پیوندهای ناگسسته

دکتر ناصر صدقی عضو هیات علمی گروه تاریخ دانشگاه تبریز یکی از بنادر مهم تجاری خلیج‌فارس که غربی‌ترین بندر تجاری ایالت فارس محسوب می‌شد، بندر «مهروبان» بود. مهروبان شهری بوده در مجاورت دریا، چنان که امواج دریا همواره بر کنار شهر برخورد می‌کرده و دارای بازاری بزرگ و سه کاروانسرای گسترده و در حکم «باجگاه» و «کشتی‌بندان» محسوب می‌شد ۱. بندر مذکور مرکز و تلاقی راه‌های ارتباطی و تجاری ایالت‌های فارسی و خوزستان و بصره از طریق دریا بوده است. به نوشته ابن بلخی «مهروبان... مشروعه دریا است. هر کس از پارس به راه خوزستان به دریا رود و آنکه از بصره و خوزستان به دریا رود، همگان را راه آنجا باشد و کشتی‌ها کی از دریا برآید و بر این اعمال رود به مهروبان بیرون آید و دخل آن بیشتر از کشتی‌ها باشد».۲ « عبادان »( آبادان) از دیگر بنادر تجاری واقع در مسیر دریایی خلیج‌فارس و از شهرهای بندری ساحل دریا در ایالت خوزستان بود. بیشترین رفت و آمد کشتی‌ها و مناسبات تجاری آبادان با بصره بود. به نوشته ناصر خسرو، در داخل دریا و در مجاورت سواحل آبادان، جهت تسهیل در رفت و آمد کشتی‌ها و مسافران و جلوگیری از برگل نشستن کشتی‌ها و حفاظت آنها از حملات احتمالی دزدان دریایی، تاسیسات و علائم خاصی نصب شده و بر آن در شب‌ها چراغی در آبگینه همواره روشن بوده است ۳.

از دیگر تحولات تجارت در دریای فارس، برتری تدریجی موقعیت تجاری جزیره «کیش» و بندر «بصره» بر بنادر «هرمز» و «تیز» در اواخر عصر سلجوقی است؛ چرا که امرای کیش با استفاده از ضعف قدرت سیاسی سلجوقیان در خلیج‌فارس موفق شده بودند بعد از تسلط بر سیراف و بنادر اطراف آن، تدریجا کنترل تجارت دریایی خلیج‌فارس را در بنادر تجاری واقع در مجاورت ایالت فارس و کرمان هم به دست گیرند. اقدامات امرای جزیره کیش در زمینه تسهیل شرایط برای تجارت و ایجاد امنیت و امکانات برای تجار و کاروان‌های تجاری اطراف منجر به آن گردید که بخشی از مرکزیت تجاری دریای فارس به جزیره کیش انتقال یابد. طبق گزارش ابن‌بلخی، امرای کیش توانسته بودند با استفاده از ضعف موقعیت تجاری سیراف در عصر سلجوقی، ضربه قطعی را به جایگاه تجاری آن در دریای فارس وارد کنند، به نوشته وی با قدرت‌گیری و تسلط امرای کیش بر جزایر اطراف و ضعف نظارتی سلجوقیان در بندر سیراف «آن دخل که سیراف را می‌بود بریده گشت و به دست ایشان امرای کیش افتاد و رکن‌الدوله خمارتکین والی سلجوقی فارس، قوت رأی و تدبیر آن نداشت که تلافی این حال کند. وی با این همه، یکی، دوبار به سیراف رفت تا کشتی‌های جنگی سازد و جزیره قیس و دیگر جزایر اطراف را بگیرد و هر بار امیر کیش، او را تحفه‌ها فرستادی و کسان او را رشوت‌ها دادی تا او را باز گردانیدندی و به عاقبت چنان شد که یکی بود ازجمله خانان نام او ابوالقاسم و سیراف نیز به دست گرفت و به هر دو، سه سال که حاکم سلجوقی لشگر آنجا فرستادی و رنج‌ها کشیدندی از وی چیزی نتوانستندی ستدن و چون حال آن بر این گونه بود، هیچ بازرگانی به سیراف کشتی نیارست آورد. از بهر ایمنی راه کرمان یا مهروبان یا دورق و بصره اوگندند و بر راه سیراف جز چرم و زرافه و اسبانی که پارسیان را به کار آید نیاوردند و از این سبب سیراف خراب شد». ۴

