محمد حسین بابالو
بازار فلزات رنگی به صورت خاص و غالب بازار کالاها در اقصی نقاط جهان روزهای مبهم و خاصی را می‌گذرانند. تقریبا تمامی فلزات پایه با برآیندی صعودی در حال حرکت هستند.

نفت نیز شرایط مشابهی را پشت سر می‌گذارد. روند حرکت ارزش دلار در برابر یورو نیز با شیبی منفی و به نفع یورو در حال حرکت است. افزایش قیمت فلزات پایه با روند کاهش موجودی انبارها نیز همراه است. در کنار این موارد حجم مصرف این مواد در کنار غالب مواد اولیه دیگر نیز به آرامی در حال افزایش است. این موارد حکایت از افزایش آرام قیمت‌ها در کوتاه‌مدت و میان‌مدت می‌کند؛ اما این موارد تمام ماجرا نیست.
بازار فلزات پایه یا فلزات بورسی هم‌اکنون در مسیر خاص و جذابی قرار گرفته است. روند عمومی یک ماه گذشته این قبیل کالاها در مسیری ممتد با برآیندی صعودی در حال حرکت بوده و هرچه می‌گذرد شیب مثبت این روند افزایش پیدا می‌کند. به عبارت بهتر روند کنونی صعودی پیش‌رونده است. علت اصلی این روند را می‌توان در افزایش جذابیت این بازار در مقایسه با دیگر بازارها بالاخص طلا و فلزات قیمتی همچنین روند بهبود اقتصاد جهانی و کاهش ترس و تردید در بازار، افزایش تقاضا چه تقاضای واقعی (مصرف صنعتی وامورتولیدی) و چه تقاضای غیرواقعی ( تقاضای تکنیکال، سفته‌بازی speculation یا خرید به منظور افزایش قیمت و کسب سود) و به تبع این موارد، کاهش حجم موجودی انبارها در کنار افزایش هزینه تولید و حمل‌و‌نقل به تبع افزایش قیمت نفت و افزایش تورم و گاهی بدی شرایط آب‌وهوایی بالاخص در آسیای جنوب شرقی و شرق چین در کنار ثابت ماندن و گاهی کاهش حجم تولید و افزایش قیمت معاملات طولانی مدت(langterm) دانست که این موارد همه و همه حکایت از ادامه این روند افزایشی دارد. حجم موجودی انبارها به صورت ممتد و با شیبی منفی به کاهش خود ادامه می‌دهد. این روند که تقریبا از سه ماه پیش آغاز شده است در مسیر حرکت خود مهم‌ترین دلیل برآیند افزایشی روند حرکت قیمت نمودار این فلزات است. این روند ممتد که هنوز به راه خود ادامه می‌دهد، حکایت از ادامه افزایش قیمت فلزات پایه می‌نماید. نزدیک به دو ماه پیش قیمت فلزات پایه در نقطه اوج خود به سر می‌برد تا جایی که قیمت فلز نیکل به عنوان گران‌ترین فلز پایه به نزدیک ۲۸ هزار دلار در هر تن رسید؛ اما پس از آن به سرعت کاهش قیمت داد و به نزدیک ۱۷ هزار دلار در هر تن رسید. این به معنی کاهش نزدیک به ۳۵ درصد در بدترین شرایط ممکن در مدتی نزدیک به دو هفته می‌باشد. این کاهش قیمت به تبع تضعیف بازارهای مهم دیگری از جمله سهام، دیگر مواد اولیه، نفت و غیره بوده و در کنار تقویت شدید قیمت طلا رخ داد. هم‌اکنون این بازار پتانسیلی جدی برای افزایش قیمت‌ها دارد که کاهش موجودی انبارها یا به عبارتی دیگر روند حرکت عرضه و تقاضا به سمت افزایش تقاضا در برابر عرضه در حال حرکت می‌باشد. این درحالی است که ذخیره بالای انبارها که به صورت تاریخی از دره رکود ۲۰۰۸ تاکنون به ودیعه باقی مانده است از جهش قیمتی به صورت حاد جلوگیری می‌نماید. این مطلب در آینده نیز از افزایش سریع و جدی قیمت‌ها جلوگیری خواهد کرد. این درحالی است که با توجه به حجم تولید و مصرف برخی از فلزات پایه از جمله مس و روی در کنار حجم موجودی انبارهای آنها، رسیدن به قیمت‌های رکوردی آنها در میان‌مدت دور از ذهن نخواهد بود. هم‌اکنون قیمت این فلزات در کنار فلز روی خود را برای افزایش مجدد قیمت و بهبود معاملات آماده می‌کند.
