جهانی شدن و آمار
سده بیستم در تاریخ جهان، سدهای بود که بشر در آن به تحول عظیمی دست یافت. در این دوره کشورها با ایجاد سیستم پیشرفته تولید انبوه، گسترش شبکههای حمل و نقل عمومی و شبکههای مخابراتی جهان موفق شدند روند انقلاب صنعتی را که در قرن نوزدهم آغاز شده بود، به اوج مطلوبی برسانند.
سده بیستم در تاریخ جهان، سدهای بود که بشر در آن به تحول عظیمی دست یافت. در این دوره کشورها با ایجاد سیستم پیشرفته تولید انبوه، گسترش شبکههای حمل و نقل عمومی و شبکههای مخابراتی جهان موفق شدند روند انقلاب صنعتی را که در قرن نوزدهم آغاز شده بود، به اوج مطلوبی برسانند.
نوآوریهای تکنولوژیکی، پویایی فعالیتهای اقتصادی، برقراری تجارت آزاد، گسترش سرمایهگذاریهای فرامرزی و همکاریهای بینالمللی، فروپاشی مرزهای ملی را از دیدگاههای اقتصادی، فرهنگی و تا حدودی اجتماعی به همراه داشت. در جهانی شدن، بازار جهانی به مانند یک بازار کشور واحد عمل میکند و جابهجایی آزاد کالا، سرمایه، خدمت، فنآوری اطلاعات و حتی نیروی انسانی متخصص را فراهم میآورد. همه این دگرگونیها موجب شده روندهای گذشته آماری نظیر بسیاری از آمارهای کسب و کار، نیروی انسانی شاغل و بیکار و تجارت خارجی کاربرد رایج و سنتی خود را از دست بدهد و موضوعهای جدیدی به زندگی اجتماعی و اقتصادی وارد شود که آمار تا به حال پاسخگوی مناسب آنها نبوده است و بسیاری از مفاهیم و معیارهای اندازهگیری نیازمند آنند که بازنگری شوند و با شرایط روز تطبیق داده شوند. در این مقاله سعی شده است آثار جهانیشدن بر آمار در زمینههای اقتصادی، اجتماعی و محیط زیست ارائه شود.
۱ - آمارهای اقتصادی
در دنیای متغیر امروز نظارت بر امور اجتماعی و اقتصادی به چالش بزرگی تبدیل شده است.
آمار معمولا و بهطورکلی میتواند تصویری نسبتا دقیق از گذشتهها و فعالیتهای نسبتا سنتی جامعه ارائه دهد و آمارهایی که پدیدههای جدید نظیر ورود کالاها و خدمات جدید به بازار، تغییر ساختار تجاری شرکتها، ورود تکنولوژیها و بینالمللی شدن اقتصاد، فراملیتی شدن شرکتها و از بین رفتن مرزهای گمرکی را به تصویر میکشند از چندان دقتی برخوردار نیستند و این را از ویژگیهای ذاتی آمار میتوان قلمداد کرد. از این رو میتوان گفت که کل سیستم آمارهای اقتصادی و اجتماعی، تا حد زیادی، ارتباط خود را با نیازهای کسب و کار، تحقیق، توسعه و الگوهای جدید اقتصاد جهانی که با پیچیدگیهای ذاتی همراه است از دست داده است.
نوآوریها و تکنولوژیهای پیشرفته، طبیعت اقتصادی و اجتماعی را از جنبههای مختلف به چالش کشیده است. هم جهانی شدن و هم پیشرفتهای تکنولوژیکی موجب شتاب بیشتری از دهه 90 به بعد شد. بهعلاوه عوامل متعدد دیگری هستند که با تکنولوژی و جهانی شدن در هم آمیختهاند. ظهور کالاها و خدمات جدید، تغییر کیفیت کالاها و خدمات، تغییرات در بازارهای مالی و نیروی کار، ظهور اقتصادهای غیرمادی و غیرکالایی (Immaterial Economy) نمونههایی از هم آمیزی تکنولوژی و جهانی شدن است. تکنولوژی و جهانی شدن به پیچیدگی پدیدههای اقتصادی و اجتماعی میافزاید و در نتیجه سیستمهای آماری بهطور مداوم و فزاینده متنوعتر و پیچیدهتر می شوند. بهعنوان مثال طی چند سال گذشته تهیه آمارهای مربوط به محیط زیست روز به روز متنوعتر و پیچیدهتر شده است.
