نگرانی روسیه از استخدام کارشناسان آمریکایی

این پیش‌بینی‌ها تا حد شایعه‌ای رسمی ترقی کرد و حتی جکسون، سفیر آمریکا در نامه خصوصی خود به روت، وزیر خارجه این کشور در تاریخ چهارم مارس ۱۲۸۷/۱۹۰۸ از کوشش ایرانی‌ها برای یافتن مشاوران آمریکایی صحبت به میان آورد و پیشنهاد کرد که در ارزیابی کاندیداهایی که باید جهت همکاری دعوت شوند، کمک نماید. وزیر خارجه آمریکا به این پیشنهاد پاسخ مثبت داد. روت جهت اطلاع کابینه و پرزیدنت تئودور روزولتنامه را قرائت کرد و از جیمز دیون پورت ولپلی خواست که در مورد قبول این پیشنهاد فکر کند. ولپلی، مهندس، حقوق‌دان، معدن‌شناس و گزارشگری بود که مسافرت‌های زیادی انجام داده بود. این تصمیم‌گیری‌ها با نامه ناگهانی جکسون، سفیر آمریکا در تهران شروع نشده پایان یافت. زیرا جکسون از نامه قبلی خود عذرخواهی کرده و گفت که ایرانی‌ها به رغم خلاء موجود در کشورشان نمی‌خواهند به خود کمک کنند. سفیر نوشت تحت این شرایط فکر نمی‌کند بتواند به فردی آمریکایی پیشنهاد کند به خدمت ایران درآید؛ چرا که انجام هر کاری برای او غیرممکن خواهد بود. چند ماه بعد فردریک بیلیر کاردار آمریکا در تهران اوضاع مذکور را تایید کرد. کاردار که همیشه به انقلاب مشروطه اهانت می‌کرد اعلام نمود: «فساد عمیقی که همه طبقات جامعه را در بر گرفته مانع مشاهده چگونگی برقراری و حفظ حکومت مشروطه در ایران است. مگر آنکه امور مالی توسط افرادی توانا و وظیفه‌ شناس از ملل دیگر تنظیم و اداره شود.»

به نظر بیلیر حتی شکست حرکت ضدانقلابی محمدعلی شاه نتوانست موقعیت ایرانی‌ها را اصلاح نماید. در بیست و چهارم فوریه ۱۲۸۹/۱۹۱۰ او گزارش داد: «احتمالا روسیه و انگلیس تا زمانی که ایران را از نظر مالی تحت کنترل خود گرفته و قدرت‌های دیگر را از مداخله در نقشه‌هایشان باز دارند اهمیتی به وضع موجود نخواهد داد». حکومت جدید ایران تمایلی به قبول نتایج قرارداد اخیر روسیه و انگلیس (قرارداد ۱۹۰۷) نداشت و این موضوع در ژوئن ۱۲۸۹/۱۹۱۰ زمانی معلوم شد که مجلس ایران طی مصوبه‌ای به دریافت پنج‌میلیون دلار وام با سود ۷درصد از آمریکا تمایل نشان داد. قانون اساسی ایران شامل مصوبه‌ای بود که بر اساس آنها خارجی‌ها می‌توانستند در وزارت مالیه ایران به کار مشغول شوند. به همین علت کمی بعد در بیست و هفتم اوت روزنامه‌ای به نام پلیس ایران در تهران پیشنهاد کرد که آمریکایی‌ها جهت کمک به دولت استخدام شوند. با گسترش شایعات در این زمینه، راسل سفیر آمریکا اعلام کرد‌: «اگر حکومت ایران چنین تقاضایی به عمل آورد، بهترین تحصیل‌کرده‌های غرب که خطری برای این کشور ندارند، اعزام خواهند شد.» عکس‌العمل وزارت خارجه آمریکا در مقابل این پیشنهاد با سیاست اقدام عملی روت وزیر خارجه آمریکا که دو سال قبل در مقابل چنین پیشنهادی پیش گرفته بود تناقض داشت. یادداشتی غیررسمی خطاب به ناکس وزیر خارجه آمریکا نشان داد که سیاست این وزارت در این مرحله هنوز با هر نوع مداخله‌ای در امور ایران که منجر به درگیری در این کشور گردد، مخالف است. پس از اظهار این مطلب که تمایل ایران برای استخدام آمریکایی‌ها، احتمالا ساخته ذهن خوش‌بین آقای راسل است، در ادامه مطالب این یادداشت توضیح داده شده بود که چرا در شرایط مشابه ایران، سیاست‌های دیگری در آمریکای مرکزی اتخاذ می‌شود: «شرایط همسایگان ما در مقایسه با ایران آشکارا و کاملا متفاوت است. بعد سیاسی نظام مالی ما آمریکایی‌ها در ایران پیاده نشده و تا حدودی مجهول است.» در ادامه یادداشت‌ نوشته شده بود، چون مشاوران (مستشاران) نمایندگان بخش خصوصی هستند و بانکداران هم اگر مورد حمایت سیاسی قرار نگیرند، تمایلی به شرکت نشان نخواهند داد پیشنهاد ایران به نظر قابل‌توجه نمی‌آید. بالاخره در پایان یادداشت اشاره شده بود که آمریکا قبل از اینکه به دنبال دلایل موجهی برای رد پیشنهاد ایران باشد باید منتظر دریافت تقاضای رسمی ایران بماند. در حالی که وزارت خارجه آمریکا خود را آماده می‌کرد هر نوع پیشنهاد ایران را جهت اعزام مشاور رد نماید، مساله ناگهان به حیطه دیپلماسی قدرت‌های بزرگ کشیده شد. بارون رومن روسن سفیر کبیر روسیه در واشینگتن در تاریخ چهاردهم سپتامبر طی یادداشتی به وزارت خارجه آمریکا، نگرانی دولت متبوعش را از استخدام احتمالی هفت کارشناس مالی آمریکایی توسط ایران ابراز داشت. سفیر کبیر روسیه اعطای این امتیاز را اقدامی ناراحت‌کننده از نظر روسیه و انگلستان توصیف کرد و استخدام آمریکایی‌ها توسط ایران را مقدمه‌ای بر دعوت سایر قدرت‌های بزرگ توسط این کشور تلقی نمود، ولی با توجه به بی‌علاقگی آمریکا نسبت به ایران وی افزود که قدرت‌ های کوچکی مثل هلند و بلژیک برای این کار مناسب‌تر هستند. در پایان، بارون روسن اظهار امیدواری کرد که آمریکا متوجه برتری منافع انگلیس و روسیه در ایران شده و پیشنهاد ایران را رد کند.

درخواست روسیه، به همراه آمادگی قبلی آمریکا برای رد درخواست ایران، موقعیت تاکتیکی ایده‌آلی را برای اجرای دیپلماسی ایالات متحده به وجود آورد. وزارت خارجه آمریکا به جای تظاهر به موافقت با نظر انگلستان و روسیه، با اینکه خود از قبل چنین تصمیمی را اتخاذ کرده بود، می‌توانست خواسته‌هایش را بر آنها تحمیل کند.