افزایش قیمت سنگ‌آهن واقعیت یا کذب؟

سعید گودرزی

این روزها بازار SPOT (محموله کوچک) سنگ‌آهن دنیا، روزهای چندان خوبی را سپری نمی‌کند و پیش‌بینی‌های مفسرین این بازار چندان محقق نشده است و حتی به‌‌رغم اینکه شرکت‌های معدنی استرالیایی RIO و BHP پیش از JUNE ۳۰ به توافق در قراردادهای بلند مدت خود با فولادسازان چینی، ژاپنی و کره‌ای رسیدند، ولی هنوز بازار SPOT سنگ‌آهن شاهد رکود و سردرگمی است و انعقاد قراردادهای جدید سنگ‌آهن به کندی صورت می‌گیرد و در بسیاری از موارد یا معامله‌ای انجام نمی‌شود و یا اگر صورت پذیرد با قیمتی به مراتب پایین‌تر از قیمت‌های واقعی بازار انجام می‌گیرد. در‌حال‌حاضر کارخانه‌های چینی رویه‌ای بسیار سختگیرانه درخصوص قیمت کالا و کیفیت آن در پیش گرفته‌اند و در مواردی که کیفیت کالای تحویلی با مشخصات مندرج در قرارداد متفاوت باشد، جرایم بسیار سنگین (خارج از عرف) از طرف کارخانجات به فروشندگان تحمیل می‌شود. به‌خصوص این جرائم برای سنگ‌آهن‌ها با عیار کمتر از ۶۰درصد بیشتر به چشم می‌خورد و هم‌اکنون کارخانه‌های چینی به ازای هر یک‌درصد عیار کمتر از عیار ۶۰درصد و برای زمانی که بار در محدوده Rejection قرار داشته باشد جریمه‌ای معادل کاهش ۱۲-۱۰ دلار بر تن درنظر می‌گیرند که در مقایسه با چندماه قبل این جرایم به ۲ برابر رسیده‌اند و در‌حال‌حاضر متاسفانه کارخانه‌های چینی در این مورد بسیار سختگیرانه عمل کرده و هیچگونه انعطافی را از خود نشان نمی‌دهند.

فروشندگان ایرانی درشرایط موجود باید از کیفیت عیار سنگ‌آهن صادراتی خود به طور کامل اطمینان داشته باشند زیرا اگر پس از On Board کردن کالا محرز شود که کیفیت کالا با کیفیت مندرج در قرارداد فروش مطابقت نداشته خسارت جبران‌ناپذیری متوجه فروشنده خواهد بود زیرا شرایط حاکم بر بازار به‌گونه‌ای است که کوچکترین اشتباه در کیفیت کالا منجر به عدم پذیرش و یا درخواست جرائم بسیار سنگین از سوی خریداران چینی خواهد شد.

اما دلایل سختگیری‌های کارخانه‌های چینی نیز در این برهه از زمان جای بسی تامل دارد. مسلما اولین دلیل این کارخانه‌ها کاهش شدید قیمت سنگ‌آهن وارداتی چین طی یکی دو ماه گذشته می‌باشد که دلایل این کاهش قیمت به تفصیل در مقالات پیشین بیان شده است.

از دیگر دلایل اصلی این سخت‌گیری‌ها وجود STOCK بیش از ۶۵ میلیون تن در بنادر چین می‌باشد.

در مطالب قبلی از این حجم انبوه سنگ‌آهن در بنادر چین به‌عنوان یک نقیصه درایجاد ترافیک شدید در بنادر چین یاد کردیم و گفته شد که دولت چین درصدد کاهش حجم موجود در بنادر با اعمال قوانین سخت‌گیرانه است، اما از طرف دیگر همانند دیگر معضلات و مشکلات پیش روی دولت چین در بسیاری از موارد از این مشکلات در حوزه‌های دیگر به‌عنوان یک مزیت از آن استفاده می‌کند.

لذا به‌‌رغم مشکلات پیش روی دولت چین درخصوص حجم انبوه سنگ‌آهن دپو شده در بنادر چین این امر موجب افزایش قدرت خرید کارخانه‌های فولادی از بنادر با قیمت مناسب شده است. در حقیقت چنین ذخیره بالایی در بنادر موجب شده که کارخانجات فولادی با اطمینان از تامین نیازهای خود بتوانند این انباشته‌ها را دستاویزی به منزله تحت فشار قراردادن صادرکنندگان خارجی (به‌خصوص فروشندگان SPOT) قرار داده و شرایط سخت‌گیرانه‌ای را برای کنترل عیار سنگ‌آهن‌های خود اعمال کنند.