همه میدانیم که از اوایل سالهای دهه ۱۹۹۰ تغییر الگوها و شرایط اقتصادی کشورها بحث روز است و همه بر این باور رسیده اند که چیزی در ساختار اقتصادی کشورها در حال بروز است و این تغییرات ساختاری در اقتصاد نیازهای اطلاعاتی جدیدی را تقریبا در تمامی زمینههای آمارهای اقتصادی بهوجود آورده است. چالشهای اساسی شاید در زمینه اندازهگیری قیمت کالاها و خدمات و دیگر شاخصهای کمی و کیفی هر دو باشد. اطلاعات موجود در باره خدمات بسیار اندک است. نقش سرمایه انسانی در رشد اقتصادی نیاز به تحقیق و اندازه گیری دقیقتری دارد. صنایع در حال تغییر شکلند و لذا طبقهبندیها، تعاریف و مفاهیم، و استانداردها به سرعت کهنه و نابهنگام میشوند. ساخت متغیرهای آماری که قادر به بیان عملیات بنگاههای جهانی شده باشند بهطور فزایندهای مشکل میشود. نوع قراردادهای استخدامی ظاهراً به سوی یکنواختی میرود، ولی جبران خدمات نیروی انسانی روز به روز متنوعتر و پیچیدهتر میشود. فاصله دانش آمار در رابطه با اکثر عوامل اجتماعی و محیط جدید اقتصادی که در شکل دهی و تداوم دورههای کسب و کار اثرگذارند، بسیار زیاد شده است. سوالات زیادی در باره شیوه نگاهداری حسابهای
کسب و کار در شرکتها که دفاتر حسابداری خود را بیشتر به صورت سنتی نگاهداری میکنند مطرح است، ضمن آنکه تولید غیرمادی (خدمات) در این شرکتها روز به روز جایگاه مهمتری پیدا میکند. مبالغ هنگفتی سالانه در تکنولوژیهای جدید سرمایهگذاری میشود، ولی اطلاعات قابل اعتمادی در مورد آنها نه در سطح ملی و نه در سطح بنگاهی کمتر وجود دارد. غالب کارشناسان و حتی نهادهای بینالمللی چون بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول دائما تکرار می کنند که سیستم نظارت بر بازار پول و سرمایه که آمار مهمترین آنهاست خیلی عقب تر از بازار اختراعات و نوآوریها در جهان است.
بحران مالی بینالمللی و اصولا نظام مالی بینالمللی در سالهای 1990 منجر به بازنگری اصول نظام مالی جهان شد. اطلاعات آماری در افزایش شفافیت و بازشدن و بازنگری نظام مالی جهانی نقش عمدهای داشت و نتیجه آن شد که برای جلوگیری از بحرانهای مالی پیشرفت سیستم اطلاعاتی و آماری اهمیت فوقالعادهای دارد.
با جهانی شدن اقتصاد و وابستگی بازارهای مالی و فعالیت بنگاههای فراملیتی همکاریهای بینالمللی، تولید آمار روز به روز اهمیت پیدا میکند و نیاز به همکاری و هماهنگی بین سازمانهای آماری بینالمللی و ملی به اشکال گوناگون ضرورت فوقالعاده مییابد. تلاش برای ایجاد استانداردها و اصول مشترک و مبادله اطلاعات بهترین راه حصول به پیشرفت است.
