داستان ایرانی هفته
ته خیار
هوشنگ مرادی کرمانی یکی از نویسندگان ایرانی با آثار خاطره انگیز که آثارش همواره با استقبال مخاطبان روبهرو میشود. این نویسنده چندی پیش تازهترین کتابش را منتشر کرد و در مدت زمان کوتاهی با استقبال قابلتوجه مخاطبان روبهرو شد. او سال ۱۳۲۳ در روستای سیرچ از توابع شهرستان شهداد استان کرمان متولد شده است و از جمله آثار او میتوان به «قصههای مجید»، «بچههای قالیبافخانه»، «شما که غریبه نیستید» و «مشت بر پوست» را نام برد. «تهِ خیار» مجموعه بیش از ۳۰ داستان کوتاه اجتماعی با درونمایههایی از طنز تلخ است و به موضوعاتی مانند مرگ، بیماری و پیری میپردازد، اما نویسنده در این مجموعه به جنبههای طنزآمیز این واقعیتهای به ظاهر تلخ نیز اشاره میکند.
هوشنگ مرادی کرمانی یکی از نویسندگان ایرانی با آثار خاطره انگیز که آثارش همواره با استقبال مخاطبان روبهرو میشود. این نویسنده چندی پیش تازهترین کتابش را منتشر کرد و در مدت زمان کوتاهی با استقبال قابلتوجه مخاطبان روبهرو شد. او سال 1323 در روستای سیرچ از توابع شهرستان شهداد استان کرمان متولد شده است و از جمله آثار او میتوان به «قصههای مجید»، «بچههای قالیبافخانه»، «شما که غریبه نیستید» و «مشت بر پوست» را نام برد.«تهِ خیار» مجموعه بیش از ۳۰ داستان کوتاه اجتماعی با درونمایههایی از طنز تلخ است و به موضوعاتی مانند مرگ، بیماری و پیری میپردازد، اما نویسنده در این مجموعه به جنبههای طنزآمیز این واقعیتهای به ظاهر تلخ نیز اشاره میکند. «ته خیار» عنوان یکی از داستانهای این مجموعه است که پیشتر در مراسم بزرگداشت سلیم نیساری، استاد ادبیات فارسی و نسخه پژوه، خوانده و بعدها در مجله «همشهری داستان» منتشر شده است. مرادی کرمانی این کتاب را «زهرخند» میخواند؛ چراکه به موضوعات غمانگیز همچون مرگ، بیماری و پیری میپردازد، ولی از آنجایی که «پشت هر فاجعه، کمدیای نهفته است» او در این مجموعه به جنبههای طنزآمیز این
واقعیتهای به ظاهر تلخ پرداخته است. «ته خیار» به گروه سنی خاصی تعلق ندارد. مرادی کرمانی، در گفتوگوی پیشین خود با خبرگزاری مهر گفته بود: من موقع نوشتن، مخاطب خود را تعیین نمیکنم. درست مثل سبزیفروشی که مشخص نمیکند خیار را در اختیار چه کسی و با چه ویژگیهایی قرار دهد. همه میتوانند از آن استفاده کنند. داستانهای «ته خیار، گوجه فرنگی و گیتار، بچههای پرنده، دعوا نکنیم، مورچه بیابان، قندیل، جوش مزن و...» کارهایی هستند که در این مجموعه عرضه شدهاند. در بخشی از داستان «ته خیار» میخوانیم: «خوابش نمیبرد. بلند شد. خیاری از میوه خوری روی میز برداشت. خواست پوست بکند و بخورد. خوب نمیدید. عینکش را زد، کارد را برداشت. سرو ته خیار را نگاه کرد. گل ریز پژمردهای به سر خیار چسبیده بود. به تابلویی که روی کمد بود نگاه کرد. هر وقت میخواست خیار بخورد، آن را میدید. لبخند میزد: «زندگی به خیار میماند، تهش تلخ است...»
انتشارات معین، مجموعه داستان «تهِ خیار» را با شمارگان سه هزار و ۳۰۰ نسخه و قیمت ۱۲۰ هزار ریال منتشر کرده است.
انتشارات معین، مجموعه داستان «تهِ خیار» را با شمارگان سه هزار و ۳۰۰ نسخه و قیمت ۱۲۰ هزار ریال منتشر کرده است.
ارسال نظر