یادداشت
پروژههای عمرانی خاورمیانه و فرصت صنعتی ایران
آنچه که سبب رشد صنعتی مداوم و سریع برخی کشورها در نیمه قرن اخیر شده، توجه ویژه به بحث ظرفیت نسبی اقتصادی و شکار فرصتها بوده است.
علی غفوری
آنچه که سبب رشد صنعتی مداوم و سریع برخی کشورها در نیمه قرن اخیر شده، توجه ویژه به بحث ظرفیت نسبی اقتصادی و شکار فرصتها بوده است. به طور مثال کشورهای شرق آسیا نظیر ژاپن، کرهجنوبی، مالزی، سنگاپور و تایوان با بهرهگیری به موقع از سیاستهای ضد کمونیستی آمریکا (علیه چین و شوروی) استفاده کرده و به جذب سرمایه غربی پرداختند به گونهای که طی سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۹۰ حجم اقتصاد خود را دهها برابر افزایش دادند یا ترکیه بین سالهای ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۵ از درگیری کشورهای منطقه، فروپاشی شوروی و وابستگی شدید کشورهای تازه استقلالیافته حداکثر استفاده را کرد، به گونهای که اقتصاد بسیار ضعیف خود را مبدل به یک اقتصاد متوسط با تورم و کسری بودجه اندک کرد.
به نظر میرسد کشورهای نفتخیز عرب نیز در حال حاضر با درس گرفتن از اشتباهات دهههای ۷۰ و ۸۰ میلادی این بار قصد ندارند دلارهای نفتی خود را صرفا صرف واردات کالای تجملی کنند. افزایش قیمتهای نفت از ۱۵ تا ۱۷ دلار به ۳۵ تا ۴۰دلار در سال ۲۰۰۴ و حدود ۶۰دلار در حال حاضر (به ازای هر بشکه نفت) آنان را به این فکر انداختند تا منابع پایدارتری را برای فعالیتهای اقتصادی خود انتخاب کنند. ساخت بنادر عظیم و فرودگاههای بینالمللی بخشی از این اهداف است.
از طرف دیگر کویت، عربستان، قطر و امارات متحده عربی از هماکنون سرمایهگذاریهای صدها میلیارد دلاری خود را برای بازسازی صنایع نفتی و گازی آغاز کردهاند. این سرمایهگذاریها نه تنها سبب اصلاح شبکههای قبلی تولید و توزیع انرژی میشود بلکه توان تولید آنها را به شدت بالا خواهد برد. مضافا آنکه پتروشیمیها به آنها این اجازه را میدهند که دیگر «نفت با ارزش» را به صورت «خام» به فروش نرسانند و با تبدیل آن به مواد پتروشیمی به ارزش افزودههای چند صد برابری دست پیدا کنند.
تنها کویت برای دستیابی به اهداف بزرگ انرژی خود ۶۴میلیارد دلار سرمایهگذاری طی ۱۵سال را در دستور کار دارد.
از طرف دیگر نشریه اقتصادی مید چندی پیش در گزارشی ارزش پروژههای عمرانی خاورمیانه را یکتریلیون و ۱۳۰میلیارد دلار ذکر کرد که حدود یک سوم آن (۳۴۵میلیارد دلار) مربوط به امارات متحده عربی است. این رقم حدود ۵/۳برابر مجموع طرحهای عمرانی ایران (۹۸میلیارد دلار) ذکر شده است. کویت با ۲۱۲میلیارد دلار پروژه و قطر با ۱۲۱میلیارد دلار پروژه نیز از ایران جلوتر هستند.
اعراب هماکنون به شدت در بخش نیروگاهی، نفت و گاز، کارخانههای بزرگ صنعتی، ساختمانسازی و صنعت گردشگری فعال شدهاند. در چنین شرایطی برنامه ایران چیست؟
ما از این فرصت هزار میلیارد دلاری که قطعا برای سالهای آینده بیشتر نیز میشود، چگونه میخواهیم استفاده کنیم؟ آیا باید فکر خود را معطوف به صادرات چندمیلیارد دلاری چند قلم کالای صنعتی با ارزش افزوده پایین کنیم یا به صورت برنامهریزی شده با استفاده از «مزیتهای نسبی» بخشهای اقتصادی خود حداقل مبدل به یکی از منابع قابل اتکای کشورهای مذکور شویم؟
این مقدار پروژه حداقل به صدها میلیون تن سیمان، فولاد، آلومینیوم، مس و هزاران مهندس و پیمانکار عمده نیاز دارد. صحبت از ساخت هزاران برج تقطیر، بویلر، نیروگاه، مخزن و هزاران کیلومتر لوله عظیم است. ایران اکنون قریب به ۵دهه است که سازنده ماشینآلات صنعتی شده و از غولهایی مانند ماشینسازی اراک، آذرآب و هپکو بهرهمند است، مضافا آنکه از ۳دهه قبل تولیدکننده فولاد و آلومینیوم و ۷۰سال قبل سازنده سیمان بوده است.
به نظر میرسد ایران درحالحاضر مجددا در حال از دست دادن یک فرصت دیگر در چندصد کیلومتری مرزهای جنوبی خود است. در این منطقه سرمایههای عظیمی در حال جابهجا شدن هستند و درآمد نفتی موجب شده تا صادرات سالانه کشورهای شورای همکاری خلیجفارس از ۵۰۰میلیارد دلار در سال بگذرد. حتی ورود به این چنین بازاری به صورت محدود و تنها با قصد فروش مصالح و مواداولیه صنعتی میتواند حداقل سالانه دهها میلیارد دلار درآمد نصیب کشور کند. البته باید اذعان کنیم که با ظرفیتهای فعلی تولید سیمان و فولاد حتی چنین هدف کوچکی نیز قابل دستیابی نیست، اما در صورت عمل به اهداف برنامه چهارم و ایجاد بستر مناسب برای توسعه سرمایهگذاریهای در این دو بخش این امر ظرف ۳سال شدنی است.
ارسال نظر