1-1 - آمار کسب و کار
تعداد بنگاهها و سازمانهایی که عملیات آنها در سطح جهانی گسترش مییابد. در چند سال اخیر به شدت در حال افزایش بوده است. در شرایط فعلی اقتصادی جهان برای شرکتها سودآورتر و آسانتر شده است که تولیدات خود را در مکانهای جدید و متفاوتی در داخل کشور یا در گوشه و کنار جهان مستقر سازند. اولین واقعیت آن است که در شرایط جهانی شدن مرزهای ملی مفهوم خود را در ارتباط با عملیات بنگاههای بزرگ چندملیتی از دست دادهاند و این بنگاهها از دیدگاه تولید آمارهای اقتصادی مسالهزا شدهاند. این بنگاهها به سادگی قادر به ارائه سهم تولید خود از هر کشور در شبکه جهانی تولید خویش نیستند. بهعلاوه مفاهیم آماری غالبا با اصطلاحات رایج در عملیات حسابداری این بنگاهها انطباق چندانی ندارد.
مهمترین نیازهای توسعه آمار معمولا به آمارهای اقتصادی موجود از جمله آمار سیستم حسابهای ملی، آمار تراز پرداختها، شاخص مزد و حقوق، شاخص قیمت کالاها و خدمات، و آمارهای داده و ستانده تولیدات رهنمون میشود. آمار شناسان در شرایط امروز اقتصاد جهانی و اقتصاد ملی کشورها باید به توسعه روشهای نوین و منابع اطلاعاتی جدید برای حفظ کیفیت مطلوب، قابلیت اعتماد و رضایتبخشی آمارهای اقتصادی روی آورند و تامینکننده این نیازها باشند.
جهانیشدن بیتردید موجب مشکلاتی، برای آمار تجارت خارجی، جمعآوری اطلاعات مربوط به تولید و بازگشت سرمایه شرکتها و همچنین شاخص قیمتها و حسابهای ملی شده است. یک منبع مشترک اشتباه آمارها در دنیای امروز ناشی از فعالیت شرکتها و گزارش نادرست آنها در زمینه تجارت است. جمعآوری و تهیه آمار از میزان کالاهایی که بین شعبههای مختلف یک بنگاه یا یک گروه از بنگاهها صورت میگیرد و نیز تهیه قیمت این کالاها کار چندان سادهای نیست. بسیاری از آمارهایی که بر پایه مفهوم حاکمیت قلمرو اقتصادی درگذشته جمعآوری میشد در حال حاضر با مشکل مفهومی و منطق درک ذاتی فعالیت بنگاههای فراملیتی مواجه است. افزایش روزافزون سهم تجارت جهانی با مشکلات فزایندهای از این نوع در معاملات درونی یک شرکت فراملیتی وبین شرکتهای فراملیتی با خود به همراه دارد.
میزان اشتباه آماری و نامتوازنی ترکیب حساب جاری تراز پرداختهای جهان در سال 1999 که منشأ آن جهانیشدن است طبق محاسبه صندوق بینالمللی پول بالغ بر 128 میلیارد دلار کسری بود که در حال حاضر به بیش از 200میلیارد دلار رسیده است. و حال آنکه طبق اصول مسلم این عدد میبایست برابر صفر باشد. این نامتوازنی و نامتعادلی عمدتا ناشی از ثبت ناکافی جبران عوامل تولید در بنگاههای فراملیتی است. مرزهای ملی در اقتصاد جهانی ارتباط نظارتی خود را بهویژه در مورد شرکتهای فراملیتی و بزرگ که رشد فزایندهای هم دارند از دست دادهاند. آشنایی با کسبوکار جدید و فرایند تولید ضرورتی است که صحت آمارها را تضمین میکند. مشکل دیگر آن است که در آمارهایی که تولید میشود مفاهیمی بهکار میرود که همراستای مفاهیمی که در نظام درونی اطلاعاتی بنگاهها استفاده میشود، نیست.
