کیوان جعفری طهرانی *
متاسفانه در کشور ما هر تولیدکننده‌ای در هر لحظه منتظر بخشنامه یا مصوبه‌ای جدید است که عرصه را بر تولید تنگ‌تر می‌کند.

شنیدن خبر اعمال تعرفه صادراتی در آینده نزدیک برای سنگ آهن بنا بر پیشنهاد فولاد سازان هم از همین گونه اخبار است که تن هر تولید کننده سنگ آهن را می‌لرزاند. حالا چرا فولاد سازان به دنبال وضع عوارض صادراتی برای سنگ آهن هستند؟ جواب بسیار واضح و مشخص است، هر تولیدکننده‌ای به‌دنبال حداکثر حاشیه سود واحد تولیدی خود است. این سود می‌تواند از افزایش قیمت فروش محصول یا از کاهش هزینه تولید یا کاهش هزینه خرید مواد اولیه حاصل شود. اما فولاد سازان داخلی به‌دلیل واردات محصولات مشابه خارجی نمی‌توانند انتظار افزایش قیمت فروش محصولاتشان را داشته باشند، چرا که از گردونه بازار رقابتی خارج خواهند شد. از طرفی مدیریت واحدهای فولادی به خصوص واحدهای دولتی فولاد، به‌دلیل بهره‌وری پایین هیچ وقت به دنبال کاهش هزینه تولید نبوده و نیستند و این امر تنها گریبانگیر کشور ما نبوده و نیست، بلکه همه کشورها به همین دلیل به سمت خصوصی سازی حرکت کرده‌اند تا کاهش هزینه ها را که یکی از نتایج مثبت آن است، تجربه کنند. تنها یک راه باقی می‌ماند آن هم کاهش هزینه خرید مواد اولیه است. اگر فولاد سازان بتوانند از طریق وضع تعرفه برای صادرات سنگ آهن مانع از صادرات آن شوند آن گاه معدنکاران به اجبار باید سنگ آهن خود را به قیمت دلخواه فولاد سازان به فروش برسانند و در این صورت است که فولادسازان سود بیشتری خواهند برد. حال در این میان چند سوال باقی می‌ماند که مدیران محترم دولتی و فولادسازان باید پاسخ دهند:
۱-آیا به این موضوع مهم فکر کرده اید که با وضع این قوانین چه خسارات جبران‌ناپذیری بر معادن بخش خصوصی که تعداد آنها هم زیاد است خواهید زد؟ با این کار تعداد زیادی از آنها برای همیشه از گردونه تولید خارج و حتی بابرداشتن این قوانین (مثل برداشتن عوارض صادراتی سنگ های تزئینی بعد از ۲ سال) دوباره نمی‌توانند تولید خود را شروع کنند و به علاوه صدها هزار فرصت شغلی از دست خواهد رفت.
2-آیا واحد های تولیدی فولاد کشور توان خرید و مصرف
سنگ‌آهن با قیمت جهانی را دارند؟ اگر جواب منفی است باید فکری دیگر برای آنها کرد و در صورتی‌ که ضرورت ایجاب می‌کند تا
سنگ‌آهن به مصرف داخلی برسد پس باید قیمت خرید را منطقی و در ردیف قیمت‌های جهانی منظور کنند.
۳-آیا دولت به این موضوع فکر کرده که تعطیلی معادن سنگ آهن که بیشتر آنها در مناطق محروم کشور واقع شده‌اند چه عواقب وخیمی‌ بر وضعیت بیکاری نیروی انسانی خواهد داشت و باعث رشد فقر، رونق قاچاق ، اعتیاد و ناامنی در این مناطق خواهد شد؟
4-آیا می‌دانید که در چرخه صادرات سنگ آهن صدها هزار نفر از فعالیت‌های تولید و استخراج در معدن گرفته تا حمل و نقل زمینی و ریلی و همچنین کشتیرانی فعالیت دارند که توقف صادرات سنگ‌آهن باعث بیکاری آنها می‌شود؟ آیا فکر کار جایگزین برای آنها هستید؟ در فعالیت معدنی ما افتخار می‌کنیم که نیروی کار را از شهرها به روستاها و مناطق محروم کشور می‌بریم ولی در بخش صنعت این نیروهای کار هستند که از روستاها و مناطق محروم به شهرها می‌آیند. آیا این پاداشی است که در قبال این کار هدفمند و مقدس انجام می‌دهیم؟ کدام فولاد ساز داخلی است که از سنگ آهن «هماتیت» برای تولید فولاد استفاده می‌کند؟ بر اساس مدارک مستند موجود هیچ یک از واحدهای فولادساز کشور توان مصرف سنگ آهن «هماتیت» را در چرخه فولادسازی خود ندارد. به طور کلی سنگ آهن «هماتیت» امکان مصرف در واحدهای کوره بلند یا قوس الکتریکی داخل کشور را ندارد. به عبارت دیگر، طراحی واحدهای فولادسازی کشور به ویژه بخش دولتی صرفا برای سنگ آهن مگنتیت با عیار بالای 58-57 درصد است. به طور کلی سنگ آهن «هماتیت» فقط در پروسه تولید و ساخت سیمان مصرف می‌شود که واحدهای سیمان کشور نیز برای کاهش هزینه های تولید خود صرفا سنگ آهن با عیار زیر 47 درصد را استفاده می‌کنند که عموما هیچ مصرفی حتی برای صادرات ندارد. پس چرا با پیشنهاد تعیین عوارض صادراتی برای تمامی‌سنگ آهن‌ها کلیه عیارهای بازار را به رکود می‌کشید؟ عوارض صادراتی برای سنگ آهن باید از الگوی پلکانی تبعیت کند. این درست نیست که با وضع عوارض و بدون اعلام قبلی باعث تشنج در فعالیت‌های تولیدی در این زمینه شویم. بهتر است به تمامی ‌واحد های سنگ آهنی کشور اجازه داده شود برای جلوگیری از «خام‌فروشی» هم راستا با سیاست‌های وزارت صنعت، معدن و تجارت حرکت کنند و جهت تطابق با سند چشم‌انداز 1404 مبنی بر تولید سالانه حداقل 45 میلیون تن فولاد در کشور و در یک سیکل 10 ساله به شرح زیر خود را با این سیاست‌ها وفق دهند:
۱-تا پایان سال ۱۳۹۱ دوره توقف جهت وضع عوارض صادراتی برای سنگ آهن.
2-در یک دوره 3 ساله از ابتدای سال 1392 به تمامی‌واحد های سنگ آهنی کشور اعلام شود که نسبت به تجهیز واحدها و معادن خود جهت نصب و راه‌اندازی واحدهای تغلیظ و کنسانتره‌سازی با استفاده از تسهیلات بانکی اقدام کنند. بدیهی است در این راستا تنها معادن و واحد هایی می‌توانند سنگ آهن صادر کنند که ارز حاصل از صادرات را جهت خریداری ماشین‌آلات مورد نیاز کارخانه کنسانتره‌سازی خود استفاده کنند.
۳- در یک دوره ۳ساله از ابتدای سال ۱۳۹۵ به واحدهای سنگ آهنی کشور که هم‌اکنون تولید کننده کنسانتره هستند اجازه داده شود که با استفاده از تسهیلات بانکی نسبت به نصب و راه‌اندازی کارخانه تولید گندله Pellet اقدام کنند. دوباره مانند بند ۲ در طول نصب و راه‌اندازی کارخانه‌های گندله سازی، واحدهای مربوطه می‌توانند جهت تامین ارز مورد نیاز خود برای خرید ماشین آلات نسبت به صادرات سنگ آهن کنسانتره بدون اعمال عوارض صادراتی اقدام کنند. بدیهی است هر واحدی که نسبت به تجهیز خود در راستای کارخانه گندله‌سازی اقدام نکند، اجازه صادرات نخواهد داشت.
4- در یک دوره سه ساله از ابتدای سال 1398 واحدهای سنگ آهنی کشورکه هم اکنون گندله ساز شده‌اند این امکان را داشته باشند که با استفاده از تسهیلات بانکی نسبت به نصب و راه‌اندازی کارخانه فولاد اسفنجی اقدام کنند. بدیهی است مطابق بند سه فوق تنها معادن و واحدهایی می‌توانند گندله بدون اعمال عوارض صادراتی صادر کنند که ارز حاصل از صادرات را جهت خریداری ماشین آلات مورد نیاز کارخانه آهن اسفنجی استفاده می‌کنند. به این ترتیب در پایان 10 سال آینده ما به تعداد معادن سنگ آهن موجود در کشور، واحدهای تولید فولاد اسفنجی خواهیم داشت که ارزش افزوده بالایی را برای کشور به ارمغان می‌آورند. ناگفته نماند که در طول این مدت نیز تمامی ‌زیرساخت‌های لازم جهت ساخت و تجهیز
جاده‌های شوسه و نصب و راه‌اندازی نیروگاه‌های برق جهت تامین انرژی مورد نیاز واحد‌های سنگ‌آهنی جهت تولید آهن اسفنجی مورد نیاز کارخانه‌های فولاد کشور توسط خود واحد ها انجام می‌گیرد. امید است با همکاری تمامی ‌معادن سنگ‌آهن دولتی و خصوصی و کارخانه‌های فولاد ساز کشور شاهد شکوفایی ایران اسلامی‌ و رسیدن به چهار برابر ظرفیت تولید فولاد امروز کشور و رسیدن به رکورد تولید سالانه ۵۵ میلیون تن فولاد جهت خود کفایی و حتی صادرات باشیم.
* کارشناس و فعال بازار سنگ آهن