چگونه بازار هدف صادرات را تعیین کنیم؟
در عرصه تئوریهای بازاریابی، زمانی که بحث از طراحی استراتژیهای بازاریابی به میان میآید، پاسخ به دو پرسش اساسی، ترسیمکننده نقشه راه فرآیند خواهد بود:
حامد شجاعی*
در عرصه تئوریهای بازاریابی، زمانی که بحث از طراحی استراتژیهای بازاریابی به میان میآید، پاسخ به دو پرسش اساسی، ترسیمکننده نقشه راه فرآیند خواهد بود: الف) کدام مشتریان را باید تحت پوشش قرار داد؟
ب) چگونه میتوان بهترین نوع خدمات را به مشتریان مذکور ارائه داد؟
پاسخ پرسش نخستین، نشاندهنده بازار هدف یک شرکت یا کسبوکار است. در مراحل سهگانه فرآیند بازاریابی، تعیین بازار هدف در حکم گام میانی میباشد. به این معنا که در مرحله نخست، با توجه به نوع محصول یا خدمات، تقسیمبندی بازار صورت میگیرد و از میان بخشهای گوناگون، نسبت به انتخاب بازار هدف، مبادرت ورزیده میشود و سپس برنامهریزی و اقدامات لازم برای جایگاهیابی در میان بخشهای منتخب انجام خواهد شد.
از آنجا که تلاش برای تحت پوشش قرار دادن همه مشتریان بالقوه، منجر به آن میشود که هیچیک از مشتریان به نحو مطلوب و ایدهآل از خدمات شرکت بهرهمند نشوند، موضوع انتخاب بازار هدف اهمیت مییابد تا خدمات با کیفیت مناسب به مشتریان حاضر در بخشهای بازار ارائه شود.
از همین منظر، بدیهی است که تعیین بازار هدف در زمان تلاش برای صادرات کالا و خدمات به سایر کشورها نیز واجد اهمیت میگردد؛ زیرا ذات فعالیتهای صادراتی، متفاوت از سایر انواع فعالیتهای اقتصادی نبوده و هدف اصلی از صادرات، فروش کالا و خدمات شرکت به مشتریان بالقوه در بازارهای برون مرزی است. در نتیجه، نخستین گام برای بازاریابی صادراتی، تعیین بازار هدف و مشخص کردن نیازهایی از آن بازارخواهد بود که برای محصولات و خدمات شرکت ایجاد تقاضا مینماید. فراموش نشود که در سراسر گیتی در حدود ۲۰۰ کشور وجود دارد که قاعدتا امکان ارائه خدمات یا فروش کالا به همه آنها با حفظ کیفیت مطلوب، مقدور نخواهد بود و از این رو، انتخاب درست کشورهای هدف برای صادرات، اهمیت زیادی پیدا میکند. چنانکه مشاهده میشود این گزاره دقیقا برگرفته از اصلی است که پیشتر به منظور تبیین اهمیت انتخاب بازار هدف بیان شد. چنانکه بازار هدف صادرات و نیازهای آن، به درستی شناسایی شود، دریافت سفارش برای صادرات محصول به کشورهای مدنظر تسهیل خواهد شد.
تعیین بازار هدف صادراتی، از راه برنامهریزی و اجرای تحقیقات بازار بینالمللی وبا هدف شناسایی دقیق فرصتها و تعیین جزئیات فرصتهای موجود در بازارهای فرامرزی ممکن میشود. این نوع پژوهش، صحت وجود فرصتها را در هر بازار مشخص میکند و امکان آشنا شدن با ویژگیهای آن بازار را فراهم میآورد. علاوه بر آن، با بهرهگیری از نتایج تحقیقات بازار، درک درستی از نحوه ایجاد یک بازار جدید ایجاد خواهد شد و نیازهای مشتریان بالقوه و عوامل موثر بر تصمیم آنها در خرید محصولات یا خدمات در بازار مذکور، تعیین میشود.
تحقیقات بازار را میتوان در دو دسته کلی تحقیقات نوع نخست و نوع دوم تقسیمبندی کرد.