مشکل آمار دادهها و تولید با پیچیدگیهای بیشتری همراه است و این ناشی از آن است که سهم زیادی از بازگشت سرمایه بنگاهها از منابع دیگری غیر از کالاهای تولیدی حاصل میشود. درآمد ناشی از حقالامتیاز (Royalty)، انجام خدمات و نقل و انتقال سهام در زمره دیگر منابع این بنگاهها است. سهم فزایندهای از ارزش افزوده بنگاهها ناشی از محیط دیجیتالی (فعالیتهای ناشی از خدمات بکارگیری کامپیوتری) است که اقلام متعددی را در بر میگیرد. ارزش افزوده زیادی ناشی از طراحی، روشدهی، ساخت، مهندسی، بازاریابی، تبلیغات، خدماترسانی، فروشندگی، مشاوره و رهنموددهی است. به همان نسبت که نقش تولید مادی کم میشود تولید آمار با مشکلات بیشتری همراه خواهد شد و مرز بین تولید کالاهای سنتی و خدمات بهطور فزایندهای مبهم میشود.
صورتحساب سود و زیان و ترازنامه شرکتها مهمترین ماخذ برای نظارت آماری است که اهمیت آنها برای هدایت سرمایهگذاریها و افزایش وکاهش آنها در اقتصاد جهانی مستمرا در حال افزایش است. سالها است که برای هماهنگ و استاندارد کردن صورتهای مالی شرکتها در سطح بینالمللی تلاش میشود. در حال حاضر شیوه نگاهداری حسابها و دفاتر مالی در آمریکا و اروپا متفاوت است و حتی در داخل اتحادیه اروپا هنوز یکنواختی وجود ندارد.
در پایان سال ۲۰۰۰ توصیه نامه خاصی برای برقراری یکنواختی و ادغام حساب شرکتها در اتحادیه اروپا تهیه شد که از شرکتهای فهرست شدهای می خواهد که ترازنامه و صورت حساب سود و زیان خود را در قالب این توصیه نامه که استاندارد بینالمللی حسابداری (International Accounting standard) نام گرفته، تهیه نمایند.
1-2 - اندازهگیری تغییرات قیمت
مشکلات اندازهگیری تغییرات کیفی کالاها و خدمات در شاخصهای قیمت سابقهای طولانی دارد. روشهای متعدد و متنوعی، چه در تهیه شاخصهای قیمت مصرف کننده و چه در شاخصهای تولیدی دیده میشود. تغییر کیفی محصولات و خدمات مهمترین مشکل در ایجاد شاخصهای قیمت است. بهعلاوه در بین کشورها در وارد کردن کالاهای جدید به شاخصهای قیمت، که روز به روز شدت میگیرد، تفاوت زیادی دیده میشود و از این رو قابلیت اعتماد شاخصهای قیمت برای مقایسههای بینالمللی چندان زیاد نیست و از این رو اقتصاددانان برای تحلیلها و مطالعات تطبیقی با مشکل مواجهند و ترجیح میدهند از شاخصهای قیمت ملی به جای زیر شاخصهای متعدد موجود بهره گیرند.
مشکلات ناشی از تغییر دیر به دیر سال پایه شاخصهای قیمت و مقدار و نیز اریبهای ناشی از فرمولهای بهکارگیری در شاخصها تا حد زیادی حل ناشده باقی مانده است و چالشهای زیادی در مورد تغییرات قیمت و تورم که از حساسیت خاصی در جامعه برخوردار است، بهوجود آورده است. برای مثال شاخص «لاس پیرز» (Laspeyrs) که فرمول مورد استفاده در بیشتر کشورهای جهان و از جمله ایران است؛ به دلیل آنکه این شاخص معمولا برآورد بیشتری از سطح عمومی قیمتها به دست میدهد، مورد انتقاد زیادی قرار گرفته ولی هنوز جایگزین قابل قبولی هم پیدا نکرده است. در مورد شاخصهای تفریح و سرگرمی و بهرهگیری از حیات و بسیاری از شاخصهای کیفی هنوز سوالات زیادی مطرح است که آمار نتوانسته پاسخ لازم را برای آنها ارائه دهد.
