جنگ صد ساله انگلیس و فرانسه و نبرد اورلئان
گروه تاریخ و اقتصاد - در ۲۹ آوریل سال ۱۴۲۹ بازماندگان ارتش از هم پاشیده فرانسه در نبرد موسوم به اورلئان، به فرماندهی ژاندارک، ارتش انگلیس را شکست دادند. محاصره اورلئان ۲۰۰ روز طول کشید اما انگلیسیها نتوانستند به قلعه وارد شوند. زیرا مردم اورلئان با هر چیز مشتعلی که به دستشان میرسید، مهاجمان را به عقب میراندند. در این میان دختری روستایی در مرکز فرانسه ظهور کرد. نام او ژاندارک بود. این دختر ۱۸ ساله از جنوب رود لوآر به سمت اورلئان حرکت کرد و در سر راه دهها هزار نفر را برای فتح اورلئان با خود همراه کرد.
گروه تاریخ و اقتصاد - در 29 آوریل سال 1429 بازماندگان ارتش از هم پاشیده فرانسه در نبرد موسوم به اورلئان، به فرماندهی ژاندارک، ارتش انگلیس را شکست دادند. محاصره اورلئان ۲۰۰ روز طول کشید اما انگلیسیها نتوانستند به قلعه وارد شوند. زیرا مردم اورلئان با هر چیز مشتعلی که به دستشان میرسید، مهاجمان را به عقب میراندند. در این میان دختری روستایی در مرکز فرانسه ظهور کرد. نام او ژاندارک بود. این دختر ۱۸ ساله از جنوب رود لوآر به سمت اورلئان حرکت کرد و در سر راه دهها هزار نفر را برای فتح اورلئان با خود همراه کرد. با این اقدام، سپاه انگلیسی از دو سو مورد حمله قرار گرفت و طی ۹ روز عقب نشست. از آن پس ورق جنگ برگشت. سپاه ژاندارک با قدرت انگلیسیها را از شامپانی بیرون راند.
ژاندارک در دوره جنگ صد ساله انگلیس و فرانسه در منطقه تاریخی لورن، واقع در مرز شرقی فرانسه(در ایالت شامپانی) به دنیا آمد.
پدر خانواده، ژاک کشاورز و مسوول جمعآوری مالیات در دهکده دومرمی و مادرش ایزابل زنی دیندار و پاکدامن بود. ژان پنجمین و آخرین فرزند خانواده بود. سه برادر و خواهر بزرگترش به ترتیب ژاکمن،کاترین، پییر و ژان نام داشتند.
ژان از نوجوانی خواهان خدمت در ارتش دوفن بود، که به وی چنین اجازهای داده نشد. یک سال بعد به وی اجازه داده شد دوفن را در شینون ملاقات کند. او با پوشش مردانهاش (گفته میشود که ژاندارک، تا آخر عمر از پوشش مردانه استفاده میکرده است) به سوی شینون سفر کرد و توانست در آنجا شارل را که خود را بین درباریانش پنهان کرده بود، پیدا کند و وی را از ماموریتش مطلع سازد. بعد از اینکه ژان توسط کلیسا بازجویی شد، شارل با نقشه او در مورد آزادی اورلئان موافقت کرد، چرا که در آن زمان این شهر در محاصره انگلیسیها بود.
با درایت، شجاعت و اعتماد به نفس خود، ژاندارک توانست اعتماد سربازهای ناامید فرانسوی را به دست بیاورد و محاصره اورلئان توسط انگلیسیها را در سال ۱۴۲۹ بشکند. بعد از این پیروزی چشمگیر، ژاندارک به دوشیزه اورلئان مشهور شد. پس از چند پیروزی دیگر هم مقابل انگلیسیها، وی توانست دوفن را متقاعد به لشکرکشی سوی رنس کند که در آنجا وی شاهد تاجگذاری دوفن بهعنوان شارل هفتم فرانسه در ۱۷ ژوئیه ۱۴۲۹ بود.
به پاس خدمات دوشیزه اورلئان، شارل هفتم لقب اشرافی دوک دولیس را به خانواده آرک اعطا و مردم دهکده دونرمی را از پرداخت مالیات معاف کرد. این قانون تا چند قرن بعد همچنان اجرا میشد. در قدم بعدی، ژان سعی کرد پادشاه را برای آزادی پاریس از دست بورگونیها متقاعد کند که بینتیجه ماند. بعدها خود ژان، حملهای را به سوی پاریس آغاز کرد که نیمهکاره باقی ماند. در تلاش دیگری برای آزادی کنپی ینی، در سال ۱۴۳۰ توسط بورگونیها اسیر شد. وی دو بار سعی در فرار کرد (برای دومین بار با پریدن از یک برج ۲۰ متری) و در نهایت به پییر کوشون، اسقف بووه و یکی از متحدان انگلیسیها فروخته شد.
ژان به جادوگری متهم شد و ۲۱ فوریه ۱۴۳۱ در دادگاهی در شهر روآن حضور پیدا کرد. اتهامهای وارده بر وی عبارت بودند از: اصرار بر دریافت الهام از جانب قدیسین، پوشش مردانه و همچنین، اقدام او به فرار از زندان (پریدن از برج 20 متری که البته هیچ آسیبی در این ماجرا به او نرسید). ژان در دادگاه بارها درخواست داده بود که دست کم او را برای محاکمه نزد پاپ یا شورای شهر بال ببرند ولی با این درخواست او مخالفت شد. یک بار ژان را به اتاق شکنجه بردند و وسایلی را که آنجا بود به او نشان دادند. هنگامی که ژان لوازم شکنجهاش را دید، گفت اگر بخواهند او را شکنجه کنند چون تحملش را ندارد عقایدش را انکار کرده و به هر چه که کلیسا از او بخواهد اعتراف میکند ولی به محض اینکه او را رها کنند خواهد گفت که اعترافاتش از روی ترس بوده و در نتیجه اعتباری ندارد. قاضیان وقتی این سخن ژان را شنیدند فهمیدند که شکنجه او بیفایده است و بنابراین از این کار منصرف شدند. ژاندارک در یک دادگاه کلیسایی، توسط اسقف بووه، پییر کوشون به جرم ضدیت با قوانین کلیسا، محکوم و در میدان ویومارشه شهر روآن سوزانده شد. چندی بعد، در یک دادگاه تجدیدنظر در سال ۱۴۵۶، «شرافت» وی را مجددا پذیرفتند.
