفهان با مدیریت است. مدیریت فعلی فولاد مبارکه، دکتر سبحانی نیز از مدیران خوب و شناخته شده است که نشان دهنده حساسیت مسئولین و دقت عمل آنان برای انتخاب مدیران این شرکت است. امید است شاهد شکوفایی بیشتر فولاد در دوران مدیریت فعلی باشیم.
شرکت در حدود سال ۱۳۸۳ به میزان یک میلیون تن در سال صادرات داشت که البته در سالهای بعد این میزان به علت مشکلات داخل کشور محدود شد. اما محصولات با کیفیت فولاد مبارکه اصفهان در آن سالها به اروپا نیز صادر میشد و حتی برخی شرکتهای خودروساز آلمان نیز از محصولات این شرکت خرید مینمودند. نظر بنده آن است که ایجاد فرصتها برای این کارخانه میتواند موجب شکوفایی صادراتی بیش از این برای ما شود.
باید قدر شرکت فولاد مبارکه اصفهان و کارکنان آن را دانست.فولاد مبارکه اصفهان نقش بسیار زیادی در توسعه اقتصادی کشور داشته و دارد که این نقش با ایجاد ظرفیتها و حل تحریمها میتواند حتی بیشتر از این نیز بر توسعه موثر باشد و به نظر من از بهترین شرکتهای ایرانی برای خدمت به میهن اسلامیاست. من با آنکه سالها پیش مدیر این شرکت بودهام اما همواره خود را فولادی میدانم و همواره به این شرکت تعلق خاطر دارم و افتخار میکنم که زمانی در خدمت این سازمان بودهام.
ارسال نظر