اما دلیل سوم که می‌توان گفت، به تازگی معادلات شرایط بازار سنگ‌آهن را متحول کرده است، افزایش فزاینده قیمت کک تا حدود سه‌برابر می‌باشد. کک به عنوان ماده اصلی تامین انرژی گرمایی در کوره‌های بلند به همراه سنگ‌آهن مورد استفاده قرار می‌گیرد و کک به همراه سنگ‌اهن قسمت عمده هزینه‌های تولید کارخانجات فولادی می‌باشند که در ماه های اخیر با افزایش بی‌سابقه و سرسام‌آور قیمت کک باعث شد که کارخانجات فولادی (به‌خصوص کارخانجات کوچک و متوسط که مجبور به تهیه کک در بازار SPOT می‌باشند) فشارهای هزینه‌ای بسیار زیادی را در این حوزه تحمل کنند.

آنچه که در این گذار باید به آن توجه داشت این است که هیچ موقع در بازار جهانی کک و سنگ‌آهن در اوج قیمت قرار نداشته‌اند و زمانی که سنگ‌آهن در اوج بوده کک در حداقل و زمانی که کک در اوج بوده سنگ‌آهن در سطحی به مراتب پایین‌‌تر از کک وجود داشته است و شرایط بازار همواره به‌گونه‌ای بوده که صنعت فولاد توان پذیرش این دو را در اوج قیمت نداشته است.

زیرا این امر آنچنان هزینه‌های تولید کارخانجات را بالا می‌برد که به جرات می‌توان گفت هزینه‌های تولید از قیمت فروش بالاتر می‌رود.

لذا در‌حال‌حاضر به دلیل افزایش فزاینده قیمت کک تجارت سنگ‌آهن‌های کم‌عیار (با عیار کمتر از ۶۰درصد) دستخوش قیمت فعلی کک قرار گرفته و بسیاری از کارخانه‌ها از خرید چنین عیارهایی خودداری کرده و یا شرایط بسیار سختگیرانه‌ای اعمال می‌کنند. اکثر کارخانجات تولید کک در مناطق شمالی چین متمرکز هستند و مناطق جنوبی مجبور به حمل آن به بنادر خود در جنوب هستند، از طرفی افزایش هزینه حمل زمینی کم‌سابقه در چین موجب افزایش هزینه‌های تولید کارخانه‌های فولادی شده است. در نتیجه کارخانه‌های فولادی حداکثر تلاش خود را به منظور کاستن هزینه‌ها و Monitoring هرچه بیشتر بر خریدهای خارجی خود قرار داده‌اند. البته این کارخانجات اساسا کارخانه‌های فولادی کوچک و متوسط هستند توانایی انعقاد قرار داد به صورت Long-Term (بلند مدت) را نداشته و مجبورند نیازهای خود را از بازار Spot تهیه کنند، در نتیجه نوسانات بازار بیشتر این دسته از کارخانه‌ها را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و آنها نیز به نوبه خود تبعات آن را به صادرکنندگان از طریق سختگیری‌های خود اعمال می‌کنند.

وضعیت بازار سنگ‌آهن و کاهش فعلی قیمت آن در بازارهای جهانی را می‌توان از دیدگاه اصل سنتی و قدیمی قانون تجارت یعنی در نظام عرضه و تقاضا نیز تحلیل کرد.روند بازار سنگ‌آهن در ماه‌های گذشته به شکلی دنبال شده است که دو عامل اصلی تعیین قیمت یعنی عرضه و تقاضا به تعادلی نسبی دست یافته‌اند.

از سال ۲۰۰۲ میزان تقاضا برای فولاد در دنیا به طور فزاینده و چشمگیری افزایش یافت که به نوبه خود موجب افزایش تقاضا برای ماده اولیه فولاد یعنی سنگ‌آهن شد اما سیاست‌های اعمال شده دولت چین به عنوان بزرگترین واردکننده سنگ‌آهن دنیا و اصلی‌ترین صادرکننده فولاد دنیا، در سال ۲۰۰۷ عدم توازن در عرضه و تقاضا را تعدیل کرد. به عنوان مثال سال گذشته چین با سرمایه‌گذاری کلان در بخش معادن داخلی به تقویت زیرساخت‌های خود در بخش معادن اهتمام ورزید و قدم بزرگی در همسو کردن سیاست‌های تامین منابع داخلی و تعدیل میزان تقاضا برداشت. همچنین با انعقاد قراردادهای طولانی‌مدت سالانه با صادرکنندگان عمده سنگ‌آهن دنیا نظیر Vale، BHP، Rio و همچنین معدن نوظهور دیگری به نام FMG در استرالیا، قدم دیگری در جهت رفع معضل تقاضای بی‌رویه سنگ‌آهن برداشته است تا جهت تامین مواد اولیه، خود را در حاشیه امنیت قرار دهد.

