شرکت نفت ایران و انگلیس در دوره قاجار
اسناد سخن میگویند
محمد حسننیا دکتری تاریخ دانشگاه تهران بررسی اسناد، به ویژه در تاریخ معاصر ایران، گویای مطالبی است که میتواند فرضیهها و مباحثات تاریخی را زیر سوال برده، جنبههای نهفتهای از تاریخ این مرز و بوم را هویدا سازد. ازجمله این وقایع تاریخی که با استفاده از اسناد میتواند بیانگر نگاههای جدیدی به تاریخ معاصر باشد، مساله نفت و مباحث مربوط به آن است. مکتوباتی که در مورد تاریخ نفت ایران نوشته شده است یا ترجمه از کتابهای خارجی است که با بینش خاصی نوشته شده یا کتابهای فارسی و تالیفاتی است که مطالب مشابه هم دارند و نگاههای مختلف از تاریخ نفت را مورد واکاوی قرار نمیدهند.
محمد حسننیا دکتری تاریخ دانشگاه تهران بررسی اسناد، به ویژه در تاریخ معاصر ایران، گویای مطالبی است که میتواند فرضیهها و مباحثات تاریخی را زیر سوال برده، جنبههای نهفتهای از تاریخ این مرز و بوم را هویدا سازد. ازجمله این وقایع تاریخی که با استفاده از اسناد میتواند بیانگر نگاههای جدیدی به تاریخ معاصر باشد، مساله نفت و مباحث مربوط به آن است. مکتوباتی که در مورد تاریخ نفت ایران نوشته شده است یا ترجمه از کتابهای خارجی است که با بینش خاصی نوشته شده یا کتابهای فارسی و تالیفاتی است که مطالب مشابه هم دارند و نگاههای مختلف از تاریخ نفت را مورد واکاوی قرار نمیدهند. یکی از مباحثی که با بررسی اسناد فارسی در مورد تاریخ نفت ایران مورد مداقه قرار میگیرد، دیپلماسی فعال دولت ایران، بهویژه در عصر مظفری و احمدشاه در قبال مساله نفت است. برخلاف آن چیزی که در مورد دیپلماسی منفعلانه دولت در قبال مساله نفت جنوب گفته میشود، یا در منابع و مآخذ کمتر به آن پرداخته شده است، دولت ایران در این زمان به کمک کمیسر نفت کاملا موضوع نفت جنوب را پیگیری میکرده است. در برخی از موارد، ما شاهد گزارش خواستن متوالی از دارسی و سندیکای امتیازات در مورد میزان حفاری و شیوه کار، میزان پیشرفت کار و مواردی از این قبیل هستیم و دارسی نیز در این مورد جوابگو بوده و پاسخ خود را به کمیسر یا مستقیم به دولت ایران مینوشته است. برخلاف نگاهی که در مورد ایران در ایام نهضت مشروطیت در سالهای قبل و بعد از آن وجود دارد و نویسندگان زیادی عنوان میکنند که به سبب اوضاع سیاسی کشور، مساله نفت برای دولت ایران مهم نبوده است، اسناد وزارت خارجه کاملا عکس این نظر را ثابت میکنند و نشان میدهند که حکومت ایران حتی در سالهای پرآشوب مصادف با ایام مشروطیت، نفت جنوب را پیگیری میکرد. در جواب یکی از این پیگیریها، دارسی شرح اقدامات خود را به دولت ایران، خطاب به موتمن حضور چنین میآورد: «آقای عزیز! به هنگامی که در لندن به شرف ملاقات شما نائل شدم، از من سوال فرمودید