آغاز مراودات ایران و آمریکا در قرن نوزدهم
پیدا شدن منابع جدید نفتی و خارجشدن روسیه از شمال ایران، زمینه همکاری نزدیکتر بین ایران و آمریکا را فراهم آورد. بهخصوص آنکه مخالفت صریح آنها با قرارداد ناعادلانه ۱۹۱۹، اعتباری تازه برای آمریکاییان به ارمغان آورد و باعث پیدایش خط سوم در عرصه روابط خارجی ایران شد. کمکهای مالی و فرستادن مستشار باعث نفوذ بیش از پیش دولت آمریکا در ایران شد و قراردادهای نفتی بر رونق این روابط افزود. در این نوشتار به بررسی روابط ایران و آمریکا از اوایل دوره ناصری تا سالهای پس از کودتای ۱۲۹۹ پرداخته شده است.
پیدا شدن منابع جدید نفتی و خارجشدن روسیه از شمال ایران، زمینه همکاری نزدیکتر بین ایران و آمریکا را فراهم آورد. بهخصوص آنکه مخالفت صریح آنها با قرارداد ناعادلانه ۱۹۱۹، اعتباری تازه برای آمریکاییان به ارمغان آورد و باعث پیدایش خط سوم در عرصه روابط خارجی ایران شد. کمکهای مالی و فرستادن مستشار باعث نفوذ بیش از پیش دولت آمریکا در ایران شد و قراردادهای نفتی بر رونق این روابط افزود. در این نوشتار به بررسی روابط ایران و آمریکا از اوایل دوره ناصری تا سالهای پس از کودتای ۱۲۹۹ پرداخته شده است.
اوایل قرن نوزدهم میلادی و ورود میسیونرهای مذهبی آمریکا به ایران (۱۲۰۸ش/ ۱۸۲۹م) را میتوان سرآغاز روابط ایران و آمریکا دانست. اگرچه حضور هیاتهای مسیحی در ایران با اهداف خاصی توام بود، اما نمیتوان ورود آنها به ایران را در راستای سیاست رسمی دولت آمریکا محسوب کرد؛ چراکه دولت آمریکا از سال ۱۸۲۳م با پیروی از اصل سیاست خارجی انزواطلبانه مونروئه (Monroe Doctrine) در امور سیاسی ــ اقتصادی کشورهای دیگر جهان ــ جز کشورهای قاره آمریکا ــ دخالت نمیکرد و در پی چنین سیاستی از رقابت در عرصه سیاسی اروپا برکنار بود. با همه این اوصاف حضور و فعالیت میسیونرهای آمریکایی در ایران سرانجام به صدور فرمانی از سوی محمدشاه قاجار برای تاسیس یک مدرسه آمریکایی در ارومیه منجر شد (۱۲۱۱ش/ ۱۸۳۲م). سپس در پی گسترش اقدامات عامالمنفعه و آموزشی و بهداشتی هیاتهای مذهبی، نفوذ آمریکاییها در ایران افزایش یافت.
در دوره سلطنت ناصرالدینشاه و در زمان صدارت میرزاتقیخان فراهانی (امیرکبیر)، با توجه به افزایش نفوذ دولتهای روسیه و انگلستان در ایران و به منظور رهایی از این وضعیت، نخستینبار سیاست حضور نیروی سوم (کشور ثالث) در ایران مطرح شد و برایناساس در چهاردهم ذیحجه ۱۲۶۷/ نهم اکتبر ۱۸۵۱ قرارداد مودت و کشتیرانی توسط سفرای ایران و آمریکا در عثمانی به امضا رسید. این پیماننامه شامل هشت ماده بود و در آن بر آزادی بازرگانی و کشتیرانی برای اتباع دو کشور، بیطرفی در جنگهای خارجی، رسیدگی به مسائل حقوقی و تعیین کنسول تاکید شده بود؛ اما به دلیل موانعی که انگلستان ایجاد کرد، قرارداد مزبور به تصویب نهایی نرسید. با این حال هیاتهای مذهبی آمریکایی بر اثر اقداماتشان از شهرت نسبی در میان ایرانیان نیز برخوردار شدند؛ چنان که میتوان گفت یکی از دلایل اصلی انعقاد عهدنامه دوستی و بازرگانی میان ایران و آمریکا در سال ۱۲۳۵ش/ ۱۸۵۶م (۱۲۷۳ق) زمینهای بود که به وسیله این هیاتهای مذهبی در ایران ایجاد شده بود.
عهدنامه ۱۸۵۶م ایران و آمریکا، شامل یک مقدمه و هشت ماده بود. حمایت از اتباع آمریکا در ایران وجود یک هیات دیپلماتیک را در ایران ایجاب میکرد. طبق ماده هفتم این عهدنامه، روابط دیپلماتیک بین دو کشور برقرار شد و هر دو دولت قبول کردند هیات نمایندگی سیاسی در پایتخت یکدیگر داشته باشند. دولت ایران علاوهبر تاسیس سفارتخانه در واشنگتن، حق داشت در دو شهر واشنگتن و نیویورک کنسولگری دایر کند و دولت آمریکا نیز علاوهبر ایجاد سفارت در تهران، اجازه داشت در شهرهای تبریز، بوشهر و تهران کنسولگری داشته باشد. علاوهبر این، در عهدنامه مودت و بازرگانی ایران و آمریکا، حق قضاوت کنسولی (کاپیتولاسیون) و نیز حمایت قانونی از اتباع آن کشور در ایران به وسیله کنسولگریهای آن دولت گنجانیده شد.
- بخشی از یک مقاله با عنوان، «روابط ایران و آمریکا، از دوره ناصری تا کودتای 1299»، نوشته دکتر علیاکبر خدریزاده.
ارسال نظر