از زمان انفجار مهیب بیروت در چهارم اوت، سناریوها و گمانه زنی های مختلفی در خصوص آینده این کشور با وجود تداوم تظاهرات مطرح می شود. این کشور علاوه بر خسارت های مالی و جانی سنگین حالا مرحله پیچیده تری را با استعفای دولت تجربه می کند. همزمان حمله ها به مقاومت و حزب الله نیز در رسانه های مختلف ادامه دارد و  مشخص نیست تحولات جاری چه مسیری را پیش روی بیروت قرار خواهد داد. جمهوری اسلامی ایران که همواره نگاه خاصی به لبنان داشته بار دیگر با ملت و دولت این کشور اعلام همبستگی کرده و وزیر امور خارجه ایران در سفر خود به این کشور ضمن دیدار با مقام های مختلف برای همیاری در بازسازی خرابی های ناشی از انفجار، تامین برق، ساخت و ساز، دارو و درمان و غیره اعلام آمادگی کرد. اهمیت سفر وزیر خارجه کشورمان به لبنان و بررسی تحولات پیش رو موضوع گفتگوی خبرآنلاین با حسین رویوران کارشناس مسائل منطقه بود که در ادامه مشروح آن را می خوانید:

سفر وزیر خارجه کشورمان به بیروت در این برهه از چه زوایایی قابل اهمیت است؟

به دلیل اتفاق تلخی که در لبنان رخ داد و شرایط همبستگی تهران و بیروت سفر وزیر امور خارجه کشورمان از اهمیت بسزایی برخوردار است. شاید در این بین مساله مهم این باشد که با توجه به شرایط کنونی ایران چگونه می تواند پایگاه های نفوذ خود را در این کشور حفظ کند. به طور اساسی نفوذ ایران به پایگاهی اجتماعی در لبنان متکی است. به طور مشخص این پایگاه اجتماعی مربوط به حامیان مقاومت است که دربرگیرنده همه طوایف است. از همین رو تا زمانی که جمهوری اسلامی ایران از مقاومت حمایت می کند این پایگاه نیز با ایران خواهد بود و نمی توان در آن تردید کرد.

ایران نسبت به مقاومت یک پایگاه ایدئولوژیک دارد و در این مسیر حمایت های ایران نیز باعث تقویت و استحکام این پایگاه می شود. بدیهی است با همه تغییر و تحولات این پایگاه تحت هر شرایط حفظ و تداوم خواهد داشت.

سفر آقای ظریف در راستای رایزنی ها برای تشکیل دولت جدید بوده است؟ نوع دولتی که روی کار خواهد آمد برای ایران تا چه حد مهم خواهد بود؟

فشارهای مضاعف و تشدید اختلافات در ائتلاف حاکمه در پی حادثه انفجار بیروت موجب استعفای دولت لبنان شد. ائتلافی که متشکل از ائتلاف ۱۴ مارس بوده است. با توجه به اینکه نخست وزیر این کشور بحث انتخابات زودرس بدون هماهنگی با بقیه را مطرح کرد خشم و عصبانیتی علیه این دولت به وجود آمد. حتی در ادامه نبیه بری رئیس پارلمان بحث استیضاح دولت را مطرح کرد و نخست وزیر قبل از اینکه در پارلمان برکنار شود زودتر استعفا کرد.

تشکیل و نوع دولت جدید تفاوتی ندارد. ائتلاف ۸ مارس دارای ۷۱ کرسی از ۱۲۸ کرسی است که بیش از اکثریت محسوب می شود. از همین رو به راحتی می تواند دولت جدید را تشکیل دهد. بنابراین دولت می تواند با فرد دیگر و بر اساس صلاحدید و ملاحظات خاص تشکیل شود. لذا می توان آن را امری عادی و بدون خطر و ریسک دانست. ضمن اینکه بدون احترام گذاشتن به نگاه این اکثریت سیاسی و اجتماعی هیچ دولتی قادر به استمرار نیست. به این دلیل که نظام لبنان پارلمانی است و اگر دولت از حدودش تجاوز کند پارلمان می تواند آن را عزل کند.