که آنچه در باب امتیاز نفت که شما مامور آن هستید و تاکنون شده، اطلاع دهم، آن وقت به شما بیان کردم که تمام کار در حال تغییر است و فعلا نمیتوانم از باب امتیاز نفت به شما بگویم. بعدها غیررسما هر موقع شده، آنچه شد و آنچه امید هست بشود، به شما اطلاع دهم و مقصودم از این کاغذ این است که غیررسمی آنچه را ما میکنیم، به شما عرضه دارم. چنانچه به شما بیان کردهام، کار قسمت شمالی امتیاز، یعنی قصرشیرین تمام شد و با ۲۵ هزار لیره مخارج ثابت و معلوم کردم که بهترین روغن در آنجا موجود است... علیایحال مهندسین به جنوب ایران فرستاده شدند که مشخص کنند، بهترین نقاط برای سوراخ کردن و از آنجا [کار] شروع شود و حفر نفت در این محل یا محلهای دیگر در جنوب ایران شود مقدار کافی برای تجارت بیرون آید، سرمایه به جهت اولین استخراج کمپانی که اعلیحضرت شهریاری دارند، پیدا میشود و مقدار مربع که متعلق به کمپانی است، شامل بهترین محل کشف خواهد شد و در ملکیت این کمپانی خواهد بود.» ۱
این اسناد و اسناد دیگری که خواهد آمد، به خوبی نشاندهنده پاسخگویی دارسی به حکومت ایران و کمیسر نفت که رابط بین حکومت ایران و نفت جنوب بوده است، میباشد که در کمتر منبع خارجی به آن اشاره میگردد.
در قبال موضوع مربوط به اختلافات بختیاری و سندیکا نیز دولت ایران دیپلماسی فعالانهای در پیش گرفته بود و همچنان که در بحث مربوط به واکنش دولت ایران در قبال قرارداد بختیاریها و سندیکا خواهد آمد، از پذیرش قرارداد خودداری کرد و حتی دولتمردان ایرانی از هر تلاشی برای حمایت از خوانین بختیاری در بسیاری از موارد فروگذار نمیکردند. یکی از این موارد، تلاش محمدعلی میرزای ولیعهد- که نایبالسلطنه پیشین تبریز بود- در حمایت از لطفعلیخان شجاعالسلطنه پسر حاج امام قلیخان ایلخانی است. او در نامهای به وزیر امور خارجه وقت (میرزا نصراللهخان مشیرالدوله) خواستار حمایت وی از ادعای شجاعالسلطنه در مورد وجود چشمه نفت در زمینهای او میشود که سند این حمایت از این فرد در اسناد وزارت خارجه، اینگونه آمده است:
«جناب مستطاب اجل اکرم مشیرالدوله، وزیر امور خارجه کمپانی انگلیس، با خوانین بختیاری در باب معدن نفت کنتراتی کرده است که اگر در خاک بختیاری معدنی مفتوح بکنند، مادامی که فایده مطلوب حاصل نشده است، به جهت استحفاظ عمله و آلات و ادوات و اجزای این محل سالی مبلغی بدهند و پس از حصول مطلوب او فایده نفت هم علاوه بر آن مبلغ حقی بهعنوان مالکیت ادا کنند. از قضای اتفاقیه معادن خاک بختیاری استعدادی نداشته است و در ملک زرخرید متصرفی لطفعلیخان شجاعالسلطان- که معروف به ماماتین است- چشمه مستعد به دست آوردهاند. در این صورت سایر خوانین در ملک مشارالیه حق دخالت معتبر ندارند و خود مشارالیه هم از عهده حفظ اجزا