۱-۳ - اندازه گیری بهرهوری
بهرهوری در اقتصاد متحول شده کشورها مورد توجه روز افزون است. در اواخر سالهای دهه 1990 بسیاری از کشورها و از جمله کشورهای صنعتی پیشرفته، با نوعی ضعف در رشد بهرهوری مواجه شدند و حال آنکه رشد اقتصادهای نوظهور با سرعت بالای بهرهوری همراه شده بود. بهرهوری مفهوم کلیدی رشد، هم از دیدگاه اقتصاد جدید و هم از دیدگاه نظری در اقتصادهای کلاسیک است. نرخ رشد بهرهوری و عرضه نیروی کار تعیین کننده پتانسیل رشد در تولید ناخالص داخلی است. اهمیت کلیدی بهرهوری در توسعه اقتصادی در ارتباط تنگاتنگ با سایر عوامل مهم رشد اقتصادی از جمله سرمایهگذاری ثابت غیرمادی (ارتقای کیفیت نیروی انسانی)، توسعه تکنولوژی، رقابت، سوددهی و ... است. در برنامه چهارم اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران نیز به بهرهوری توجه زیادی شده و سهم بهرهوری کل عوامل را در رشد اقتصادی 8درصدی برنامه معادل 3/31درصد برآورد کردهاند. فاصله بین نظریههای اقتصادی و روشهای اندازهگیری و جمعآوری آمارهای مربوط به بهرهوری قابل توجه است و کاهش دادن پوشش این فاصله در اقتصاد امروز جهان از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. عوامل اثرگذار بر بهرهوری در اقتصاد امروز جهان که
از دیدگاه نظریههای اقتصادی نیز اهمیت زیادی پیدا کردهاند مانند سرمایههای غیرمادی، نوآوریها، کارآفرینی، حاکمیت شرکتها به سادگی قابل کمی شدن نیستند و لذا فاقد نمایانگر مطلوب آماری هستند. همین مشکل در مورد خدمات که سهم بسیار بالایی در اقتصاد کشورها بهدست آورده، موجود است. بسیاری از بخشهای خدماتی نظیر بانکداری، خرده فروشی و عمده فروشی، خدمات کسب و کار، بیمه، خدمات مربوط به انفورماتیک با تمام اهمیتی که پیدا کردهاند، هنوز جایگاه خود را در شاخصها و آمارها بهدست نیاوردهاند. علاقه فزاینده به افزایش بهرهوری که در برنامه چهارم عمرانی ایران نیز بدان توجه شده نشان از چالشهای زیادی برای ارزیابی عملکرد اقتصاد دارد. مشکلات کیفی در اندازهگیری بهرهوری و ناتوانی آمارهای موجود موجب شده آثار بهکارگیری تکنولوژیهای جدید در تولید و در رشد بهرهوری به نحو مطلوبی اندازهگیری نشود و آمار نتوانسته فاصله بین خود و رشد تکنولوژی را پرکند و پاسخگوی تحلیلهای اقتصادی باشد.
تحلیلهای بهرهوری نشان از کمبود شاخصهای بینالمللی قابل مقایسه نیز دارد، زیرا اغلب شاخصهای بهرهوری حالت خرد دارد و در سطح شرکتی یا بنگاهی است و آمار لازم برای بررسی تطبیقی بخشی و ملی چندان در دسترس نیست.
