اشتغال زنان در عهد قاجار

تعداد زیادی از زنان کار می‌کردند و بنابراین جزو فعالان اصلی جامعه اطراف خود به‌شمار می‌آمدند. مثلا از طریق اشتغال در کارهای جزئی مانند کارگشایی می‌توانستند مالی به‌دست آورند. زنی کلیمی به نام مروارید که فروشنده شال و جواهرات به زنان اعیان بود، در بین مقامات عالی‌رتبه چنان نفوذ و اعتباری داشت که زمانی توانست نماینده جامعه کلیمی همدان شود. زنان به تجارت برده هم می‌پرداختند. زنی به نام ملامریم در سال ۱۲۹۴ در بوشهر به تجار در امر وارد کردن برده‌ها یاری می‌رسانید.

او احتمالا با حرمسراهای محلی نیز ارتباط داشته است. بیشتر تجارت برده در محمره (خرمشهر) در سال ۱۲۶۹ به‌دست یکی از زنان حرم شیخ انجام می‌گرفت. بعضی مواقع زنی می‌توانست مدرسه اطفال را اداره کند. چنانچه به روایت ایستویک دو زن مسن مسلمان مدرسه‌ای در تهران را اداره می‌کردند. افزون بر این، از زنان در مناقشات هم به‌عنوان قاصد و میانجی استفاده می‌شد. زنان در تجارت فرش هم به کار گرفته می‌شدند ولی معمولا دستمزد آنها ناچیز بود. زنان شوهردار اگر بی‌بچه بودند، معمولا کلفتی می‌کردند یا کارهایی مثل دوختن و رفو کردن و شست‌وشوی لباس را متقبل می‌شدند. معلمی اطفال و قابلگی و دلاکی و ریسندگی و قالی‌بافی و گلدوزی از دیگر مشاغل زنان بود. بعضی از شواهد و قرائن نشان می‌دهند که ثروت زنان (اما لزوما نه آنها که کار می‌کردند) در پایان قرن ۱۳ افزایش یافته است.

مواجهه زنان با قحطی‌ها در عهد قاجار

در جریان قحطی سال ۱۲۸۸ که نان کمیاب و ارزش خواربار فزونی گرفت، زنان تهران رفتاری چنان ستیزه‌جویانه در پیش گرفتند که نیروهای مستقر در اردوگاه شاه به ناچار مسلح شدند. زنانی که در این تظاهرات‌ها شرکت می‌کردند، بدون تردید افرادی بسیار جسور بودند. در سال ۱۲۹۵ هم در شیراز زنان قاطعانه دست به‌کار شدند و جمعیتی از آنها دوباره نسبت به بهای نان اعتراض کردند و بیگلربیگی را از اسب به زیر کشیدند. یکی از امتیازات زنان این بود که هنگام اعتراض به مقامات قدرتمند، روبندشان مانع می‌شد که آنها را بشناسند. بنابراین آنها بیشتر می‌توانستند مقامات را به ستوه آورند. قوام‌الملک کلانتر شیراز، در سال ۱۳۰۲ به‌خاطر بهای نان دشنام و ناسزای بسیار شنید. دو زن ناگهان جلوی اسب او آمدند و نسبت به بالا بودن قیمت‌ها به او اعتراض کردند؛ چون این زن‌ها به او اهانت کرده بودند، آنها را به زندان انداخت. در نتیجه بازارها بلافاصله بسته شد و به‌دنبال آن زنان و مردان و اطفال دست به تظاهرات زدند. لوطی‌هایی که در این تظاهرات شرکت کرده بودند، دستگیر شدند؛ اما دو یا سه روز بعد نان به مقدار فراوان در دسترس مردم قرار گرفت.

منبع: عهد قاجار، ونسا مارتین، ترجمه حسن زنگنه، نشر ماه، ص 134