تاج گذاری آخرین پادشاه ساسانی
در ۲۸ شعبان سال ۱۱ ه. ق (۱۶ ژوئن سال ۶۳۲) یزدگرد سوم در آناهیتا تاجگذاری کرد. او سیوچهارمین و آخرین پادشاه سلسله ساسانی بهشمار میرود. مورخان در شناخت تبار او به دادههای دقیقی نرسیدهاند. طبری میگوید او پسر شهریار (نوه خسرو پرویز) و مادرش اهل زنگبار بوده است و چون کسی را از خانواده سلطنتی نیافتند ناچار او را بر تخت نشاندند. نویسنده تاریخ بیهقی در وصف این آخرین شاه ساسانی گفته است: «یزدجرد بهصورت زیبا بود و جوانی بود گندمگون و پیوسته ابرو و جعدموی و شیرینلبودندان و لطیفسخن و بامهابت که هر او را دیدی از وی هیبت ملوک بر وی افتادی و او نسیبترین ملوک عجم بود.
در ۲۸ شعبان سال ۱۱ ه.ق (۱۶ ژوئن سال ۶۳۲) یزدگرد سوم در آناهیتا تاجگذاری کرد. او سیوچهارمین و آخرین پادشاه سلسله ساسانی بهشمار میرود. مورخان در شناخت تبار او به دادههای دقیقی نرسیدهاند. طبری میگوید او پسر شهریار (نوه خسرو پرویز) و مادرش اهل زنگبار بوده است و چون کسی را از خانواده سلطنتی نیافتند ناچار او را بر تخت نشاندند. نویسنده تاریخ بیهقی در وصف این آخرین شاه ساسانی گفته است: «یزدجرد بهصورت زیبا بود و جوانی بود گندمگون و پیوسته ابرو و جعدموی و شیرینلبودندان و لطیفسخن و بامهابت که هر او را دیدی از وی هیبت ملوک بر وی افتادی و او نسیبترین ملوک عجم بود.» در سال ۱۴ هجری لشکر خلیفه دوم پس از فتح شام آماده جنگ با ایران شدند. عمر هیاتی مرکب از ۱۲ نفر از مسلمین را به دربار یزدگرد فرستاد، ایرانیها در بدو ورود مسلمانان را به تمسخر گرفتند ولی بنا به برخی اسناد یزدگرد آنان را به احترام پذیرفت، زیرا مقارن این احوال مسلمانان دمشق را فتح کرده بودند.
یزدگرد پرسید: مقصودتان چیست؟
گفتند: باید اسلام را بپذیرید یا جزیه دهید!
شاه در جواب با نظر حقارت به آنها نگریسته و اشاره به لباس آنها کرد و گفت: شما مردمانی فقیر هستید که بچههایتان (دخترانتان) را میکشید!
مسلمین پاسخ دادند: که ما فقیر و گرسنه بودیم؛ ولی خدا خواسته است غنی و سیر باشیم. حالا که شما جنگ را اختیار کردهاید بین ما و شما شمشیر حکم میکند و به این ترتیب زمینه جنگ ایران و اسلام فراهم شد.
جنگ آغاز شد و اعراب طی چند سال مرزهای ایران را درنوردیدند. جنگ قادسیه و چند سال بعد از آن جنگ نهاوند، باعث شکست کامل ساسانیان در ایرانشهر شد. چندین روایت متفاوت و با محتوای متضاد درباره مرگ یزدگرد سوم در کتابهای تاریخی برجای مانده است. بنا به برخی روایتها، یزدگرد، در واپسین نبرد خود با سپاه نیزک و ماهوی، مرزبان مرو، به فرار نهاده و خسته و درمانده به آسیابی پناه برد که شب را در آنجا بگذراند. در همین آسیاب، آسیابان، یزدگرد را به طمع لباس فاخر و جواهرش یا به دستور ماهوی به قتل رساند. بنا به روایت ثعالبی «جسد این شهریار وارونه بخت را در رود مرو انداختند.
آب او را همی برد تا به شاخه درختی پیچید، اسقفی نصاری جسد شاه را شناخت و او را دفن کرد.» به گفته طبری، یزدگرد سوم در هنگام مرگ تنها بیستوهشت سال داشت. برخی منابع هم نوشتهاند که او بعد از بیست سال پادشاهی در سی و شش سالگی کشته شدهاست.
ارسال نظر