گروه تاریخ و اقتصاد: در سال 1337 یعنی پس از کودتای 28 مرداد و قدرت‌گیری دوباره پهلوی، به بهانه اینکه در این سازمان آمریکایی‌ها رسوخ کرده‌اند و کارشناسان این سازمان با آمریکایی‌ها رابطه دارند، ابوالحسن ابتهاج رئیس وقت سازمان برنامه و بودجه را که رئیسی مقتدر بوده و از احدی دستور و خط نمی‌گرفت با پرونده‌سازی و افترا و تهمت برکنار کردند؛ به‌طوری‌که بیشترین قرار قانونی برای آزادی یک زندانی در تاریخ کشور تا آن زمان یعنی یک میلیارد و 300 میلیون تومان برای مدیر منصوب سازمان برنامه صادر شد. مورد دیگری که باز نشان داد محمدرضا پهلوی نمی‌تواند تحمل برنامه‌ریزی و شفافیت را داشته باشد در اسفند 1340 و در زمان ارائه برنامه سوم عمرانی رخ داد.
زمانی که قرار بود برنامه سوم عمرانی برای وی تشریح شود، او دستور داد و تکلیف کرد که برنامه اصلاحات ارضی را به‌طور کامل از برنامه سوم حذف کنند، در حالی که روح و محور اصلی این برنامه همان برنامه اصلاحات ارضی بود. در اثر فشار شاه برنامه اصلاحات ارضی را از برنامه سوم عمرانی کنار گذاشتند؛ اما چندی بعد او همین طرح را به نام خودش به نام «اصلاحات ارضی» مطرح کرد.پس از آن در مهرماه ۱۳۵۱ در تخت‌جمشید جلسه‌ای با حضور محمدرضا پهلوی تشکیل و برنامه پنجم عمرانی مطرح شد و به تصویب رسید؛ اما بلافاصله پس از مدت کمی شاه به‌طور رسمی اعلام کرد قصد دارد در برنامه پنجم عمرانی تغییرات جدی بدهد تا این برنامه را به شیوه موجود اجرا نکند. در سال ۱۳۵۵ در یکی از جلسات شورای عالی اقتصاد محمدرضا پهلوی اعلام کرد قصد انحلال سازمان برنامه و بودجه و تبدیل آن به یک سازمان مطالعاتی را دارد که زیرنظر نخست‌وزیری فعالیت کند و حتی به‌طور رسمی اعلام کرد قصد دارد وظایف سازمان برنامه را به کمیسیون بازرسی شاهنشاهی واگذار کند و اگر چندی بعد وقایع زمینه ساز انقلاب اسلامی اتفاق نیفتاده بود و انقلاب سال ۱۳۵۷ رخ نمی‌داد قطعا سازمان برنامه و بودجه منحل می‌شد.

به نقل از یک مقاله به قلم سعید لیلاز