 

تلاش ها برای کمرنگ کردن نقش حزب الله در مسائل سیاسی و امنیتی لبنان را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا اساسا تحقق چنین امری ممکن به نظر می رسد؟

این ادعا درست نیست. در سفر امانوئل مکرون رئیس جمهوری فرانسه به لبنان شاهد بودیم که تمام سران گروه ۱۴ مارس برای دیدار با وی درخواست ملاقات داشتند که مکرون نپذیرفت. اما خود او درخواست دیداری با هیات حزب الله داشت. «محمد رعد» رئیس فراکسیون وفاء به مقاومت وابسته به حزب الله لبنان با مکرون دیدار و گفتگویی داشت که نزدیک دو ساعت به طول انجامید. نکته جالب اینجاست که این اتفاق درست در زمانی رخ می دهد که کشورهای اروپایی حزب الله را گروهی تروریستی تلقی می کنند. شکستن این قاعده و گفتگو با حزب الله به عنوان محور ائتلاف اکثریت پارلمان نشان می دهد که نه تنها حزب الله به سمت تضعیف نمی رود بلکه حتی از طرف غربی ها نیز به دلیل جایگاه مهمش در نزد مردم مورد احترام است.

اینکه گفته می شود پروژه لیبی سازی لبنان کلید خورده تا چه حد با واقعیات میدانی تطابق دارد؟

در خصوص حدسیات همیشه باید به دنبال شاخص باشیم و بدون شاخص قادر به حدس و گمان زدن نخواهیم بود. در لبنان مشکلات بزرگ اقتصادی و بانکی وجود دارد و دولت این کشور بدهی ۱۲۵ میلیارد دلاری دارد اما در آخرین انتخابات شاهد رای مردم بودیم که ۸ مارس بود. مردم احساس کردند که با این انتخاب لبنان می تواند از بحران خارج شود. وجود معترضان را نمی توان منکر شد اما آنها در اقلیت قرار دارند، اقلیتی که در پارلمان نیز وجود دارد و هیچگاه قادر نخواهند بود که نظرشان را به اکثریت تحمیل کنند.

برخی از تحلیل ها در انفجار بیروت حاکی از بحران آفرینی آمریکا در منطقه است. بدین منظور که ترامپ از این موضوع بتواند بهره برداری انتخاباتی کند و یا حتی آن را به نوعی با توجیهات جدید به تعویق بیندازد. نظر شما چیست؟

چنین امری امکان پذیر نیست. آمریکا حتی در جنگ جهانی دوم که بشدت درگیر آن بود انتخابات به تعویق نیفتاد. از سویی بحران سازی نیز به انتخابات کمکی نمی کند. ما تجربه بوش پدر را داریم که در سال ۱۹۹۱ با عراق وارد جنگ شد و کویت نیز در پی آن آزاد شد. علیرغم اینکه وی در جنگ بود مردم آمریکا به او رأی ندادند. این موضوع به خوبی نشان می دهد که مردم ایالات متحده آمریکا برای سیاست های بحران زا و جنگ طلبانه ارزشی قائل نیستند.

در مراکز پژوهشی آمریکا بحث اصلی این است که واشنگتن باید سیاست هایش در قبال تهران را تغییر دهد. جو بایدن رقیب اصلی ترامپ در انتخابات سوم نوامبر به صراحت اعلام می کند که اگر برنده شود به سرعت به توافق هسته ای باز می گردد و حتی اعلام می کند توسعه روابط اقتصادی و سیاسی را دنبال خواهد کرد. از طرفی شاهد هستیم که دونالد ترامپ نیز تحت فشار این مراکز مطالعاتی اعلام می کند که در صورت انتخاب مجدد ظرف ۳۰ روز با ایران به توافق خواهد رسید. این مساله به خوبی نشان می دهد که حذف سیاست ناکام فشار حداکثری خواسته اکثر مراکز پژوهشی آمریکا است.

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.