بخش دوم
نزاع برادرانه - ۵ اردیبهشت ۹۵
مترجم: محمدحسین باقی
در بخش اول اشاره شد که ابو قتاده و المقدیسی دو تن از روحانیون برجسته القاعده بودند که بهعنوان نظریهپرداز به داعش پیوستند اما پس از وحشیگریهای داعش از این گروه بریده و بار دیگر به القاعده اعلام وفاداری کردند. این دو روحانی بارها تلاش کردند تا با رهبران داعش بهویژه البغدادی مذاکره کرده و بار دیگر این گروه را زیر لوای القاعده بیاورند اما هر بار تیرشان به سنگ خورد.
اما مقدسی و قتاده نظارهگر بودند که چگونه افراطیون جوان داعشی ندای پیروزی سر میدهند.
مترجم: محمدحسین باقی
در بخش اول اشاره شد که ابو قتاده و المقدیسی دو تن از روحانیون برجسته القاعده بودند که بهعنوان نظریهپرداز به داعش پیوستند اما پس از وحشیگریهای داعش از این گروه بریده و بار دیگر به القاعده اعلام وفاداری کردند. این دو روحانی بارها تلاش کردند تا با رهبران داعش بهویژه البغدادی مذاکره کرده و بار دیگر این گروه را زیر لوای القاعده بیاورند اما هر بار تیرشان به سنگ خورد.
اما مقدسی و قتاده نظارهگر بودند که چگونه افراطیون جوان داعشی ندای پیروزی سر میدهند. آنها به لعن و تمسخر و خائن قلمداد کردن حامیان قدیمی پرداختند؛ در حالی که القاعدهای که از سوی کهنهسربازان دوران حضور شوروی در افغانستان هدایت میشد، در این جنگ داخلی جهادی به زانو درآورده شدند. وقتی قتاده در درون یک لیوان شیشهای کوچک چای میریخت او تصاویری را جلوی دیدگان خود میگرفت تا عمق نفرت خود از داعش را بهتر ابراز کند. او دوست دارد با استعاره سخن بگوید. او میگوید: این گروه «بوی بدی میدهد» و باعث شده محیط رادیکال اسلامی آلوده شود. او چنین ادامه میدهد: نه، بهتر است آنها را «غدهای سرطانی» در درون جنبش جهادی نامید یا باید مانند شاخه بیماری از یک درخت انجیر که پیش از اینکه کل درخت را آلوده کند، هرس شده و پاکسازی شود. قتاده که روزگاری از سوی «کمیسیون ویژه تجدیدنظر مهاجرت بریتانیا» بهعنوان «فردی واقعا خطرناک... در بطن فعالیتهای تروریستی مرتبط با القاعده» توصیف شده بود،صدایی گرفته و کلفت دارد مانند صدای مارلون براندو در «پدر ناتنی»؛ او آرام صحبت میکند و برای ایجاد حس تاثیرگذاری مکث میکند. هیکل تنومند او یکی از آن صندلی راحتیهایی که به سبک دوران لویی چهاردهم ساخته شده و در اتاق پذیرایی واقع شده بود را پر کرده بود. او که در جای امنی بود بار دیگر به یک استعاره بازگشت تا توضیح دهد چگونه داعش نسلی از جوانان مسلمانی که به سختی 11 سپتامبر را به یاد میآورند، به خدمت خود در آورده است. او میگوید: «شما به رستوران میروید و مثلا فلان غذای خوشمزه و دلپذیر را نزد شما میگذارند. خیلی خوشمزه و وسوسهانگیز به نظر میرسد. اما بعد به آشپزخانه میروید و گند و کثافتی میبینید که باعث انزجار شما میشود.» این دو روحانی میگفتند از اینکه داعش از نگاه و اعتبار مذهبی آنها برای پنهان کردن توحش خویش و کسب مشروعیت ایدئولوژیک، جذب نیرو و توجیه نبرد با القاعده و زیرشاخههایش استفاده میکند به شدت متعجب هستند. مقدیسی میگفت: «داعش تمام آثار مذهبی ما را مصادره کرد. آنها این آثار و تمام نوشتههایمان را از ما ربودند. آنها کتابها و اندیشههای ما بودند.» اکنون ابو قتاده میگفت: «آنها به احدی احترام نمیگذارند و آثار دیگران را به نام خود مصادره یا از آن آثار به نفع خود و دیدگاههای خود تفسیر میکنند.» آنها تایید میکنند که چنین رفتار گستاخانهای در روزهایی که بنلادن زنده بود قابل پذیرش نبود.
مقدیسی با تاسف میگوید: «هیچکس علیه بن لادن صحبت نمیکند. بن لادن یک ستاره بود و کاریزمای خاصی داشت.» اما با وجود محبت و علاقه شخصی به جانشین او یعنی الظواهری - که او را دکتر ایمن میخوانند- هر دو میپذیرند که ظواهری دارای اقتدار و کنترل در راستای دفع تهدید داعش نیست. قتاده میگوید از «همان دوران آغازین» زعامت ظواهری، وی فاقد «کنترل و تصدی مستقیم نظامی و عملیاتی بود. او به عملیات به شکل غیرمتمرکز عادت کرده است. او منزوی شده است.» به گفته مقدیسی، ساختار سازمانی القاعده «فرو پاشیده است.» مقدیسی میگوید: «ظواهری به تنهایی و بر اساس وفاداری عمل میکند. هیچ ساختار سازمانی وجود ندارد. فقط کانالهای ارتباطی و وفاداری هست.» متاسفانه داعش تمام تلاش خود را کرده تا تضمین کند که آن وفاداری نه تنها کافی نبوده که از میان هم رفته است. دکتر مُنیف ثمره- یکی از کهنه سربازان در افغانستان و همکار نزدیک مقدیسی و قتاده - تصویری نگرانکنندهتر از جایگاه القاعده ارائه میدهد. ثمره، بهعنوان پزشکی عمومی که اداره یک کلینیک رایگان برای درمان مبارزان و البته غیرنظامیان سوری آسیبدیده را در دست دارد، تجربه بیشتری نسبت به مقدیسی و قتاده با سازماندهی عملیاتهای روزانه شورشی دارد و در دورانی که این دو روحانی به تکرار به زندان میافتادند اداره امور مربوط به آنها را در دست داشت. او میگوید: کمکهایی که روزگاری در قالب موج «صدها دلاری» میآمد خشک شده زیرا کمکدهندگان کمکهای خود را به داعش میدهند و برخی دیگر هم از دادن کمک خودداری کردند تا مانع خونریزی میان این دو گروه شوند. یکی دیگر از اعضای سابق القاعده به نام «ایمن دین» - که از این گروه برید و برای جاسوسی به سازمان اطلاعاتی بریتانیا پیوست- به گاردین گفت که یکی از منابعش در مناطق قبایلی پاکستان میگفت که منابع مالی القاعده مرکزی در وزیرستان آنقدر پراکنده است که سال گذشته به میزانی کاهش یافت که او مجبور شد لپتاپ و اتومبیل خود را بفروشد تا غذا تهیه کرده و اجاره خانه اش را بپردازد.
ارسال نظر