خوردن نبود، بلعیدن بود!
گروه تاریخ و اقتصاد: اسناد تاریخی نشان میدهد که با آغاز سلطنت مظفرالدین شاه، گروه جدیدی از درباریان که سالها از قدرت دور بودند، به دنبال به دست آوردن مال و منال راهی تهران شدند و حضور این افراد و تلاش آنها برای دستیابی به اموال و داراییهای مدنظرشان چنان چشمگیر است که در گزارشهای تاریخی به کرات به آن اشاره شده است؛ به گونهای که مهدی قلیخان هدایت میگوید تصنیفی عمومی در شهر ساخته شده بود به این مضمون حالا نخوریم کی بخوریم، خوردن نبود بلعیدن بود. حاج سیاح نیز آغاز حکومت مظفرالدین شاه را چنین توصیف میکند: «مظفرالدین شاه که از مصالح مملکت و صرفه دولت اطلاعی نداشت و گویا در کتابها خوانده و از زبانها شنیده بود سخاوت چیز خوبی است، اطرافیان گرسنه طماع خوانخوارش کمر بستند که دخل مملکت را بلعیده، ثروت بزرگ فراهم کنند و در سر خوردن مال دولت و ملت و در سر تقرب و تقدم، با یکدیگر مخالفت و غرضورزی آغاز کردند.
گروه تاریخ و اقتصاد: اسناد تاریخی نشان میدهد که با آغاز سلطنت مظفرالدین شاه، گروه جدیدی از درباریان که سالها از قدرت دور بودند، به دنبال به دست آوردن مال و منال راهی تهران شدند و حضور این افراد و تلاش آنها برای دستیابی به اموال و داراییهای مدنظرشان چنان چشمگیر است که در گزارشهای تاریخی به کرات به آن اشاره شده است؛ به گونهای که مهدی قلیخان هدایت میگوید تصنیفی عمومی در شهر ساخته شده بود به این مضمون حالا نخوریم کی بخوریم، خوردن نبود بلعیدن بود. حاج سیاح نیز آغاز حکومت مظفرالدین شاه را چنین توصیف میکند: «مظفرالدین شاه که از مصالح مملکت و صرفه دولت اطلاعی نداشت و گویا در کتابها خوانده و از زبانها شنیده بود سخاوت چیز خوبی است، اطرافیان گرسنه طماع خوانخوارش کمر بستند که دخل مملکت را بلعیده، ثروت بزرگ فراهم کنند و در سر خوردن مال دولت و ملت و در سر تقرب و تقدم، با یکدیگر مخالفت و غرضورزی آغاز کردند. فرمانفرما بهکار خود قناعت نکرده به هر کار دخالت نمود، وزیر داخله با او معارض شد. طمع اطرافیان شاه را کسی جلوگیری نتوانست کرد، دخل مملکت از عهده حرص ایشان و مخارج گزاف و بخششهای بیجای مظفرالدین شاه بر نیامده، کمکم اشیای دولتی و افتخارات ملی را به بازار حراج و فروش گذاشتند و پرده ناموس دولت را دریده. سابقا جریمهها اگر صد بود، هزار شد و رشوهها اگر هزار بود، حرف کرور به میان آمد.»
منبع: محمدعلی سیاح، خاطرات حاج سیاح به کوشش حمید سیاح و سیفالله گل کار، انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۵۹.
ارسال نظر