ما و پنجمین انقلاب صنعتی
خب شما میتوانید با مشاهدهای که از وضعیت عمومی خودمان دارید، ماسک عزیز را خیال فروش، دلال و هوچی گر توییترخراب کن بنامید هرچند پولدار بودنش برایمان دلپذیرتر است و اینکه مردک شارلاتان میخواهد انقلاب پنجم راه بیندازید و خاک مریخ را به توبره بکشد آنهم وقتی ما اینجا برای مصرف بنزین و گازوئیل دچار هزار مساله و خود درگیری هستیم!
بازهم میتوانید به شهرستانهای کوچک و بزرگ بروید و با محاسبه ضریب نفوذ اینترنت یا استفاده عمومی از شبکههای اجتماعی رای به آمادگی جامعه برای گذار از انقلاب چهارم صنعتی به ورژن پنجم آن بدهید اینها در صورتی است که حالتان خوب باشد و دنبال بهانهگیری و سیاه نمایی نباشید کهای بابا ما هنوز دولت بوروکراتیکمان، سازش با نوای مدیریت سنتی کوک میشود و دولت الکترونیکی و بعدازآن دولت هوشمند و اینها تنها روی کاغذ است!
برای هرکدام از این توصیفها و شرح وضعیتها، دهها مثال ضدونقیض وجود دارد، آمار شرکتهای دانشبنیان، پیشرفتهای خیرهکننده در حوزه نانو فناوری، فناوری موشکی و فرستادن ماهواره به فضا در کنار دهها نمونه بومیسازی( بخوانید مهندسی معکوس) یکچیز میگوید و البته خودروسازی یکچیز دیگر، قبض و بسط اینترنت یکجور آمار میدهد و تعداد مدارس کپری سخن دیگری دارد، مدیریت حوادث طبیعی و چالش زیستمحیطی شمارا به وادی دیگری میکشاند و دهکدههای ماینینگ رمز ارز در مرغداری برایتان صحنههای باژگونی از تعمیق نفوذ فناوری رقم میزند، خلاصه بلبشویی است برای خودش!
بااینهمه اما همنشینی اینهمه گزارههای ضدونقیض را باید همچون گزارشی بانظمی کاتورهای خواند روند حرکت روبهجلوی جامعه ایرانی در ساحت جهانی را نشان میدهد، این همان چرخ زمان است که پیشتر عرض شد، چرخی که به عقب برنمیگردد اگرچه پیشرانش دچار وقفه و اتصال یا قطع موقت شود اما سوختوسوز ندارد، شما میتوانید آمار خرید گوشیهای هوشمند، حضور کسبوکارها در پلتفرمهای حتی وطنی را مطالعه کنید، خواهید دید اگرچه تصمیمساز درجایی بر مبنای تفکری پیشامدرن میخواهد برخی فضاها را تحدید کند اما برای همان هم ابزاری جز فناوری در اختیار ندارد، برای رساندن پیام اش از همان سازوکاری استفاده میکند که آموزههای جهان پسامدرن از طریق آن در دنیایی بدون مرز منتشر میشود.
اما آیا چنین برداشتی اینچنین خوشبینانه و دست یازیدن به نیت خوانی از تصاویر تلسکوپ مدرنیته که سعی دریافتن نقطههای روشن در آینده جامعهای ملغمه وار دارد، به صواب نزدیکتر است یا برداشتن ذرهبین بدبینی و در جستجوی فضاهای گمشده بر نقشه رفتار ملتی که هنوز بر سر برخی اولویتها با خودش کلنجار میرود؟ شاید این سخن عافیتطلبی به نظر برسد اما جامعه ایرانی نه این است و نه آن، یکپایش در ریل برگشت و دیگر پایش روی ریل مقابل، از سنتها دل نمیکند اما فردا را از امروز به چشم میبیند، آنها مردمانی هستند که ریههایشان با هوایی پرشده به قدمت انقلاب دوم و سوم صنعتی بازمیگردد اما در دستانش بیلچههای مدرن( ابزارهای فناوریهای هایتک) میبینی که میخواهند بهواسطه آن زمین آینده را زیرورو کند.
این ملت علیرغم همه تفاوتها، تنوع سلیقه و گاه کشمکشهای درونی میخواهد از پوسته درونگرایی و بیرون هراسی که برگرد او کشیده شده خارج شود، او گردشگر را فرصت میداند و فضای مجازی را مجرایی برای رسیدن به فردایی بهتر، او وقتی صحبت از هوش مصنوعی یا فناوریهای دیگر میشود، منتظر کارت دعوت نمیماند، با هر ابزاری خودش را بهروز میکند، به واگویه تمنایی میپردازد که برای رها شدن چهارچوبهای از پیش تعریفشده در گوشش زمزمه شده است، جامعهای متشکل از بیشمار جانهای آگاه که برای گذار از ملغمه سنت مدیریتی و انقلابهای صنعتی چندگانه باید به او اعتماد کرد، پهنای اینترنتش را چنان وسیع کرد که مسیری برای رفتوبرگشت اطلاعات و آموختهها بسازد نهفقط جادهای یکطرفه بهسوی تونلی تنگ و تاریک!
اینجا در ایران پر است از استعدادهای نهفته، مملو است از ایده پردازان آینده داری که بهمحض قرار گرفتن در زمان و مکان مناسب همچون بذرهایی پربازده میتوانند بازی سرنوشت توسعهنیافتگی را بر هم بزنند، رشد و توسعه را متوازن و نهفقط در حوزه نانو و موشک محقق کنند و دستشان را گرفتن میوه انقلاب چهارم صنعتی مثل اینترنت اشیا، اینترنت اشیا صنعتی، رایانش ابری و هوش مصنوعی دراز کنند و نه اینکه برای خریدن یک رایانه همراه یا گوشی هوشمند، هزار دودو تا چهارتا کنند و در پایان سراغ فناوریهای تاریخ گذشته 3 سال گذشته بروند! آنها خواهند توانست باگذشت از برخی تعصبهای بیمورد، تنگنظریها و سو مدیریتهای معمول، بهجای فیلترینگ بیمرز، قواعدی را به بزرگترها بیاموزند که ناآگاهی و بیاعتقادی به راه و رسم دنیای نوین، آنان را چون مردمان دشمن زده، پشت خندقهای دیروز حصاری کرده است، شاید این جمله به نظر شعاری بیش نیاید اما باید گفت، به نسل زد، به این بومیان دیجیتال و فرزندان زمانه اعتماد کنید، کلید فردا در دستان آنان است!