1-4 - اندازهگیری آثار تکنولوژی و جامعه اطلاعاتی
تولید آمار علوم و تکنولوژی مورد چالش بسیاری است. بهنظر میرسد که توسعه تکنولوژی و نوآوریها نیازمند ایجاد مدلهای پیچیدهتری از آمار است. آمار باید تا حد امکان پاسخگوی تلاش دولتها، بنگاهها و افراد در این زمینه باشد و در نظر داشته باشد که توجه نه تنها به تکنولوژی بلکه به نقش دانایی روزافزون است. در بین عواملی که بازنگری شاخصهای تکنولوژی را ضروری کرده، رشد خدمات و جامعه اطلاعاتی است که آمار باید در حیطه آن وارد شود. سیستم آماری بهطور فزاینده با چالش جامعه اطلاعاتی روبهرو است و پاسخگویی به تقاضای این جامعه از ضرورت و فوریت خاصی برخوردار است. چگونگی توسعه جامعه اطلاعاتی مورد عنایت و توجه خاص سیاستمداران نیز میباشد. جامعه اطلاعاتی به عنوان عامل مهم اقتصادی و اجتماعی در چند سال گذشته فوقالعاده حایز اهمیت شده است، زیرا مطالعات اخیر نشان داده که اطلاعات و تکنولوژی مهمترین منبع رشد اقتصادی و بهرهوری است. موفقیت اقتصادهای جدید نیز نشان داد رشد سریع اقتصادی منبعث از پذیرش تکنولوژیهای تازه است و لذا آمارشناسان باید به تولید آمارهای مربوط به اندازهگیری آثار تکنولوژی بر دستاوردهای اقتصادی توجه نمایند.
در طی چند سال گذشته سازمان ملی آمار کشورها تلاش زیادی برای تهیه آمار مورد نیاز جامعه اطلاعاتی کردهاند و مشکلات اندازهگیری و بسیاری از چالشهای ناشی از آن هنوز در پیش روی این سازمانها است ولی این سوال همچنان مطرح است که آیا آمارهای اقتصادی موجود جامعه اطلاعاتی را پوشش میدهد؟ سازمانهای ملی آمار اطلاعات و آمار زیرساختی جامعه اطلاعاتی و ارتباطی را پوشش دادهاند ولی آمارهای موجود در زمینه بهرهگیری و آثار تکنولوژی بر اقتصاد ناکافی است. تجارت الکترونیک، هرچند هنوز دوران بلوغ را میگذراند، ولی رشد سریع آن اندازهگیری آن را برای سازمانهای آماری ضروری کرده و آمار باید به این حیطه با تمام مشکلات اندازهگیری آن وارد شود. تعریف واحد آماری و وسایل اندازهگیری در زمره محدودیتهای جمعآوری چنین اطلاعاتی است. تمام این چالشها نیازمند عبور از مرزهای مابین آمار بنگاهی، حسابهای ملی و تحقیقات مربوط به علوم و تکنولوژی است. بهعلاوه سرمایههای غیرمادی به شکل حسابهای سرمایهای دانایی جایگاه و سهم عمدهای در داراییهای سرمایهای بنگاهها پیدا کرده است. در بسیاری از زمینههای تکنولوژی پیشرفته اهمیت سرمایههای انسانی به
مراتب بیشتر از سرمایههای مادی است.
۲. آمارهای اجتماعی
با جهانی شدن ابعاد اجتماعی زندگی انسانها دستخوش تغییرات اساسی شده و اندازهگیری این تغییرات و آثار آن بر زندگی انسانها اهمیت روزافزونی به خود میگیرد و آمارهای اجتماعی با درجه دقت بالا با تقاضای فراوان مواجه است، ضمن آنکه آمارهای اجتماعی باید جامعتر و قابل مقایسهتر از گذشته ارائه شود. در گذشته آمار اجتماعی به آمار بازار کار محدود بود ولی متعاقب رشد سریع تکنولوژی و تغییرات اقتصادی- اجتماعی زمینههای جدیدی وارد آمارهای اجتماعی شده است. آمار محرومیتهای اجتماعی، آمار روابط متقابل عاملهای اجتماعی، آمار فقر، آمار گروههای سنی، کیفیت زندگی و... نمونههایی از آمارهای اجتماعی هستند که مورد توجه روز افزون در سطح جهانی میباشند. با جهانیشدن و تاثیرپذیری فرهنگها از یکدیگر زمینه مشاهده پدیدههای اجتماعی بهطور فزاینده در حال افزایش است و سیاستهای خاصی را طلب میکند. بعضی از این پدیدهها چندبعدی و مبهماند که اندازهگیری و ارائه آمار از آنها چندان آسان نیست و تلاش بیشتر آمارشناسان را طلب میکند.
