تجاوز سالدات و قزاق روس به بیلهسوار
گروه تاریخ و اقتصاد: بخش چهارم از مذاکرات نمایندگان مجلس شورای ملی در روز پنجشنبه، ۱۰ اردیبهشت ۱۲۸۷ شمسی را میخوانید. محور گفتوگو در ابتدای جلسه، لزوم اجرای قانوناساسی، منظم و قانونمند بودن وزارت عدلیه و انتخاب اعضای کمیسیون آن بود. در اینجا ادامه بحث درباره حمله روسها به بیلهسوار و پیامدهای حاصل از آن است. مستشارالدوله: چند روز قبل به موجب تلگراف خبر رسید که سالداتهاى روس به بیلهسوار آمده چند قریه را آتش زده و قتل وغارت کردند. راپورت این خبر را از مراکز خواستیم چون هنوز درست معلوم نگشته و محقق نشده بود آقاى وزیر امورخارجه فرمودند پس از رسیدن راپورت توضیحات کامل داده خواهد شد حال از قراری که معلوم میشود یک رأس اسب از صاحب منصب (کماندر) روسى فورا به این طرف آمده بود چند سوار و قزاق آمدند در خاک ایران و دو نفر را مقتول نمودهاند.
گروه تاریخ و اقتصاد: بخش چهارم از مذاکرات نمایندگان مجلس شورای ملی در روز پنجشنبه، ۱۰ اردیبهشت ۱۲۸۷ شمسی را میخوانید. محور گفتوگو در ابتدای جلسه، لزوم اجرای قانوناساسی، منظم و قانونمند بودن وزارت عدلیه و انتخاب اعضای کمیسیون آن بود. در اینجا ادامه بحث درباره حمله روسها به بیلهسوار و پیامدهای حاصل از آن است. مستشارالدوله: چند روز قبل به موجب تلگراف خبر رسید که سالداتهاى روس به بیلهسوار آمده چند قریه را آتش زده و قتل وغارت کردند. راپورت این خبر را از مراکز خواستیم چون هنوز درست معلوم نگشته و محقق نشده بود آقاى وزیر امورخارجه فرمودند پس از رسیدن راپورت توضیحات کامل داده خواهد شد حال از قراری که معلوم میشود یک رأس اسب از صاحب منصب (کماندر) روسى فورا به این طرف آمده بود چند سوار و قزاق آمدند در خاک ایران و دو نفر را مقتول نمودهاند. چند نفر درصدد جلوگیرى آنها برآمده زد و خوردى در میان آنها واقع شده، چند نفر از طرفین با یک صاحب منصب روسى کشته شده و بعد مجددا هر چه سالدات و قزاق که در سرحد روس بوده به کمک قزاقها برخاسته و به خاک ایران آمده، چند قریه را با گمرکخانه دولتى ایران سوزانیده و اهل قرای آن حدود را قتل و غارت نمودهاند. این خبرى بود که متواترا به وکلا رسیده. حالا جناب وزیر امور خارجه بهتر اطلاع خواهند داشت با این ترتیب و واقعیت این مطلب اهمیتش خیلى بیشتر از مساله سرحد ارومى است به جهت آنکه آنجا شرارت و تعدى از عشایر و ایلات متمرده داخلى است، ولى در اینجا تعدى از طرف قشون منظم دولتى مثل دولت بهیه روس که تاکنون است. اولا چرا باید صاحب منصب روس قبل از اینکه اسب خود را از مامورین سرحدى بخواهد با عده قزاق مسلح وارد خاک ایران بشود و آدم بکشد و اگر هم فرضا تخطى از طرف ایرانى هم شده بود لازم بود که بدوا به دولت خود اطلاع داده و اجازه بخواهند. تا حال هیچ صاحبمنصب بدون اجازه دولت متبوعه خود نمیتواند داخل خاک دولت همجوار دیگر بشود و رعایا آن را کشته تلگرافخانه و گمرکخانه دولتى را که ناموس دولت و ملت است آتش بزنند و خانههاى رعایا را آتش زده بسوزانند. البته جناب وزیر امور خارجه توضیحات خود را میدهند و اقدامات لازمه که باید بشود، کردهاند. حالا میخواهیم بدانیم که در این خصوص چه اطلاعاتى دارند و چه اقدامى نمودند و در این باب مذاکره با وزیر امور خارجه دولت روس در سن پطرزبورغ کردهاند یا نه؟
وزیر امور خارجه: بلى چند روز قبل در این باب سوالاتى از من شده بود عرض کرم که تلگرافات مختصرى از بیلهسوار رسیده بود و طورى که مختصر بود که امکان نداشت توضیح و اطلاع کامل داد. این بود که تلگراف به سالار موقر شد که فورا خود را به بیلهسوار رسانده و ماوقع را از آستارا و بیلهسوار اطلاع بدهند و همچنین به رئیس گمرک تلگراف شد که از آنجا راپورت مفصل بدهند. حالا بعد از این تفصیلات تلگرافى از سالار موقر رسیده تقریبا به این مضمون است که آقاى مستشارالدوله تقریر کردند.