به غیر از تحرکات و تلاش‌های امرای کیش و خلافت عباسی در جلب توجه تجار فعال در مسیر تجاری دریای فارس، دامنه تاثیرات مخرب یورش غزان به سال ۵۷۳ هـ. ق به کرمان به سرکردگی ملک دنیا و همزمانی با آن ضعف و انحطاط حکومت سلجوقیان کرمان و جنگ‌های داخلی ناشی از آن، ضربه نهایی را به موقعیت تجاری کرمان و بنادر همجوار آن وارد کرد. تحت تاثیر جنگ‌های داخلی بین مدعیان حکومت از خاندان سلجوقی و امرا و اتابکان و هجوم غزان، مراکز تجاری بندر «هرمز» در دریا و «قمادین» در جیرفت دچار رکود اساسی شد و جزیره کیش جایگاه تجاری بندر هرمز را سلب نمود و راه‌های تجاری کرمان در خشکی با بلاد مجاور مسدود گردید. از شدت جنگ‌ها و ناامنی‌های داخلی «نفس مملکت کرمان که از ضعف و بی‌طاقتی به سینه رسیده بود، به لب رسید و مسالک و قوافل به سبب اضطراب بسته شد و امداد که از اقطار متواصل بود منقطع گردید و مخایل قحط روی نمود ۵». آثار سوءبحران‌های سیاسی و اقتصادی حاکم بر کرمان و تلاش امرای کیش در تسلط بر راه دریایی خلیج‌فارس منجر به آن گردید که از اواخر قرن ششم هجری جزیره «قیس»[کیش] به آبادترین مرکز تجاری دریای پارس و توقفگاه و بندرگاه کشتی‌های هند و محل صید مروارید مبدل گردد. ۶ در این زمان نفوذ امرای کیش در خلیج‌فارس به حدی رسیده بود که آنها جدا از تسلط بر کل بنادر ایالت فارس و جزایر اطراف، مانند «لار» و «خارک» و «جاسک»، در سواحل خوزستان در زمینه تسلط بر بندر تجاری «بلجان» روستایی بندری بین آبادان و بصره با حاکم بصره به رقابت و تنازع پردازند. بندرگاه کشتی‌های کیش که حامل کالاهای هند از شرق به غرب بودند در «بلجان» واقع بود و امرای کیش با احداث قلعه‌ای در بندر مذکور نماینده‌ای را از طرف خود در آنجا گماشته بودند. یاقوت که در سال ۵۸۸ هـ. ق از نواحی مذکور دیدن کرده بود، شاهد جنگ شدیدی بین حاکم بصره و امیر کیش بوده که نهایتا حاکم بصره موفق شده بود بندر تجاری بلجان را تصرف کند. ۷

بصره، غربی‌ترین بندر و شهر تجاری واقع در امتداد راه تجاری دریای پارس، همواره از طریق دجله و فرات با بغداد، بزرگ‌ترین شهر مصرفی کالاهای تجاری و دیگر شهرهای عراق در ارتباط بوده و بازارهای پررونقی داشت و هر روز در سه نقطه شهر با تشکیل بازار مبادلات تجاری گسترده‌ای صورت می‌گرفت. ۸ در واقع در اواخر عصر سلجوقی پررونق‌ترین بنادر تجاری دریای پارس «بصره» و «کیش» بودند که هر کدام بر دیگر بخش‌های تجاری و بندری سواحل دریای پارس مسلط شده و رفت و آمد کل کشتی‌های تجاری در دریای پارس و عواید حاصله از گذر آنها تحت نظارت حکام بصره و کیش قرار گرفته بود؛۹ به طوری که در اواخر عصر سلجوقی با سقوط حکومت سلجوقیان کرمان و ضعف حکومت اتابکان فارس، تحت تاثیر حمایت‌ها و تلاش‌های امرای کیش و حکام بصره مراکز تجاری خلیج‌فارس از هرمز و تیز به کیش و بصره منتقل شده بود.

