برای صد ساله شدن باید نخست متولد شد
چگونه باید دوره تبدیل شدن از یک همکار به یک رئیس را گذراند؟
نویسنده: جوان مورای
مترجم: سیدحسین علوی لنگرودی
alavitarjomeh@gmail. com
معمولا همهچیز خیلی سریع اتفاق میافتد: به اتاق مدیرکل یا مدیرعامل و یا مالک شرکت دعوت میشوید و به شما گفته میشود که بنا به توانمندیها و سوابق درخشانتان قرار است تا چند روز دیگر به عنوان مدیر همان بخش یا شرکتی مشغول بهکار شوید که تا دیروز در آنجا به عنوان کارمند فعالیت میکردید. واکنش اغلب افراد در ساعات اولیه شنیدن این خبر کاملا مشخص است: شادی و احساس غرور و البته رویاپردازی.
نویسنده: جوان مورای
مترجم: سیدحسین علوی لنگرودی
معمولا همهچیز خیلی سریع اتفاق میافتد: به اتاق مدیرکل یا مدیرعامل و یا مالک شرکت دعوت میشوید و به شما گفته میشود که بنا به توانمندیها و سوابق درخشانتان قرار است تا چند روز دیگر به عنوان مدیر همان بخش یا شرکتی مشغول بهکار شوید که تا دیروز در آنجا به عنوان کارمند فعالیت میکردید. واکنش اغلب افراد در ساعات اولیه شنیدن این خبر کاملا مشخص است: شادی و احساس غرور و البته رویاپردازی. اما پس از چند ساعت تشویشها و نگرانیهای شما آغاز میشود، چراکه بار سنگین مسوولیت مدیریت و رهبری یک تیم یا شرکت روی دوش شما که تاکنون تجربه این کار را نداشتهاید سنگینی میکند. از سویی دیگر قرار است مدیریت و راهبری کسانی را بر عهده بگیرید که تا چندی پیش همکارشان بودهاید و در کنار آنها کار میکردید.
بهطور کلی، مدیران تازهکاری که از طریق ارتقای درونسازمانی به مقام مدیریت یک شرکت یا سازمان میرسند، علاوهبر چالشهای مشترک بین تمام مدیران تازهکار و بیتجربه با چالشی به نام ادامه روابط با همکاران دیروز و زیردستان امروز مواجه هستند که بیدقتی در مورد آنها میتواند آینده مدیریتی افراد را با مشکلاتی جدی روبهرو کند و به همین دلیل باید با پختگی و دوراندیشی در این مسیر قدم گذاشت و دست به تجدیدنظر در روابط کاری زد. البته وجود آشنایی قبلی بین مدیر جدید و کارمندان هم دارای جنبههای مثبت و هم ابعاد منفی است.
به هر حال یکی از اولویتهای کاری مدیرانی از این دست این است که الگوهای ارتباطی جدید و مبتنی بر مقام جدیدشان را شکل دهند و به عبارت روشنتر از قالب کارمندی پیشین خود درآیند. از مدیری که درون سازمان رشد کرده و به مقام مدیریت رسیده است این توقع میرود که با توجه به شناخت و احاطه کاملش بر امور و مسائل، عملکردی درخشان و رابطهای عالی با کارکنان برقرار کند و همین مساله اهمیت دوران انتقال را برای چنین مدیرانی دوچندان میسازد. در این مرحله مدیر باید به دو سوال مهم و تعیینکننده بهطور شفاف پاسخ گوید: یکی اینکه آیا میداند که در مقام جدیدش دقیقا چه انتظاری از او میرود؟ و دوم اینکه آیا او امکانات و تجهیزات موردنیاز برای ارائه عملکرد عالی را در اختیار دارد یا نه؟ پاسخ به این دو سوال مشخص خواهد ساخت که تغییرات اجتنابناپذیری که پس از ورود مدیر جدید به یک مجموعه روی خواهد داد محیطی مملو از ابهام و چالش را به دنبال خواهد داشت که باید آنها را به بهترین شکل ممکن مدیریت کرد. برای این کار اجرایی کردن توصیههای زیر مفید خواهند بود:
• در اولین فرصت پس از انتصابتان بهعنوان مدیر، تمام اعضای تیم تحت رهبریتان را دور هم جمع کنید و تغییر موقعیت کاریتان را برای آنها توضیح دهید. قبل از برگزاری این گردهمایی به صورت مکتوب انتصابتان را به اطلاع همه برسانید و در دعوتنامه نیز دلیل برگزاری این جلسه را بحث در مورد تغییراتی که قرار است در سازمان رخ دهد، ذکر کنید.