و عملیات و آلات کار به تنهایی کاملا برمیآید و تعهدنامه معتبر هم میدهد که صارمالملک (نصیرخان) برادرش را با جمعیت و استعداد کامل همیشه آنجا بگذارد. دیگر سایر خوانین حرف حسابی و شرعی و درستی در این ماده ندارند و از جنابعالی مخصوصا خواهش دارم که بعد از ورود شجاعالسلطنه به حقانیت و انصافی که لازمه نظرات خودتان است با او مساعدت کنید و نگذارید من غیر حق ملک زر خرید متصرفی او را دیگری، اگر چه برادر خود او هم باشد مداخله کند و چون مشارالیه را موقت به چاپاری مرخص کردهام، زودتر احکام لازمه او را صادر کرده که برای صارم از ملک بفرستد و خودش به آذربایجان مراجعت کند. شهر محرم ۱۳۲۴» ۲
دیپلماسی فعالتر دولت ایران را میشود در فشار دولت مرکزی در جهت تغییر مفاد قرارداد خوانین بختیاری با سندیکای امتیازات مشاهده کرد. با توجه به نقشی که دولت مرکزی در تعیین ایلخانی و ایلبگی در سرزمینهای بختیاری داشت، خوانین بختیاری نیز هر چند در بسیاری از موارد میدانستند که دولت مرکزی ضعیف است و نمیتواند کنترل کاملی بر اوضاع ایلات و عشایر داشته باشد، همیشه تلاش میکردند رضایت حکومت مرکزی ایران را همراه داشته باشند و زمانی که خوانین بختیاری برای جلب نظر دولت مرکزی پیرامون حل اختلافات خود در تهران به سر میبردند و دولت مرکزی هم به آنها فشار میآورد تا در شرایط قرارداد تجدیدنظر انجام دهند، سفارت انگلیس و مستشاران این سفارت از آمدن خوانین به تهران بدگمان بودند و در دفاع از امتیازنامه دارسی به هر وسیلهای متوسل میشدند. در این راه از نامهنگاری به مقامات ایران و وزارت خارجه ایران نیز برای رسیدن به مقاصد خود استفاده میکردند و نظرات موافق وزیر خارجه انگلیس با امتیاز نامه دارسی و عدم تفسیر در قرارداد خوانین با سندیکا، امتیازات را به وزارت خارجه ایران مینوشتند که در همین زمینه گرانت داف مستشار سفارت انگلیس در تهران این اقدام را انجام داد و نامهای به وزارت خارجه ایران نوشت که البته نامه او بیپاسخ نماند و متن نامه فرستاده شده به وزارت امور خارجه ایران اینگونه است:
هجدهم جمادیالاول ۱۳۲۴
جناب مستطاب اجل اکرم افخم را با کمال احترام تصدیع افزا میگردد در این اواخر خوانین بختیاری به عباسقلیخان اظهار داشته بودند تا اینکه قراردادی را که با کمپانی نفت دارسی دادهاند، به طوری تغییر ندهد که اعلیحضرت اقدس شاهنشاهی بتوانند آن را تصدیق فرمایند دولت علیه ایران اجازه نخواهند داد که از طهران بروند. بعد از آن عباسقلیخان خدمت جناب مستطاب اجل عالی رسیده فرموده بودید که قرارداد مزبور نباید تغییر یابد و جناب محتشمالسلطنه که حضور داشتند، تصویب کرده بودند خوب است کمپانی نماینده به طهران بفرستد و با این سفارت دو دولت ایران در این باب مذاکرات نماید۳... .
