امپراتور کار آفرینی(46)

نویسنده: پیتر جونز

مترجم: غلامرضا کیامهر

درباره سردمداران و رهبران بازار این نوع کسب‌‌و‌کار به تحقیق و بررسی بپردازید و نمونه‌های شاخص را برای گرته‌برداری از آنها کشف و شناسایی کنید. ببینید آنها در کسب‌و‌کار خود از چه راه و روشی پیروی کرده‌اند و کی و چگونه وارد عرصه این کسب‌و‌کار شده‌اند و شما با چه ترفندهایی می‌توانید جایی برای خود در این کسب‌و‌کار پیدا کنید. بررسی کنید و ببینید آیا در بازار حلقه مفقوده‌ای وجود دارد که شما قادر به کشف آن باشید.

موضوع مهم دیگر کسب اطلاعاتی درباره رقبا و کارهای کرده و ناکرده آنها است.

در کسوت یک مشتری سری به وب‌سایت‌های رقبا بزنید و از آنها کسب اطلاع کنید.

اگر لازم شد با دادن سفارش خرید به آنها، اطلاعاتی هم درباره سرعت بسته‌بندی و تحویل کالا به مشتری به دست آورید. از آنها درباره محصولات پرفروش و محصولات کم‌مشتری سوال کنید و هراسی هم از طرح سوال نداشته باشید.

حتی اگر قصد ورود به عرضه خرده‌فروشی را دارید بررسی کنید و ببینید چه مقدار فضای فروشگاهی برای محصولی شبیه‌محصول شما موردنیاز خواهد بود. اینها سنگ بناهای اولیه برای تدوین یک استراتژی موفقیت‌آمیز برای کسب‌و‌کار است شما با دستیابی به این اطلاعات می‌توانید نقاط ضعف رقبا را به نقاط قوت برای کسب‌و‌کار خود تبدیل کنید. شما برای کسب این اطلاعات به مقدار زیادی زیرکی توام با شجاعت نیاز خواهید داشت. بیدار کردن منافذ و جاهای خالی در بازار که رقبای شما یا آنها را ندیده یا موفق به پر کردن آنها نشده‌اند، هنر بزرگ کارآفرینی است که می‌خواهید یک کسب‌و‌کار تازه را شروع کنید.

شناسایی ریسک‌های احتمالی

یک سرمایه‌گذار بالقوه بعد از بررسی و مطالعه دقیق مدارک و شواهد اثباتی مربوط به یک کسب‌و‌کار به سراغ کشف ریسک‌های احتمالی که در کمین آن کسب‌و‌کار نشسته است، خواهد رفت. او می‌خواهد بداند که شما که صاحب یک ایده به ظاهر چشمگیر و نان و آب‌دار هستید، چه طرح و نقشه‌ای برای مقابله با ریسک‌های احتمالی تهیه و تدوین کرده‌اید و طرح و نقشه شما تا چه اندازه قابلیت اجرایی خواهد داشت.

سرمایه‌گذار می‌خواهد اطمینان حاصل کند که میان سود و ریسک‌های کسب‌و‌کار یک موازنه منطقی وجود دارد و معادله به گونه‌ای است که پذیرش ریسک برای او صرفه اقتصادی خواهد داشت.

تجربه شخصی من در سلسله برنامه‌های تلویزیونی لانه اژدها نشان داده که در بسیاری از موارد وزن ریسک‌های یک سرمایه‌گذاری به مراتب بیشتر از سود حاصل از آن بوده است، البته ریسک‌های کسب‌و‌کار اشکال گوناگونی دارد. برخی از آنها قابل‌پیش‌بینی هستند و شما می‌توانید با کشف و شناسایی آنها به شیوه فعالانه از کسب‌و‌کار خود حراست کنید. بعضی دیگر ریسک‌هایی هستند که می‌توان آنها را به فرصت‌هایی برای کسب‌و‌کار تبدیل کرد، اما شماری از ریسک‌ها غیرقابل پیش‌بینی هستند و شما نخواهید توانست کاملا آنها را پیش‌بینی کنید. وضعیت رقابت در آینده یا متغیرهایی که در بازار به وجود خواهند آمد از جمله ریسک‌های غیرقابل پیش‌بینی است، اما اگر نبض کارها را به درستی در دست داشته باشید، خیلی زود تهدیدها و ریسک‌هایی را که متوجه کسب‌و‌کار شما خواهد شد، کشف و در فرصت مناسب به صورت منفعلانه آنها را خنثی کنید.

مهم‌ترین تهدیدهای بیرونی کسب‌و‌کار

* رقابت‌های حال و آینده

* متغیرهای بازار

* بالا و پایین رفتن اوضاع اقتصادی

* تغییرات رفتاری مشتریان و مصرف‌کنندگان

مهم‌ترین تهدیدهای داخلی کسب‌و‌کار

* وابستگی بیش از حد به پرسنل کلیدی

* برنامه‌ریزی ضعیف

* ضعف برنامه‌ریزی برای جلب و حفظ افراد سرشناس و موثر در کسب‌و‌کار

* ضعف مدیریت اطلاعات در شرکت

* عدم نظارت دقیق بر عملکردها

البته تهدیدهای بالقوه دیگری هم وجود دارد که شما باید آنها را شناسایی و فهرست کنید.

این تهدیدها باید هنگام تهیه طرح و برنامه کسب‌و‌کار مدنظر شما قرار گیرد و باید بتوانید راه‌های غلبه بر آنها را هم توضیح دهید. این کار سبب افزایش اطمینان خاطر کسانی می‌شود که قصد سرمایه‌گذاری در کسب‌و‌کار شما را دارند. با فهرست کردن تهدیدها و راه‌های غلبه بر آنها شما دارای یک خط فکری به سبک و سیاق کارآفرینان نوع «Tycoon» خواهید شد.

چهار عامل کلیدی

در تحلیل عوامل موثر در هر کسب و کار لازم‌است، چهار عامل (Strenghts)، (Weaknesses)، (Oportunities) و (Threats) که معانی آنها به ترتیب عبارت است از نقاط قوت و ضعف، فرصت‌ها و تهدیدها باید مورد توجه هر کارآفرین قرار گیرد. این چهار عامل را به اختصار (SWOT) می‌نامند و شما به عنوان یک کارآفرین باید مشخص کنید که چگونه می‌خواهید نقاط قوت کار خود را به حداکثر و نقاط ضعف آن را به حداقل کاهش داده و با استفاده از حداکثر فرصت‌های موجود به مقابله با تهدیدها بپردازید. به نظر من روش تحلیل عوامل فوق به شرح زیر است:

نقاط قوت: آیا شما محصول یا خدمات فوق‌العاده چشمگیری را می‌خواهید به بازار عرضه کنید؟ محصول و خدمات شما چه مزیت‌های برجسته‌ای نسبت به آنچه رقبا عرضه می‌کنند، دارد؟ آیا شما تیمی از برجسته‌ترین نیروی کار را در اختیار دارید؟ آیا در حال ورود به یک بازار رو به رشد هستید یا می‌خواهید به بخش دست‌نخورده‌ای از بازار وارد شوید؟