• به همه این اطمینان را بدهید که تغییرات و تحولات آتی بهطور حتم مثبت و سازنده خواهند بود و به نفع تمام افراد تمام میشوند. در این میان از تهدید کردن و هشدار دادن به دیگران جدا خودداری کنید، چراکه مقاومت گسترده همکاران سابقتان را که هنوز به شما به عنوان مدیر مافوقشان نگاه نمیکنند به دنبال خواهد داشت.
• سبک مدیریتیتان را برای همکاران سابقتان تشریح کنید. سعی کنید هم از انتظارات همکاران از شما به عنوان مدیر مطلع شوید و هم توقعات خود از آنها را به عنوان یک مدیر تبیین کنید. بهتر این است که این کار با شفافیت و بدون تعارف صورت پذیرد تا از بروز سوءتفاهمهای بعدی پیشگیری شود.
• هیچگاه سبک مدیریتیتان را با مدیر قبلی مقایسه نکنید. مقایسه کردن خود با مدیر قبلی یکی از بزرگترین اشتباهاتی است که میتوانید در نخستین روزهای مدیریتیتان مرتکب شوید و بهتر است بهجای این کار بر تبیین سبک مدیریتی و اولویتهای کاریتان تمرکز کنید.
• به پیشنهادها و توصیههای کاری همکاران سابقتان با دقت گوش کنید. بعضی از مدیران تازهکار از بهادادن به همکاران سابقشان که الان زیردستشان محسوب میشوند هراس دارند، درحالی که آنها میتوانند بهترین مشاوران باشند و در اغلب موارد پیشنهادهایی ارائه میدهند که کاملا کاربردی و عملی است.
• با همه افراد تحت امرتان به یک شکل برخورد کنید. همه ما وقتی که به عنوان کارمند در یک مجموعه مشغول بهکار هستیم با بعضی از همکارانمان صمیمیتر و نزدیکتر هستیم و رابطه کاری بهتری با آنها برقرار میکنیم. اما بعد از آنکه به مقام مدیریت میرسیم باید تمام این تفاوتهای ارتباطی را کنار بگذاریم و با همه کارکنان به یک شکل برخورد کنیم. پس همیشه به یاد داشته باشید که یک مدیر هیچگاه در برقراری ارتباط با افرادش تبعیض قائل نمیشود.
• خودتان باشید. با در نظر گرفتن تمام تغییراتی که پس از مدیر شدن شما رخ داده یا خواهد داد، همیشه سعی کنید خودتان باشید و به اصطلاح «خودتان را گم نکنید» چراکه این ویژگیهای فردی و توانمندیهای شخصیتان بوده است که موجب شده به مقام مدیریتی برسید و ایجاد تغییرات گسترده در شخصیت و برخوردهای شما باعث میشود از خود قبلیتان فاصله بگیرید. هیچگاه از یاد نبرید که همکاران سابق شما بهطور کامل حرکات و رفتارهایتان پس از ارتقای مقام را تحتنظر دارند و بهخصوص در هفتهها و ماههای اول فعالیت مدیریتی، توان مدیریتی و ارتباطیتان را برانداز میکنند، پس چه بهتر که در این دوران گذار عملکردی بینقص و رفتاری اندیشمندانه و هدفمند داشته باشید.
ارسال نظر