مقامات دولت ایران نیز زمانی که میدانند دولتمردان انگلیسی از قراردادی که با یکی از تبعه آنها انعقاد شده است، این همه برای آنها مهم است و همواره در کار نفت جنوب دولت انگلیس دخالت میکند که البته این دخالت در راستای اهداف درازمدت آن کشور که در سال ۱۹۱۴ ماهیت آن مشخص میشود بوده است تا حدودی به خود آمده و در کنار در نظر داشتن منافع ملت خود، غیرقانونی بودن قرارداد ۱۹۰۵ خوانین و بختیاریها را به دولتمردان انگلیسی گوشزد میکنند و عنوان میکنند که بدون اطلاع و تصویب دولت ایران صاحبان املاک در ایران نمیتوانند قراردادی را با شخص یا شرکتی انعقاد کنند و دولتمردان ایران بهرغم نارضایتی خود از قرارداد با دیپلماسی فعال خود به نامههای رسمی سفارت انگلیس از طرف وزارت خارجه ایران و نصرالله مشیرالدوله وزیر امور خارجه وقت ایران جواب میدهند تا راه را بر هر گونه بهانهگیری دوباره سندیکای نفت ببندند و این مهم را میشود در نامه مشیر الدوله به سفارت انگلیس در جمادیالثانی ۱۳۲۴ به خوبی دریافت. مشیرالدوله وزیر امور خارجه ایران به نامه سفارت این چنین پاسخ داد: «مراسله آن جناب فخامت همراه مورخه ۱۸ شهر جمادیالاول ۱۳۲۴ دائر به اظهارات خوانین بختیاری مجدت و فخامت همراه عباسقلی خان نواب در باب قرارداد کمپانی نفط واصل شده و در جواب اشارهای که به فصل سوم امتیازنامه نمودهاید، محترما زحمت اظهار میدهم قراردادی که در فصل سوم امتیازنامچه ذکر شده است، فقط راجع به اجازه یا خرید اراضی است که صاحب امتیاز میتواند با صاحبان اراضی قراری بدهد والا قرارداد اولیه اکثر غالب حقوق آن راجع به حقوق دولت است و صاحبان اراضی نمیتوانند بدون اطلاع و تصویب دولت علیه با احدی قرار بدهند و این قرارداد را که کمپانی خواسته است با خوانین ببندد، به هیچ وجه دولت ایران نمیتواند تقبل نمایدو همان وقت که سواد قرارداد مزبور را به وزارت امور خارجه ارسال داشتید، به قصد جواب نوشته شد که این قرارداد را دولت علیه نمیتواند پذیرفته و امضاء نماید و در مراسله مورخه شهر نیز بر حسب شکایت شجاعالسلطان در این باب شرحی زحمت افزا شده و جواب دادن به معزیالیه منتظر است که جواب آن جناب فخامت همراه برسد نصرالله مشیرالدوله.»۴
البته این نامه علاوه بر نپذیرفتن قرارداد از سوی دولت ایران، میتواند حاوی پیام دیگری نیز در مورد عدم پذیرش قرارداد باشد و آن این موضوع است. دولت مرکزی بعضی از این اراضی در سرزمین بختیاری را متعلق به خود میدانست و حاضر نبود که تمام این قلمرو را جزو ملک بختیاری به حساب آورد.
علاوه بر آن، نمایندگان و سفرای ایران در خارج از کشور نیز مسائل مربوط به نفت را دنبال میکردند و با دیپلماسی فعال خود روابط انگلیسیها با صاحبان املاک در مناطق نفتخیز را در کشورهای اروپایی و از جمله شهر لندن زیر نظر داشتند. در این زمینه میتوان به نامهای از سفارت ایران در لندن در مورد روابط علیقلیخان بختیاری سردار اسعد با انگلیسیها اشاره کرد، در این نامه آمده است:
«جناب حاجی علیقلی خان بختیاری سردار اسعد با دو نفر از اقوامشان در این اواخر در لندن بودند و دید و بازدید داشتند به طوری که خاطر مبارک مستحضر است، خوانین مشارالیهم در پاریس هستند و از آنجا به لندن آمده بودند؛ به قدر دو هفته ماندند. مسیو پریس قنسول جنرال سابق انگلیس در اصفهان- که حالا وکیل مسیو دارسی صاحب امتیاز نفت جنوب ایران است و از قدیم با خوانین آشنایی دارد و چند سال قبل هم به طوری که اطلاع دارید، از طرف مسیو دارسی به بختیاری رفته بود برای قطع و فصل بعضی دعاوی آنها- اغلب با حضرات بود تقریبا هر روز و هر شب در رستورانهای معتبر لندن به ناهار و شام مهمانشان مینمود و ظاهرا تمام به خرج مسیو دارسی بود۵... .