تحقیقات نوع نخست، با بهرهگیری از دادههای جمعآوری شده توسط پرسشگران، سازماندهی گروههای کانونی (Focus Groups)، تشکیل گروههای خرید نامحسوس (Mystery Shopping)
و سایر روشهای مشابه صورت میپذیرد. به منظور افزایش میزان دقت نتایج تحقیقات نوع نخست، باید سطح مشارکت افراد در روند تحقیقات را بالا برد. از این رو هر چقدر شفافیت در بیان اهداف شرکت و طرح سوالات بیشتر باشد، پرسش شونده (اعماز داخلی یا خارجی) پاسخهایی کارآتر و مثمرثمرتر ارائه خواهد داد.
تحقیقات نوع دوم با استفاده از دادهها و اطلاعات موجود در نشریات، پژوهشها، گزارشهای بازار، کتابها، نظرسنجیها و تحلیلهای آماری انجام میشود؛اطلاعاتی که از منابع گوناگون همچون اتاقهای بازرگانی، انجمنها و اتحادیههای صنفی، سندیکاها، پایگاههای اینترنتی، کتابخانهها، شبکههای مجازی و مراجع معتبر دولتی قابل دستیابی هستند.
بدیهی است که انجام تحقیقات بازار، فرآیندی پیچیده است. با این حال، برای تعیین بازار هدف با استفاده از تحقیقات نوع دوم، عزاز موتیوالا، بنیانگذار و مدیر مشاوران بازاریابی IKON هندوستان، مراحل سهگانهای را پیشنهاد میدهد که شامل جمعآوری دادهها، ساماندهی و طبقهبندی اطلاعات و در نهایت تجزیه و تحلیل میباشد:
۱- جمعآوری دادهها
نخستین گام، جمعآوری اطلاعات آماری مربوط به صادرات محصولات یا خدمات مشابه به کشورهای گوناگون است. به این منظور میتوان از منابع گوناگونی که در تعریف تحقیقات نوع دوم به آنها اشاره شد، بهره گرفت. علاوه بر منابع مذکور، میتوان از آمار و اطلاعات موجود در گمرک یا نهادهای متولی امر صادرات و واردات در کشورهای مختلف استفاده کرد. علاوه بر آن بانکهای آماری و اطلاعاتی تجاری موجود در اینترنت همچون پایگاه comtarde.un.org سازمان ملل متحد که دربرگیرنده کلیه آمار و اطلاعات مربوط به تجارت کالا در سطح جهان است به این منظور قابل استفاده هستند.
ساماندهی و طبقهبندی اطلاعات
پس از جمعآوری دادهها باید اطلاعات به دست آمده را ساماندهی و طبقهبندی کرده، کشورهایی را که بیشترین حجم صادرات محصولات یا خدمات مشابه از سوی کشور مبدا به آنها ارسال شده، برگزید. در مرحله نخست میتوان دامنه انتخاب را بین ۵ تا ۱۰ کشور در نظر گرفت. سپس باید روند صادرات محصولات یا کالاهای مشابه در کشورهای برگزیده را در بازه زمانی سه تا پنج سال گذشته مورد بررسی قرار داد و فرازو فرودهای احتمالی سالانه در این روند را معین کرد. ارتباط بین تغییرات روند صادرات با متغیرهای اقتصادی کشور مقصد، مانند تورم، رکود و رشد اقتصادی باید بررسی شود.
علاوه بر آن باید تعدادی از کشورها و اقتصادهای نوظهور و کوچکتر در عرصه کسب و کار مربوطه را تعیین نمود تا در صورت گشایش درهای بازار آن کشورها به روی محصولات یا خدمات مد نظر، امکان قدرت نمایی در میدانی با تعداد رقبای کمتر فراهم شود. شکی نیست که تعداد رقبا در بازارهای نو نسبت به بازارهای تثبیت شده کمتر است.به عبارت دیگر، کشورها را در دو دسته کلی، شامل کشورهایی که شرکت، در بازار آنها تازه وارد است (بازارهایی با تعدد رقبا) و کشورهایی که محصولات یا خدمات شرکت در آنها جدید میباشد (بازارهایی با رقبای کمتعدادتر)، تقسیم نمود. در نهایت پس از جمعبندی اطلاعات مربوط به هر دو دسته کشورهای اشاره شده، باید نسبت به تعیین کشورهای هدف برای انجام تجزیه و تحلیل نهایی اقدام کرد. در این بخش میتوان فهرستی مشتمل بر ۳ تا ۵ کشور تهیه نمود.