موارد ذکرشده یک روی بازار فلزات پایه است و سکه این بازار روی دیگری نیز دارد. قالب حجم معاملات در بازارهای جهانی نه معاملات واقعی و مبادله کالا با پول نقد بین تولیدکننده یا تاجر و حتی واسطه با مصرف‌کننده نهایی یا خریدار مرتبط نبوده، بلکه قالب حجم معاملات الکترال است؛ یعنی فعالان بازار معاملات الکترونیکی فلزات پایه در جهان هم‌اکنون واسطه اصلی تولیدکننده و خریدار اصلی می‌باشد. این حجم معاملات گاهی بین 6 تا 16 برابر حجم معاملات واقعی است. به عبارت دیگر از تولیدکننده یا عرضه‌کننده اولیه تا مصرف‌کننده یا خریدار واقعی به صورت فیزیکی بین 6 تا 16 بار کالا دست به دست گردیده است تا معامله واقعی منعقد گردد. این شرایط و این معاملات در تقارب بسیاری با دیگر بازارها ازجمله سهام، نفت، دیگر کالاهای بورسی و همچنین متاثر از شرایط کلی و روند و رویدادهای اقتصاد جهانی بالاخص اقتصادهای مهم است. این مطلب حساسیت این بازار را افزایش چشمگیری داده است. اگر به دو ماه پیش و کاهش شدید قیمت‌ها نظری بیفکنیم، شاهد رویدادهای مهم و موثری خواهیم بود. ریزش شدید قیمت‌ها در بازار فلزات پایه نه به دلیل دلایل و وقایع بنیادین و واقعی در بازار این کالاها رخ داده، بلکه به دلیل دلایلی دیگر که از آنها به عنوان دلایل تکنیکال یاد می‌کنیم به وقوع پیوسته که از آن جمله می‌توان به کاهش شدید قیمت سهام به تبع مشکلات پولی- مالی اتحادیه اروپا به دلیل وقایع اقتصادی و اجتماعی کشور یونان، کاهش شدید ارزش یورو و بحرانی که از آن به بحران بدهی تعبیر شد، رخ داد. وقایعی که هم‌اکنون نیز اقتصاد و بازارهای جهانی آبستن رویدادهایی مشابه است.
شرایط خاص اقتصادی و اجتماعی ایتالیا دلیلی بر این امر می‌باشد. بالا بودن حجم بدهی کشورهایی ازجمله اسپانیا و پرتغال رشد حباب گونه قیمت‌ها در کشور چین بالاخص بازار مسکن، تحریم ایران و احتمال اقدامات تلافی‌جویانه دولت در مسیر نقل و انتقال نفت به عنوان موتور محرک اقتصاد جهانی و دیگر موارد هر کدام پتانسیل بحرانی دیگر را برای اقتصاد جهانی، در ذات خود نهفته دارد. واقعیت این است که اقتصاد در حال ترمیم بین‌المللی هنوز برای حرکت منطقی و طبیعی خود بسیار خسته و ناتوان است و موارد ذکر شده بیشتر از واقعیت‌های بنیادین بازار فلزات از جمله روند عمومی عرضه و تقاضا بر قیمت‌ها موثر خواهد بود. در صورت عدم وقوع مشکلی جدید در روند حرکت اقتصاد جهانی مسیر حرکت قیمت‌ها به صعود خود ادامه خواهد داد.
مسیری دوگانه که هر کدام می‌تواند روند حرکت قیمت‌ها را در آینده کوتاه مدت تا میان مدت رقم بزند. سرنوشت بدیهی قیمت‌ها بالاخص درخصوص فلزاتی همچون روی، سرب، سپس نیکل و قلع نهایتا مس و آلومینیوم صعودی خواهد بود که این مطلب در کنار افزایش قیمت نفت بیشتر خودنمایی خواهد کرد. مسیر حرکت قیمت این کالاها در میان‌مدت تا درازمدت قطعا صعودی بوده است زیرا مشکلات پیش‌روی اقتصاد جهانی در این بازه زمانی مرتفع گردیده و جایگاه واقعی این کالاهای ارزشمند، نمایان خواهد شد.