۲-۱ - آمار بازار کار و دستمزد
آمار بازار کار از جایگاه ویژهای برخوردار است. این آمار جنبه چندوجهی ارتباطی با آمار اجتماعی، آمار کسبو کار و آمار اقتصادی دارد. بنابراین آمار بازار کار باید به طریقی تولید و ارائه شود که هم اطلاعات مربوط به سیاستهای اجتماعی و اشتغال را فراهم سازد و هم نیاز روندهای کسبوکار و سیاستهای ساختاری اقتصاد را در مقایسه با سایر اقتصادها عرضه کند. چالش در آمار بازار کار مربوط به حفظ یکنواختی، تداوم عرضه آمار و محتوی آمارهایی است که از منابع مختلف ارائه میشود. بهعلاوه نیاز روزافزونی برای تشریح کیفیت نیروی کار، جابهجایی نیروی کار، عرضه نیروی کار و تغییرات ساختار بازار کار وجود دارد. همچنین به دلیل رشد سازمانهای غیرانتفاعی در سطح ملی و بینالمللی انتظارات کارفرمایان و کارکنان هر دو، در جمعآوری و انتشار اطلاعات بازار کار باید ملحوظ شود. جهانیشدن و مقرراتزدایی در بازار کار چالش فراروی توسعه آمارهای دستمزد است. در گذشته آمارهای دستمزد عمدتا برای تامین نیاز مذاکرات دسته جمعی کارگران جمعآوری میشد. اما تغییرات ساختاری رخداده در اقتصاد جهانی نقش آمارهای دستمزد را تا حد زیادی دگرگون کرده و این آمار نیز باید
بازگوی شرایط عمومیتر جامعه باشد. در سالهای اخیر در سطح بنگاهی فضای پرداخت دستمزد کاملا عوض شده و به سوی پرداخت انعطاف پذیری برای هر فرد مزدبگیر سوق پیدا کرده است. ساختار استاندارد دستمزد اهمیت خود را از دست داده و دستمزد بر پایه عملکرد و نظام پاداش و جایزه اهمیت بیشتری پیدا کرده است.
جهانی شدن وآمار
همچنین ساختار جمعیت مزد و حقوق بگیر با آمادگی روزافزون نیروی کار برای انجام کار پارهوقت در حال دگرگونی است و لذا آمار دستمزد نه تنها باید ارضاکننده طرفهای اجتماعی و جمعی نیروی کار باشد؛ بلکه باید پاسخگوی استفادهکنندگان برای تحلیلهای مختلف اقتصادی، اجتماعی نیز باشد. بهبود نه تنها در سرعت تولید آمار دستمزد ضروری است؛ بلکه پوشش و محتوای این آمار نیز نیازمند تغییر و تحول است. تعریف دریافتی باید آنچنان جامع و هماهنگ باشد که تا حد امکان تمام بخشها را در چارچوب استانداردهای بینالمللی پوشش دهد . بهعلاوه پوشش آمار باید از چنان گستردگی برخوردار باشد که گروههای مختلف (کارکنان پارهوقت، کارکنان ثابت، قراردادی و...) را که در ساختار هزینهای بنگاهها تاثیر گذارند، دربرگیرد.