در این دوره، به‌رغم اینکه سلجوقیان یک نظام سیاسی گسترده و به ظاهر قدرتمندی از جیحون در شرق تا شام و بلاد روم در غرب شکل دادند، اما حضور و نفوذ آنها در سواحل و بنادر و راه دریایی خلیج‌فارس کاملا کمرنگ و محدود به مناطق خاص مانند: سواحل کرمان و مکران و عمان بود که آن هم ناشی از تلاش‌های سلجوقیان کرمان بود نه حکومت سلجوقیان بزرگ. به واسطه عدم قدرت تاثیرگذار سلجوقیان بر غالب آب‌های سرزمینی خلیج‌فارس و نبود ثبات فراگیر در موقعیت سیاسی و اقتصادی نظام‌های سیاسی حاکم بر ایران، شرایط تجاری و اقتصادی بنادر خلیج‌فارس همواره در تغییر و نوسان بوده است. انحطاط موقعیت تجاری بندر سیراف بیش از هر عامل دیگری ناشی از سقوط حکومت آل‌بویه و از مرکزیت افتادن موقعیت سیاسی ایالت فارس بود. به همان میزان انتقال مرکزیت تجاری خلیج‌فارس به بنادر هرمز و تیز، ناشی از اقدامات سلجوقیان کرمان در امنیت بخشیدن به این بنادر و مرکزیت سیاسی کرمان و مکران بوده است. به همان شکل انحطاط موقعیت تجاری هرمز و تیز و انتقال مرکزیت تجاری خلیج‌فارس در اواخر عصر سلجوقی به کیش و بصره ناشی از انحطاط موقعیت سیاسی کرمان و ناامنی‌های شدید حاکم بر آن و قدرت‌گیری امرای کیش و حکام بصره و تلاش آنها برای تسلط بر تجارت خلیج‌فارس و جذب تجار و بازرگانان و کشتی‌های تجاری به مراکز مذکور بوده است. در واقع بین رونق و موقعیت تجاری راه دریایی خلیج‌فارس و بنادر تجاری واقع در آن با موقعیت سیاسی حکومت‌های ایرانی پیوند متقابل برقرار بود. چرا که رونق با انحطاط مراکز بندری و تجاری واقع در خلیج‌فارس دوره سلجوقی و تغییر پیوسته مراکز تجاری آن بیشتر از هر عامل دیگری ناشی از شرایط سیاسی ایران و تغییرات و تبدیلات پیوسته و مکرر در موقعیت نظام‌های سیاسی حاکم بر ایران بوده و این امر پیوند هرچه بیشتر سرنوشت و تحولات خلیج‌فارس را با موقعیت نظام‌های سیاسی حاکم بر جامعه ایرانی نشان می‌دهد. مساله‌ای که در تمام ادوار تاریخی صادق بوده است و این سابقه تاریخی، امروزه بیش از هر دوره‌ای مؤید ضرورت تلاش برای افزایش هر چه بیشتر پیوندهای تنگاتنگ ایران با خلیج‌فارس بوده و تاثیرگذاری حداکثری ایران را بر تحولات خلیج‌فارس ضروری می‌سازد و بر این امر صحه می‌گذارد که خلیج‌فارس همواره سرزمینی ایرانی بوده و موقعیت و موجودیت آن در پیوند با سیاست و جامعه ایرانی معنادار بوده است.

پی‌نوشت‌ها:

۱- قبادیانی مروزی، ناصرخسرو: سفرنامه، تصحیح دکتر محمد دبیر سیاقی، تهران: زوار، چاپ هفتم، ۱۳۸۱، ص ۱۶۳.

۲- ابن بلخی، فارسنامه، تصحیح گای لسترنج و آلن نیکلسون، چاپ دوم، تهران: دنیای کتاب، ۱۳۶۳، صص ۱۳۲-۱۳۳، ۱۶۴ و ۱۷۲.

۳- همان، ص ۱۴۶.

۴ - قبادیانی مروزی؛ پیشین، صص ۱۶۲-۱۶۱.

۴ - ابن بلخی، پیشین، صص ۱۳۶-۱۳۷.

۵- کرمانی، سلجوقیان و غز در کرمان، پیشین، ص ۵۰۳.

۶- یاقوت الحموی، شهاب‌الدین ابی عبدالله: معجم البلدان، المجلد السابع، عنی به تصحیح محمدامین الخانجی الکتبی، قاهره: مطبعه السعاده، الطبعه الاولی، ۱۳۲۴ /۱۹۰۶، صص ۱۹۷-۱۹۶.

۷- یاقوت حموی، معجم البلدان، المجلد الاول، پیشین، ص ۴۷۹.

۸- قبادیانی، مروزی: پیشین، صص ۱۵۴-۱۵۳.

۹- یاقوت حموی، معجم البلدان، المجلد الاول، پیشین، ص ۴۷۹.

منبع مقاله:

خیراندیش و تبریزنیا، عبدالرسول و مجتبی؛ ۱۳۹۱، پژوهشنامه خلیج‌فارس، تهران: خانه کتاب، چاپ اول(بخشی از یک مقاله)