در کنار شرایط قابل کنترل و سیاست‌های اعمال شده از طرف دولت چین، عوامل غیرقابل پیش‌بینی دیگری مانند شرایط اقلیمی کشور چین و میزبانی مسابقات جهانی المپیک در شهر پکن نیز قابل توجه می‌باشد.

میزبانی مسابقات المپیک و تبعات آن مشتمل بر کاهش آلاینده‌ها و کنترل خروجی کارخانجات نیز به نوبه خود موجب تنظیم بازار سنگ‌آهن و به توازن رسیدن عرضه و تقاضا در بازار شده است. در همین راستا و به منظور کنترل آلودگی هوا و در پی اقدامات اخیر دولت چین، شرکت‌ فولادی Shougang Group تولیدات خود را تا ۷۰درصد کاهش داده است.

بسیاری از مفسرین بر این باورند که اگر عوامل موثر فعلی در بازار سنگ‌آهن در سال ۲۰۰۸ برقرار بمانند و عوامل غیرقابل پیش‌بینی دیگری معادلات فعلی بازار را بر هم نزند، بازار سنگ‌آهن به موازنه عرضه و تقاضا نزدیک می‌شود و حتی در صورت رونق بیشتر بازار و انجام معاملات معمول همچنان روال ثابتی خواهد داشت و هرچه بازار به توازن عرضه و تقاضا نزدیک‌تر شود مفسرین پیش‌بینی می‌کنند که قیمت سنگ‌آهن در بازار Spot به سمت قیمت‌ سنگ‌آهن در قراردادهای Long-Term حرکت خواهد کرد.

سنگ‌آهن و بورس کالا

این روزها از گوشه و کنار اخباری مبنی بر وارد شدن سنگ‌آهن به بورس کالای کشور به گوش می‌رسد. از اولین خبرها که قرار بود از اسفند سال ۸۶ اولین محموله معدن جلال‌آباد در بورس کالا عرضه شود تا به حال هرازچندگاهی با تکذیب و یا تایید گروه‌های موافق و مخالف این طرح مواجه شده‌ایم که پیش از آن‌که این قضیه به طور فنی و تکنیکی مورد بحث قرار گیرد، منافع (سود و زیان) گروه‌ها در آن لحاظ می‌شد و تکذیب و یا تایید این طرح به صورت سلیقه‌ای مطرح می‌شد. با این وصف، گروه‌هایی که ورود سنگ‌آهن به بورس به نفع آنها بود آن را تایید و گروه‌هایی که ورود سنگ‌آهن به بورس به ضرر آنها بود آن را به شدت تکذیب می‌کردند. اما آنچه که در این میان به طور کاملا کارشناسانه و فنی باید به آن پرداخت این است که آیا بازار سنگ‌آهن و زیرساخت‌های صادرات ونوع سرمایه‌گذاری در معادن چه در بخش خصوصی و چه دولتی، شرایط حاکم بر بخش فولاد کشور و ... این قابلیت را دارند که سنگ‌آهن وارد بورس شود یا خیر؟

ورود سنگ‌آهن به بورس قطعا پای واسطه‌گران خارجی را به بورس باز می‌کند و قطعا فروشندگان و خریداران سنگ‌آهن ایران به دلیل نداشتن یک اتحادیه منسجم در این امر قادر به رویارویی با این شرکت‌ها نخواهند بود. همان طوری که پس از ابلاغ قانونی به معادن دولتی جهت فروش سنگ خود در مزایده پای بسیاری از شرکت‌های خارجی به معادن دولتی ایران باز شد.لذا به نظر می‌رسد پیش از اینکه گروه‌های مختلف اظهارنظرهای شخصی خود را جهت ورود سنگ‌آهن به بورس کالا اعلام کنند بهتر است در ابتدای امر بازار سنگ‌آهن ایران سر و سامانی داده شود تا ابتدا بتوان سنگ‌آهن ایران را به عنوان یک Brand به بازار جهانی معرفی کرد سپس با اطلاع‌رسانی مناسب و به موقع درخصوص وضعیت بازار جهانی به معدن‌داران داخلی چه در بخش دولتی و چه در بخش‌خصوصی بتوان زمینه مناسب ورود سنگ‌آهن به بورس را محقق کرد زیرا در غیر این صورت این طرح با شکست مواجه خواهد شد.

منبع:سیاحان سپهر آسیا