دیپلماسی فعال مجلس شورای ملی در قبال شکلگیری شرکت نفت و ایران و انگلیس
بهرغم اهمیت مناسبات مجلس با شرکت نفت ایران و انگلیس، تاکنون مطالعه مستقلی، هر چند اندک، در این زمینه صورت نگرفته است. هر چند زمانی که قرارداد دارسی در سال ۱۹۰۱ میلادی با دولت ایران امضا شد، مجلس شورای ملی شکل نگرفته بود، اما پس از تاسیس مجلس میبایست تمام قراردادهای منعقد شده با دولت ایران از منظر مجلس میگذشت و قرارداد دارسی نیز از این امر مستثنی نبود. علاوه بر این، در صورت مذاکرات مجلس نیز با ظرافت خاصی نمایندگان درباره امتیاز دارسی و شرکت نفت ایران و انگلیس به مباحثه پرداختهاند. این فصل از نوشتار در پی این است تا با استفاده از منابع دست اول به مناسبات مجلس شورای ملی و شرکت نفت ایران و انگلیس و واکنش مجلس شورای ملی به شکلگیری شرکت نفت و زمینههای آن بپردازد و نشان دهد که مجلس مشروطه راجع به مهمترین قرارداد نفتی خاورمیانه چه دیدگاه و عملکردی داشته است و آیا در مجلس مشروطه به عملکرد شرکت نفت ایران و انگلیس پرداخته شده است؟ اگر این مهم صورت گرفته است، تا چه اندازه عملکرد این نهاد قانونگذاری بر روند شکلگیری و توسعه شرکت نفت ایران و انگلیس تاثیرگذار بوده است؟
نفت ایران نقش تاثیرگذاری در سمت و سوی حوادث کشور در یک صد سال اخیر تاریخ ایران داشته و به تبع آن بر عوامل اجرایی و قانونگذاری کشور نیز تاثیرگذار بوده است. علاوه بر آن، نفت ایران را باید در فضای جهانی و رقابتهای بینالمللی مورد بررسی قرار داد و نقش مجلس شورای ملی را در این فضا بررسی کرد و اینکه چرا موضوع نفت بهرغم مهم بودن و در مجلس دوره اول و دوم مورد کم لطفی قرار گرفته است را باید در تحولات ایران در عصر مشروطه، قرارداد ۱۹۰۷ و تقسیم ایران، فشارهای سیاسی روسیه و انگلیس به ایران و دخالت در امور کشور توسط دو دولت و در نهایت عدم اکتشاف نفت در خوزستان و جنوب ایران دانست و اینکه قرارداد دارسی اولین قراردادی نبودکه در آن به موضوع استخراج نفت پرداخته شده است. در قرارداد رویتر، هوتز، بانک معادن نیز ما شاهد دادن مجوز برای حفر چاههای نفت و کشف این ماده در ایران هستیم که هیچکدام از آنها موفق به اکتشاف نفت نشدند و چه بسا اگر نفت در سال ۱۹۰۸ کشف نمیگردید، دارسی و گروه او نیز به سرنوشت قراردادهای گذشته دچار میگردید، بنابراین برای روشن شدن بهتر موضوع ابتدا مباحثی و لو اندک راجع به چگونگی قرارداد و اینکه زمانی که قرارداد منعقد شد، مجلس شورای ملی وجود نداشت، چه کسانی قرارداد امضا کرده بودند و شرایط و مفاد آن چه بوده است، به صورت مختصر آورده میشود و بعد به انعکاس قرارداد دارسی و مسائل مربوط به شرکت نفت ایران و انگلیس در مجلس شورای ملی، به ویژه مجلس اول و دوم، پرداخته میشود.
پاورقی:
۱- اسناد بایگانی وزارت امور خارجه ایران، سند شماره ۷-۸-۲۲-۱۳۲۴ هـ . ق.
۲- همان
۳- اسناد بایگانی و وزارت امور خارجه ایران، سند شماره ۵-۸-۲۲-۱۳۲۴ ق
۴- اسناد بایگانی وزارت امور خارجه ایران، سند شماره ۲-۸-۲۲-۱۳۲۴ ق.
۵- اسناد بایگانی وزارت امور خارجه ایران، سند شماره ۸۷-۱-۱۳-۱۳۲۶- هـ .ق
ارسال نظر