سیاست‌های دوران جنگ

عکس: روزولت رییس جمهور آمریکا و استالین رهبر شوروی(این عکس در تهران گرفته شده‌است)

اقدامات نظامی‌ متفقین با چندین نشست بین المللی بسیار مهم در مورد اهداف سیاسی جنگ همراه بود. در ژانویه ۱۹۴۳ در کازابلانکا، مراکش، در کنفرانسی بین انگلیس و آمریکا تصمیم گرفته شد که با متحدین و کشورهای وابسته ناحیه بالکان به هیچ‌وجه صلح نشود، مگر بر مبنای «تسلیم بی‌قید و شرط». هدف از ‌این امر که روزولت بر آن تاکید داشت، ‌این بود که به همه مردم کشورهای درگیر در جنگ تضمین دهد که هیچ‌گونه مذاکرات صلحی با نمایندگان فاشیسم و نازیسم برگزار نخواهد شد و بر سر اهداف آرمانی جنگ سازشی انجام نخواهد شد. البته، تبلیغات چی‌های متحدین، از ‌این امر جهت نشان دادن ‌اینکه متفقین درگیر جنگی برای نابودی کامل آنها هستند، استفاده کردند.

در نوامبر ۱۹۴۳، روزولت و چرچیل با رهبر ناسیونالیست چین، چیانگ کای شک، جهت توافق بر سر شرایط ژاپن، از جمله در مورد چشم پوشیدن از تصرفاتی که در جنگ به دست آورده بود، در قاهره ملاقات کردند. کمی‌بعد، در تهران، روزولت، چرچیل و جوزف استالین، رهبر اتحاد جماهیر شوروی، بر سر نحوه تصرف آلمان پس از خاتمه جنگ و تشکیل یک سازمان بین‌المللی، سازمان ملل‌متحد، به توافق‌های اصولی رسیدند.

در فوریه ۱۹۴۵، سه رهبر متفقین، با اطمینان از پیروزی، دوباره در یالتا (اکنون جزء اوکراین است) با یکدیگر دیدار کردند. در آنجا، اتحاد جماهیر شوروی به شکل سری موافقت کرد تا سه ماه پس از تسلیم آلمان وارد جنگ با ژاپن شود. در ازای آن، اتحاد جماهیر شوروی در واقع کنترل ناحیه منچوری را به دست می‌آورد و جزایر کوریل ژاپن و همچنین بخش جنوبی جزیره ساخالین به شوروی واگذار می‌شد. سرحدات شرقی لهستان به شکل تقریبی به عنوان «خط کرزن» سال ۱۹۱۹ تعیین شد، بدین‌گونه اتحاد جماهیر شوروی نیمی‌از قلمرو پیش از جنگ خود را به دست آورد. مذاکرات در مورد دریافت غرامت جنگ از آلمان - غرامتی که استالین خواستار آن بود ولی روزولت و چرچیل با آن مخالف بودند - به نتیجه نرسید. تمهیدات خاصی در مورد‌اشغال آلمان توسط متفقین و محاکمه و مجازات مجرمان جنگی مشخص شد. همچنین در یالتا موافقت شد که قدرت‌های بزرگ در شورای امنیت سازمان مللی که پیشنهاد شده بود در مورد مسائلی که روی امنیت‌ایشان تاثیر داشت، حق وتو داشته باشند.

فرانکلین روزولت، دو ماه پس از بازگشت از یالتا، در حالی که در حال گذراندن تعطیلات در ‌ایالت جورجیا بود، در اثر خونریزی مغزی درگذشت. برای‌ اشخاص بسیار معدودی در طول تاریخ ‌ایالات متحده ‌این‌چنین سوگواری شد و برای مدت‌ها مردم آمریکا از احساس فقدان جبران‌ناپذیری رنج بردند. معاون رییس‌جمهور هری ترومن، سناتور سابق ‌ایالت میزوری، جانشین وی شد.

جنگ، پیروزی و بمب اتم

نبردهای نهایی در اقیانوس آرام در زمره خونین‌ترین نبردها بودند. در ژوئن ۱۹۴۴، جنگ دریای فیلیپین در واقع قدرت هوایی نیروی دریایی ژاپن را منهدم و نخست وزیر ژاپن، تویو، را وادار به استعفا کرد. ژنرال دوگلاس مک آرتور - که دو سال قبل جهت جلوگیری از اسیر شدن توسط ژاپنی‌ها جزایر فیلیپین را با اکراه ترک کرده بود - در ماه اکتبر به‌این جزایر بازگشت. نبردی که به همراه بازگشت وی آغاز شد، نبرد گلف لیت، بزرگ‌ترین درگیری دریایی تا آن زمان، آخرین شکست نیروی دریایی ژاپن و نبردی تعیین کننده بود. با فرا رسیدن فوریه ۱۹۴۵، نیروهای‌ایالات متحده آمریکا مانیل را‌ اشغال کرده بودند.

سپس، ‌ایالات متحده جزیره استراتژیک ‌ایوو جیما در جزایر بونین، تقریبا بین جزیره ماریاناز و ژاپن را به عنوان هدف بعدی خود تعیین کرد. ژاپنی‌ها، که آموزش دیده بودند در راه حفظ امپراتور جان خود را فدا کنند، از غارهای طبیعی و زمین‌های صخره‌ای به شکل انتحاری استفاده کردند. نیروهای آمریکایی در اواسط مارس جزیره را تسخیر کردند، ولی ۶.۰۰۰تفنگدار دریایی ایالات متحده در‌ این نبرد جان خود را از دست دادند. تقریبا تمام نیروهای ژاپنی که از ‌این جزیره دفاع می‌کردند در‌ این نبرد کشته شدند. در آن زمان، ‌ایالات متحده حملات هوایی گسترده‌ای را علیه کشتی‌های تجاری و فرودگاه‌های ژاپن به عهده گرفته بود و حملات هوایی سنگین و پی در پی را علیه شهرهای ژاپن انجام می‌داد.

در اوکیناوا (اول آوریل - ۲۱ ژوئن ۱۹۴۵)، آمریکایی‌ها با مقاومت بسیار شدیدی روبه‌رو شدند. تعداد کمی ‌از مدافعین تسلیم می‌شدند، ارتش و تفنگداران دریایی ‌ایالات متحده مجبور به آغاز نبردی شدند که منجر به نابودی کامل دشمن شد. سیل جنگنده‌های انتحاری کاماکازی به ناوگان متفقین در دریا حمله کردند و صدمات و تلفاتی به مراتب سهمگین‌تر از نبرد گلف لیت وارد کردند. ۹۹.۰۰۰ تا ۱۰۰.۰۰۰‌‌تن از سربازان ژاپنی و احتمالا به همان تعداد شهروند اوکیناوا جان خود را از دست دادند. تلفات ‌ایالات متحده بیش از ۱۱.۰۰۰‌نفر کشته و نزدیک به ۳۴.۰۰۰نفر مجروح بود. اکثر آمریکایی‌ها تصور می‌کردند در صورت حمله به ژاپن با چنین مقاومتی روبه‌رو خواهند شد.