محمد صادق جنان‌صفت

همه شهروندان در همه جامعه‌ها، اگر بتوانند حتی به میزان یک واحد از پول ملی خود را از دولت - به شکل کالا، کمک خرج و... - دریافت کنند بسیار خرسند و ذوق‌زده می‌شوند. این اشتیاق به گرفتن و انباشت در ذات انسان است و افراد بسیار بسیار کم شماری هستند که هدیه‌های دولت‌ها را نخواهند. به همین دلیل است که دولت‌ها برای خوشحال کردن شهروندان هرچند وقت یک بار به شکل‌های گوناگون مردم را در مسیر خرسند شدن قرار داده و می‌گویند که قرار است کالا یا خدمت ارزان‌تر از قیمت بازار یا به صورت رایگان به آنها از طرف دولت داده شود.

این تعامل میان دولت‌ها و شهروندان به ویژه در دولت‌های رفاه در اروپا سابقه‌ای طولانی دارد و دولت‌هایی نیز در سایر مناطق از این رفتار دولت‌های رفاه تقلید کرده و شهروندان را برای مدتی خوشحال می‌کنند. کدام فردی مثلا در ایران پیدا می شود که از وعده گرفتن ۱۰۰۰ متر زمین رایگان خوشحال نشود. رییس جمهور نیز به عنوان بالاترین مقام اجرایی کشور حق دارد که برای امیدوار کردن مردم وعده‌های بزرگ دهد. آقای احمدی‌نژاد در ۶ سال گذشته از این نوع دولت بخشی‌ها فراوان حرف زده و اتفاقا در گذشته مخالفت چندانی نیز با دولت‌بخشی‌های وی دیده نمی‌شد. منتقدان دولت از هر جناح و طیف سیاسی و از هر صنف و شغلی نیز نمی‌توانند رییس نهاد ریاست جمهوری را درباره دادن وعده نکوهش کنند، اما می‌توانند از وی یا کسانی که طرح دادن ۱۰۰۰ متر زمین رایگان را به او داده‌اند، بپرسند که چنین حرفی آیا پایه و اساس کارشناسی- اقتصادی دارد یا نه؟

در دو روز گذشته و پس از آنکه رییس جمهور تاکید کرد، برنامه دولت ساخت باغ- خانه برای اکثریت شهروندان در کانون توجه و برنامه‌ریزی قرار گرفته است، بحث‌های کارشناسی قابل توجهی از طرف کارشناسان انجام شد. به نظر می‌رسد در سپهر سیاسی خاصی که دولت و منتقدان اصولگرای آن در آن گرفتار شده‌اند، منتقدان می‌توانند از دولت بخواهند که مستندات کارشناسی این برنامه را با سرعت و بدون معطلی در اختیار افکار عمومی و کارشناسان قرار دهد تا این موضوع به مساله‌ای کشدار تبدیل نشود و به دنیای سیاست نرسد. در این صورت منتقدان می‌توانند بدون اینکه موضوع دادن ۱۰۰۰ متر زمین به خانواده‌ها را در حوزه سیاست حل کنند، آن را در چارچوب مسائل تکنیکی، فنی و اقتصادی بررسی و درستی یا نادرستی آن را به شهروندان نشان دهند.

این اقدام منتقدان این مزیت را خواهد داشت که اولا رییس جمهور را آگاه می‌کند که شاید طرح ارائه شده از سوی کارشناسان مورد اعتماد او، اجرایی نیست و ثانیا شهروندان را از غرق شدن در رویا نجات می‌دهد. اقتصاددانان می‌گویند، اگر انسان توانایی کیمیاگری داشت و می‌توانست همه سنگ‌ها را به طلا تبدیل کند، نه دولتی نیاز بود و نه اینکه دولت‌های موجود نیاز به برنامه‌ریزی برای افزایش تولید ثروت داشتند؛ اما حیف که سنگ کیمیا وجود ندارد.