زهرا علیزاده بیرجندی

با گسترش تجارت و افزایش روابط خارجی به لحاظ سطح و عمق، نقش جهت‌گیری‌ها و خط‌مشی‌های دولتمردان و واحدهای سیاسی در تعیین موقعیت هر کشور در گستره روابطش با سایر کشورها، بیش از پیش عیان گردید. در مقاله پیش‌رو به‌منظور تبیین این واقعیت، روابط ایران و عثمانی در عصر قاجاریه بررسی شده است. روابط ایران و عثمانی در اوایل سده نوزدهم، پس از نیم قرن آرامش نسبی با آغاز منازعاتی میان دو کشور رو به تیرگی نهاد.

حملات ایران به قلمرو عثمانی در این زمان همچون دوران نادرشاه ناشی از اقتدار ایران نبود، بلکه به دلیل ضعف ایران در رویارویی با یورش‌های روسیه بود. در واقع فرمانروایان ایران در نظر داشتند با کسب متصرفاتی از همسایه غربی که در این زمان رو به ضعف می‌رفت، خسارت روس‌ها را جبران کنند.

البته در این میان، نمی‌توان تحریکات روس‌ها را در تشویق فتحعلی‌شاه به جنگ با دولت عثمانی نادیده گرفت. حمله ایران به نواحی بغداد و شهر زور در اوایل ۱۸۱۲.م، با بهره‏گیری از منازعات محمود دوم در اروپا و در داخل کشورش و همچنین با استفاده از مقاومت سرکردگان حوالی سرحدات ایران و عثمانی در برابر تلاش‌های سلطان مبنی بر ختم استقلال آنها، شروع شد.

به خاطر درگیری‌های دولت عثمانی در نقاط دیگر، ایرانیان موفقیت‌هایی به‌دست آوردند، اما شیوع وبا، فرارسیدن زمستان و مشکلاتی دیگر، باعث عقب‌نشینی نیروهای ایرانی و زمینه‌ساز انعقاد قرارداد ارزروم شد. عهدنامه ارزروم (۱۲۳۹.ق) به‌دلیل‌آنکه خطوط مرزی و نقاط سرحدی را به‌طور قطعی و واضح تعیین نکرده بود، نتوانست اختلافات دو دولت را به‌طور قطع از میان ببرد و حمله پاشای بغداد (۱۲۵۴.ق) به محمره سبب تیرگی مجدد روابط دو کشور شد.

برای حل این اختلافات کمیسیونی با حضور نمایندگان ایران، عثمانی، روس و انگلیس در شهر ارزروم تشکیل شد که به انعقاد معاهده دوم ارزروم (۱۲۶۳.ق) منجر گشت.

این پیمان نماینده آخرین دوره تحول تاریخی روابط ایران و عثمانی به شمار می‌آید، زیرا از یک سو کلیه اختلافات قرون گذشته دو کشور در آن نمایان است و از سوی دیگر اساس روابط جدید دو کشور را حتی تا زمان به وجود آمدن دولت عراق پس از جنگ جهانی اول همین پیمان بنا نهاده است.

اختلافات مرزی ایران و عثمانی در دوران قاجاریه همچنان تداوم یافت و حتی از نظام‌های استبدادی عثمانی و ایران به نظام مشروطیت آنها (که در هر دو کشور در سال ۱۳۲۴.ق شکل گرفت) انتقال پیدا کرد و حکومت‌های جدید نیز به منظور حل اختلافات و تثبیت مقررات عهدنامه ارزروم تلاش کردند، اما مساله تعیین قطعی سرحدات ایران و عثمانی همچنان بلاتکلیف‌ ماند تا اینکه در نوامبر ۱۹۱۳.م/۱۳۳۱.ق به اصـرار دولت انگلستان پروتکلی درباره تعیین حدود دو کشور در استانبول به امضا رسید و یک بار دیگر کمیسیون چهارجانبه علامت‌گذاری سرحدات ایران و عثمانی را شروع کرد.

در نتیجه اعمال نظر دولت خارجی و ضعف ایران در آن دوران، حدود هزار کیلومتر مربع از اراضی ایران واقع در شمال و جنوب قصر شیرین به عثمانی واگذار شد. در این اراضی بعدها معادن نفت مهمی کشف گردید. این اشارات چشم‌اندازی از روابط سیاسی دو کشور را در مقطع زمانی مورد مطالعه نشان می‌دهد، اما باید توجه کرد که بررسی دقیق روابط ایران و عثمانی مستلزم شناخت ابعاد و جنبه‏های گوناگون این روابط و عوامل تاثیرگذار در آنهاست. این جنبه‏های گوناگون شامل روابط سیاسی، ارتباطات فرهنگی، مبادلات تجاری و سایر روابط ناشی از همجواری طولانی می‏باشد.

افزون بر این، وجود شباهت‌هایی در سیر تاریخی دو کشور، چون ورود استعمار، اخذ تمدن غربی و مشروطه‏خواهی، گونه‏ای دیگر از مناسبات و تاثیرات متقابل جریان‌های فکری و جنبش‏های اجتماعی این دو سرزمین را نشان می‌دهد.

روابط ایران و عثمانی

الف‌ـ روابط فرهنگی: در مورد این روابط باید گفت در آن ایام که جنگ‌های خونین میان فرمانروایان دو کشور برقرار بود، دوستی معنوی و فرهنگی میان افراد دو ملت وجود داشت. ترک‌ها بعد از استقرار در وطن جدید خویش، تا قرن‌ها، عناصر فرهنگی و زبانی خویش را از ایران اخذ می‌کردند و ایران نیز در آغاز، علم و تمدن جدید را از طریق این کشور ــ که پل ارتباطی ایران به اروپا بود ــ به‌دست آورد.

موارد ذیل، نشان‌دهنده ارتباطات فرهنگی دو کشور است:

۱ـ تحصیل‌کردگان ایران در مدارس عالی استانبول: به دلیل کمبود منابع، اطلاعات زیادی درباره فارغ‏التحصیلان مدارس عالی استانبول در دست نیست، فقط نام چند تن از آنها را در اینجا ذکر می‏کنیم: میرزاصادق‌خان مستشارالدوله و میرزا فرج‏الله‏خان (از وابستگان معین‌‌الملک، سفیر ایران در استانبول)، عبدالحمیدخان کاشی، بهاءالدین میرزا، حسین اختر، آقا میرزا علی دکتر (از پزشکان حاذق و ادیب نکته‌دان آذربایجان)، حکیم لعلی.

۲ـ انتشار روزنامه قانون و اختر در استانبول: روزنامه اختر را آغازگر مطبوعات برون‌مرزی آزاد و پدر روزنامه قانون به حساب آورده‏اند. زیرا همین روزنامه بود که نخستین‌بار از قانون و قانون‏خواهی سخن گفت و روزنامه قانون هم که حدود پانزده سال پس از انتشار اختر منتشر شد، از روزنامه اختر جانبداری کرده است. روزنامه اختر به رشد آگاهی‏های سیاسی و اجتماعی در محافل روشنفکری ایران و نشر اندیشه‏های تجددخواهانه کمک شایانی کرده است. اختر غیر از عثمانی و ایران در ممالک دیگر به‌ویژه هند و قفقاز نیز خوانندگان بسیاری داشت و در شهرهایی چون تبریز، مهران، رشت، تفلیس، باکو، بمبئی، مدرس، حیدرآباد، لکهنو، بنگلور، لاهور، کراچی، کربلا دارای نمایندگی بود.