روبر برسون، کارگردان بزرگ سینمای فرانسه از روی زندگی ژاندارک یک فیلم درخشان و بسیار دیدنی با شرکت اینکرید برگمن در نقش ژاندارک ساخته است.
ژاندارک در دوره جنگ صد ساله انگلیس و فرانسه در منطقه تاریخی لورن، واقع در مرز شرقی فرانسه(در ایالت شامپانی) به دنیا آمد.
پدر خانواده، ژاک کشاورز و مسوول جمعآوری مالیات در دهکده دومرمی و مادرش ایزابل زنی دیندار و پاکدامن بود. ژان پنجمین و آخرین فرزند خانواده بود. سه برادر و خواهر بزرگترش به ترتیب ژاکمن،کاترین، پییر و ژان نام داشتند.
ژان از نوجوانی خواهان خدمت در ارتش دوفن بود، که به وی چنین اجازهای داده نشد. یک سال بعد به وی اجازه داده شد دوفن را در شینون ملاقات کند. او با پوشش مردانهاش (گفته میشود که ژاندارک، تا آخر عمر از پوشش مردانه استفاده میکرده است) به سوی شینون سفر کرد و توانست در آنجا شارل را که خود را بین درباریانش پنهان کرده بود، پیدا کند و وی را از ماموریتش مطلع سازد. بعد از اینکه ژان توسط کلیسا بازجویی شد، شارل با نقشه او در مورد آزادی اورلئان موافقت کرد، چرا که در آن زمان این شهر در محاصره انگلیسیها بود.
با درایت، شجاعت و اعتماد به نفس خود، ژاندارک توانست اعتماد سربازهای ناامید فرانسوی را به دست بیاورد و محاصره اورلئان توسط انگلیسیها را در سال ۱۴۲۹ بشکند. بعد از این پیروزی چشمگیر، ژاندارک به دوشیزه اورلئان مشهور شد. پس از چند پیروزی دیگر هم مقابل انگلیسیها، وی توانست دوفن را متقاعد به لشکرکشی سوی رنس کند که در آنجا وی شاهد تاجگذاری دوفن بهعنوان شارل هفتم فرانسه در ۱۷ ژوئیه ۱۴۲۹ بود.
به پاس خدمات دوشیزه اورلئان، شارل هفتم لقب اشرافی دوک دولیس را به خانواده آرک اعطا و مردم دهکده دونرمی را از پرداخت مالیات معاف کرد. این قانون تا چند قرن بعد همچنان اجرا میشد. در قدم بعدی، ژان سعی کرد پادشاه را برای آزادی پاریس از دست بورگونیها متقاعد کند که بینتیجه ماند. بعدها خود ژان، حملهای را به سوی پاریس آغاز کرد که نیمهکاره باقی ماند. در تلاش دیگری برای آزادی کنپی ینی، در سال ۱۴۳۰ توسط بورگونیها اسیر شد. وی دو بار سعی در فرار کرد (برای دومین بار با پریدن از یک برج ۲۰ متری) و در نهایت به پییر کوشون، اسقف بووه و یکی از متحدان انگلیسیها فروخته شد.
ژان به جادوگری متهم شد و ۲۱ فوریه ۱۴۳۱ در دادگاهی در شهر روآن حضور پیدا کرد. اتهامهای وارده بر وی عبارت بودند از: اصرار بر دریافت الهام از جانب قدیسین، پوشش مردانه و همچنین، اقدام او به فرار از زندان (پریدن از برج 20 متری که البته هیچ آسیبی در این ماجرا به او نرسید). ژان در دادگاه بارها درخواست داده بود که دست کم او را برای محاکمه نزد پاپ یا شورای شهر بال ببرند ولی با این درخواست او مخالفت شد. یک بار ژان را به اتاق شکنجه بردند و وسایلی را که آنجا بود به او نشان دادند. هنگامی که ژان لوازم شکنجهاش را دید، گفت اگر بخواهند او را شکنجه کنند چون تحملش را ندارد عقایدش را انکار کرده و به هر چه که کلیسا از او بخواهد اعتراف میکند ولی به محض اینکه او را رها کنند خواهد گفت که اعترافاتش از روی ترس بوده و در نتیجه اعتباری ندارد. قاضیان وقتی این سخن ژان را شنیدند فهمیدند که شکنجه او بیفایده است و بنابراین از این کار منصرف شدند. ژاندارک در یک دادگاه کلیسایی، توسط اسقف بووه، پییر کوشون به جرم ضدیت با قوانین کلیسا، محکوم و در میدان ویومارشه شهر روآن سوزانده شد. چندی بعد، در یک دادگاه تجدیدنظر در سال ۱۴۵۶، «شرافت» وی را مجددا پذیرفتند.
روبر برسون، کارگردان بزرگ سینمای فرانسه از روی زندگی ژاندارک یک فیلم درخشان و بسیار دیدنی با شرکت اینکرید برگمن در نقش ژاندارک ساخته است.
ارسال نظر