(تلگراف مزبور قرائت شد از قرار ذیل).
تلگراف از آستارا:
توسط حضرت اجل آقاى امیر معزز حکمران اردبیل و مضافات دام اقباله حضور مبارک حضرت مستطاب اشرف آقاى وزیر امور خارجه مدظل العالى
روز چهارشنبه وارد آستارا به جهت کسب مطالب شدم که جناب قونسول نیز در آستارا تشریف داشتهاند، تاکنون هستم به موجب راپورت گمرک و مذاکرات یک نفر که از بیلهسوار بعد از حدوث و وقوع نزاع یکسره به آستارا آمده بود. چاکر به عرض میرساند یک رأس اسب قزاق فرارا به خاک ایران میگذرد کماندر همان ساعت بدون اینکه اسب را از سرحددار و ... مطالبه بکند با حالت مستى به اتفاق هفت نفر قزاق میرود عقب اسب دو نفر از نوکرهاى شاهسون اسب خودشان را میچرانند اسب فرارى آمده داخل به اسبهاى همان دو نفر میباشد کماندر به محض اینکه نزد آنها میرسد، بدون هیچ گونه سوال و جواب یکى از آن دو نفر را با گلوله زده میکشد، آن دیگرى که وضع کار را اینطور ملاحظه میکند فرار مینماید. او را نیز از عقب با تیر زده میکشد ۶ نفر از شاهسون که نوکر خودشان را از دور همچو میبینند چند تیر به طرف قزاقها خالى میکنند تیر آمده به کماندر با دو نفر قزاق خورده میکشد مرتکبین فرار نموده قزاق و سالدات هجوم آوردند به بیلهسوار اول گمرک را و بعد به خانههاى بیچاره رعیت آتش زده میسوزانند و هرکس به جلوشان میآید تیرباران میکنند قریب پنجاه شصت خانه با تمام بود و نبود را سوخته چهل نفر هم در حریق و با ضرب گلوله میمیرند به این اکتفا نکرده رفته قریه زرگر را که دویست و پنجاه خانوار سکنه دارد سوزانده، چهارده نفر نیز در آنجا میکشند. از آنجا عبور کرده میروند به شیرینسو که در چهارده فرسخى بیلهسوار و عبورگاه تمام ایلات و شاهسون است و به طایفه سرخان بیکنو برمیخورند جلوشان را سد نموده بیست نفر هم در آنجا میکشند. نسبت در این درجه بىاعتدالى و تعدیات قزاق و سالدات و تلفات مالى و جانى مسلمین طوایف شاهسون جمعیت و ازدحام نموده در اراده و صدد آن بودند به محض دفاع به مقابل برآمده و برابرى نمایند. لدىالورود چاکر مسبوق و مستحضر بوده سریعا آدم فرستاده و قدغن دادم تا ورود چاکر ابدا پى اقدامات نبوده باشند و توقف چاکر نیز در آستارا به این مناط است که قونسول از وزیر مختار اجازه خواسته به همراهى چاکر بروند بیلهسوار و بودن او با چاکر خیلى مفید و دخیل است مترصد بودم اجازه او هم صادر بوده با هم برویم چنانکه امروز هم در آستارا هستم اگر تا شب جواب نرسد فردا علىالصباح انشاءالله چاکر عازم خواهم بود. عرض دیگر قرارشان بود پیش از ورود چاکر استعداد آماده و مهیا بوده باشد، لکن تاکنون آثارى معلوم نیست و جلوگیرى شاهسون نیز اهمیت فراهم آورد و نسبت به عدم سیم تلگراف در بیلهسوار هر چه اقدامات و راپورت چاکر به واسطه اردبیل عرض خواهم نمود در این صورت تاخیر در عرض عرایض میشود.
سالار موقر
ارسال نظر