نامهها و نکتهها
تاریخ سیاسی داریم، تاریخ اجتماعی، نه!
گروه تاریخ و اقتصاد: هر کسی که تاریخ میداند باید بنویسد وگرنه چگونه آنچه را یاد میگیرد به دیگران انتقال دهد؟ تدریس به تنهایی کافی نیست و هر مقاله یا کتابی که تاریخپژوه مینویسد خود آموزنده است. بنابراین تدریس و تحقیق باید همزمان پیش برود اما کلا کار من تاریخ است و کار دیگری هم برای خودم تصور نکردهام. کتابهایی هم که نوشتم همه درباره تاریخ است. نکتهای که برای من اتفاق بزرگ و شانس مهم زندگی محسوب میشود دستیابی به آرشیو اسناد خانوادگی و همچنین مقدار بسیار زیادی اسناد است که از طرف خانواده شوهرم، نظام مافی و خانواده مادری که نوه دختری فرمانفرما بود به دستم رسید؛ این عامل انگیزه مضاعفی برای ورود من به حوزه نوشتن در زمینه تاریخ شد.
گروه تاریخ و اقتصاد: هر کسی که تاریخ میداند باید بنویسد وگرنه چگونه آنچه را یاد میگیرد به دیگران انتقال دهد؟ تدریس به تنهایی کافی نیست و هر مقاله یا کتابی که تاریخپژوه مینویسد خود آموزنده است. بنابراین تدریس و تحقیق باید همزمان پیش برود اما کلا کار من تاریخ است و کار دیگری هم برای خودم تصور نکردهام. کتابهایی هم که نوشتم همه درباره تاریخ است. نکتهای که برای من اتفاق بزرگ و شانس مهم زندگی محسوب میشود دستیابی به آرشیو اسناد خانوادگی و همچنین مقدار بسیار زیادی اسناد است که از طرف خانواده شوهرم، نظام مافی و خانواده مادری که نوه دختری فرمانفرما بود به دستم رسید؛ این عامل انگیزه مضاعفی برای ورود من به حوزه نوشتن در زمینه تاریخ شد. مقدار بسیاری از این اسناد عریضهها و نامههای محلی خطاب به حکومت است که مردم از گرفتاریهای خود از فلان قصبه، ده و شهر برای حاکم مینوشتند، شکایت داشتند و رسیدگی حاکم را میخواستند. در واقع اینها بخشی از تاریخ اجتماعی ایران است. اکنون تقریبا میتوانم بگویم تاریخ سیاسی را کنار گذاشتهام و بیشتر بهدلیل همین اسناد روی تاریخ اجتماعی متمرکز شدهام. به نظر من تاریخ اجتماعی ما تقریبا دنیای ناشناختهای است بهدلیل اینکه هر نقطه ایران آداب و رسوم و قانونهای خودش را دارد. ایران از لحاظ فرهنگی، نژادی و... یک کشور یکدست و یکپارچه نیست و درک این موضوع برای کاوش درباره فرهنگ و آداب و رسوم، عقاید و وضع زندگی مردم لازم و ضروری است.
مثلا شما نگاه کنید به کرمانشاه و کردستان که کاملا با شیراز از لحاظ تقسیمبندی نژادی و زبانی و قومی و... فرق میکند. این تفاوتها دنیای زیبایی است که برای شخص من خیلی جاذبه دارد و از مطالعه و بررسی آن لذت میبرم. حس میکنم زندگی گذشتگان را لمس میکنم؛ به طوری که انگار با آنها آشنایی دارم و گرفتاری و مشکلاتشان را درک میکنم. مثلا در بین این اسناد تعدادی نامه درباره وبا پیدا کردم. در یکی از این نامهها که شخصی برای حاکم کرمانشاه که در آنجا وبا نفوذ کرده بود مینویسد و از مردن همسر، دختر، پسر و برادرش میگوید. این نامه یک جوری موضوع را قابل لمس میکند، انگار این آدمها را میشناسی. این بعد انسانی از ورای این اسناد برای من جالب است.
منصوره اتحادیه، استاد تاریخ و پژوهشگر
به نقل از یک گفت و گو
ارسال نظر