۲-۲ - آمار درآمد و رفاه
آمارهای اجتماعی بهطور سنتی از طریق نمونهگیری و سرشماری از کل جمعیت بهدست میآمد، اما به دلیل تغییرات تکنولوژی و استفاده از کامپیوتر در دو دهه اخیر، تولید این آمارها با تغییرات زیادی همراه شده و آمارهای ثبتی و اداری جایگزین آنها شده است و این امکان فراهم شده که جزئیات بیشتری از این آمارها در دسترس قرارگیرد. بهعلاوه به دلیل جهانیشدن و آگاهی روزافزون جوامع و گسترش مسوولیت دولتها از حمایت از گروههای اجتماعی در زمینه آموزش، بهداشت و زیر پوشش بردن پارهای طبقات، مفاهیم و طبقهبندیهای جدیدی را به حوزه آمار وارد کرده است که نیازمند توجه بیشتری از دیدگاه تولید آمار است.
۳ - آمارهای محیط زیست ومنابع طبیعی
آمار محیط زیست و منابع طبیعی زمینههای جدید تولید آمار در سازمانهای آماری است. واژه محیط زیست دامنه وسیعی از موضوعهای پیچیده را در بر میگیرد که به یک کشور خاص مربوط نمیشود. زیرا آثار پارهای از مضرات تخریب محیط زیست، مانند آلوده شدن آب دریاها یا انفجار یک نیروگاه هستهای، دامن کشورهای همسایه را نیز میگیرد. بهطور خلاصه، آمار محیط زیست برخورد انسان با طبیعت را به تصویر میکشد. برخورد کشورها با محیط زیست بسیار متفاوت و مربوط به مشکل خاص آنان با آن محیط است. این تنوع اولویتها واستانداردهای متفاوت آماری را طلب میکند و لذا توافق در سطح جهانی بر روی این آمار چندان ساده نیست. تصمیمگیران و کارگزاران هرکشور نقش اصلی را در تولید آمار محیط زیست بر عهده دارند. بهعلاوه توجه دولت و جامعه به محیط زیست بین کشورها و دردرون کشورها، در طی زمان ثابت نیست. وقوع حوادث و اتفاقات توجه سیاستمداران را به محیط زیست دچار نوسان میکند و عکسالعملها قابلپیشبینی نیست و لذا اولویتگذاری برای تولید آمار درارتباط با محیط زیست چندان ساده نخواهد بود.وظیفه آمارهای محیط زیست هشدار دهی به دولت وجامعه درمورد وضعیت محیط زیست، چه در
درون مرزهای کشور و چه خارج از مرزهای ملی است. آمار محیط زیست در حین پیچیدگی در جمعآوری باید جامع و ساده ارائه شود؛ بهطوریکه اطلاعات ساده و قابل درکی را دردسترس همگان قرار دهد. حفظ سریهای آماری برای ارزیابی نظارت بر محیط زیست و هماهنگی با استانداردهای جهانی نیز تا حد امکان باید مورد توجه قرار گیرد. آثار محیط زیست در موارد بسیاری از حیطه اختیار و قدرت یک کشور خارج است و لذا آمار مربوط به آن باید با هماهنگی با سایر کشورها به خصوص کشورهای همجوار تهیه شود. اطلاعات مربوط به دریای خزر و یا خلیج فارس و حتی برداشت از منابع نفت از ذخایر مشترک در زمره این منابع مشترک قرار میگیرند.
نگارنده در تهیه این مقاله از تجربه چندین ساله فعالیت خویش در زمینه آمار و شرکت در جلسات مختلف بینالمللی آمار و نیز از گزارش جلسه کارشناسان آمار سازمان ملی آمار کشورهای سوئد، نروژ، دانمارک، فنلاند وایسلند و نیز چند بولتن آمار اتحادیه اروپا (EUROSTAT) بهره گرفته است.
ارسال نظر