آنچه به عنوان تعداد کشورهای برگزیده در بخشهای بالا بیان شد، در حکم یک فرمول یا اصل کلی و لایتغیر نمی باشد و بیشتر برای ملموس شدن بحث مورد اشاره قرار گرفته است. در واقع تعداد کشورهای برگزیده و نسبت غربال نمودن آنها در مراحل گوناگون با توجه به عواملی همچون سابقه شرکت در امر صادرات، نوع محصولات یا خدمات و حتی چرخه عمر محصولات یا خدمات، میزان رقابت در بازار و ... تعیین میشود. همچنین باید تاکید نمود که دو دسته کشورهای مورد اشاره، ممکن است لزوما مکمل یکدیگر نباشند، اما انتخاب کشورهای هدف را برای صادرکننده تسهیل مینماید.
۲- تجزیه و تحلیل
به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات استخراج شده، نخست باید روند مصرف و موقعیت بازار در کشورهایی که تقاضا برای محصولات یا خدمات را تحت تاثیر قرار میدهند، بررسی شود. به عبارت دیگر با محاسبه میزان مصرف کالا یا خدمات در آن کشورها و بررسی حجم تولید و عرضه داخلی، میزان تامین نیاز از راه واردات تعیین میگردد.
سپس باید میزان سهم بازار رقبای داخلی و خارجی فعال در بازار کشور مقصد را مورد مطالعه قرار داد. در ادامه، عوامل موثر بر حوزه بازاریابی و استفاده از محصولات یا خدمات، همچون کانالهای توزیع، وضعیت اقتصادی، تفاوتهای فرهنگی و فرهنگ تجارت و کسبوکار در کشور مقصد فهرست میشوند. علاوه بر آن موانع موجود بر سر راه صادرات به کشور هدف، نظیر تعرفههای گمرکی، قوانین و مقرارت، تحریمهای بینالمللی و... معین میشوند.
افزون بر اینها میتوان با مراجعه به پایگاههای اطلاعرسانی یا بانکهای آمار و اطلاعات مراجع معتبر بینالمللی مانند سازمان تجارت جهانی (WTO)، سازمان توسعه صنعتی ملل متحد (UNIDO) و... اطلاعات مفیدی درباره روندها و وضعیت بازارهای جهانی به دست آورد.
پس از پایان مراحل سهگانه گفته شده، میتوان نسبت به تعیین بازار هدف صادراتی اقدام نمود و فعالیتهای بازاریابی شرکت را روی بازارهای هدف متمرکز کرد. البته شرکتهایی که در عرصه فعالیتهای صادراتی، نوپا هستند، بهتر است برنامهریزی و اقدامات خود را برای تعداد کمتری از کشورها (نسبت به اعداد و ارقام اشاره شده در این یادداشت) انجام دهند. بعضی مواقع برای شروع میتوان تنها یک یا دو کشور را به عنوان هدف صادراتی برگزید. سپس باید استراتژیها و برنامههای بازاریابی صادرات تدوین و آماده و پیادهسازی شود.
شکی نیست که انجام تحقیقات بازار بینالمللی به شکل کامل و بر مبنای اصول و قواعد علمی، فرآیندی پیچیده و دقیق است که باید توسط متخصصان این حوزه صورت گیرد.
اهمیت استفاده از گروههای متخصص و مجرب در این بحث، زمانی بیشتر عیان میشود که به خاطر آوریم در صورت بروز اشتباه در انتخاب بازار هدف، تمامی تلاشهای بعدی برای صادرات محصول، از همان گام نخست زائل و ضایع میشود.
*مدیرعامل شرکت پویش تدبیر فرآیند پارس-عضو انجمن مشاوران مدیریت ایران
ارسال نظر