منصور اسدی، رسول مرادی *
مقدمه
عملیات اصلی بانکداری معطوف به واسطه‌گری مالی می‌باشد، اما ضرورت ارائه ابزارهای نوین مالی و به‌کارگیری شیوه‌های جدید تامین مالی، موجب گسترش بازارهای سرمایه، کاهش ...

سهم عملیات واسطه‌گری بانک‌ها و توجه آنها به بازارهای ثانویه شده است. همزمان با گسترش و پیچیده تر شدن این عملیات، ریسک ناشی از نوسانات این بازارها (تحت تاثیر عوامل مختلف) باعث به‌وجود آمدن مخاطرات جدی به‌واسطه تحمیل ریسک بازار، برای بانک‌ها گردیده است.
بسیاری از کارشناسان اقتصادی، بازارهای ثانویه را به عنوان یکی از اصلی‌ترین محورهای شکل‌گیری بحران اخیر نام می‌برند و با بررسی تناقض‌های موجود بین عوامل متعدد آن، به دنبال ارائه راهکارهای عملی برای کنترل بحران یا جلوگیری از ایجاد بحران‌های مشابه می‌باشند.
۱- نوآوری نظام‌یافته مالی
نوآوری مالی (به خصوص در صنعت بانکداری) یعنی ارائه ابزارها یا روش‌های جدید به گونه‌ای که بتواند با کاهش ریسک‌ها یا هزینه‌ها و با بهبود محصول/ خدمت، تقاضاهای سیستم مالی را به نحو کارآمدتری برآورده نماید. این تغییرات عرصه‌های گوناگونی از قبیل ابزارهای مالی نوین، خدمات و بازارهای جدید و ایجاد موسسات با اهداف خاص را شامل می‌شود.
دانش نوآوری نظام‌یافته می‌گوید یک مساله ابداعی با وجود نوعی تناقض (یعنی دو مشخصه یا وضعیت متعارض یا متضاد با یکدیگر) همراه است و حل مساله یعنی برطرف کردن این تناقض. در نتیجه مهمترین نقش نوآوری نظام‌یافته، شناسایی و تحلیل تناقض‌ها و ارائه راهکارهایی برای برطرف نمودن آن است. درسون با بکار بردن این روش در مباحث مالی توانست به نوعی دیگر انعطاف‌پذیری قابل توجه این الگو را به اثبات برساند.
2- نوآوری‌های مالی در عرصه بانکداری
تغییرات محیط اقتصادی موجب انجام تحقیقات گسترده در خصوص روش‌های نوآورانه تامین مالی بانک‌ها و موسسات مالی گردیده است. این امر منتهی به طراحی ابزارهای مالی جدیدی شده است که به کاهش ریسک‌های بانکی بخصوص ریسک نرخ بهره کمک شایانی می‌کنند.
از محصولات اصلی بازار رهن، وام رهنی می‌باشد که در قبال توثیق اموال غیرمنقول (مسکونی و غیرمسکونی) به متقاضی پرداخت می‌شود. این وام متضمن قراردادی بین وام دهنده و وام‌گیرنده است که به موجب آن دارایی مذکور به منظور بازپرداخت بهنگام اصل و بهره وام در گرو وام‌دهنده قرار می‌گیرد. بازار رهن با توجه به عاملان و کارکرد آنها به دو بازار اولیه و ثانویه تقسیم می‌شود. در بازار اولیه رهن، وام واقعی برای متقاضی فراهم می‌شود و در بازار ثانویه نقدینگی از طریق خرید بسته‌های رهنی و انتشار گواهی‌های مبتنی بر رهن، وارد بازار اولیه می‌گردد. بدین ترتیب در بازار ثانویه مفهوم واژگان تغییر می‌یابد، به طوری که سند بدهی و رهن کاغذی قابل مبادله می‌شود و وام‌دهنده نقش فروشنده و سرمایه‌گذار نقش خریدار را خواهد داشت.
۱-۲ - بحران مالی بانک‌های جهان
دیدگاه‌های اقتصادی گوناگونی در زمینه علل بروز بحران مالی در بازارهای جهانی ارائه شده است که شواهد موجود نیز بر درستی برخی از آنها تاکید دارد. با توجه به اینکه در این تحقیق سعی بر آن است که مشکلات موجود در زمینه ارائه ابزارهای مالی نوین مورد بررسی قرار بگیرد، از بحث در مورد سایر ریشه‌های شکل‌گیری بحران اجتناب می‌شود. می‌توان مشکلات موجود در ارکان‌ مختلف نظام‌های مالی نوین را در چند بخش زیر خلاصه نمود:
۱. ضعف سیستم‌های کنترلی و نظارتی (در بازار مشتقات مالی و در کنترل‌های داخلی)
2. نارسایی مدیریت ریسک در موسسات مالی- اعتباری
۳. ضعف در سازوکار عملکرد بازار
موسساتی که فعالیت گسترده‌ای در بازارهای مالی ثانویه داشتند با دو مشکل اساسی در این بازار مواجه بودند و لطمات فراوانی از بابت آن متحمل شدند:
الف- عدم برنامه‌ریزی دقیق و مناسب برای تنظیم چارچوب‌های کاری و هدایت بازار
ب- گردش نامناسب اطلاعات و عدم شفافیت در ارائه اطلاعات
۳- تجزیه و تحلیل داده‌ها
مدل درسون با ایجاد ماتریس تناقضات و انطباق مشخصه‌های مطلوب و نامطلوب اوراق ثانویه، اصولی را به عنوان دلایل ایجاد این تعارضات ارائه می‌دهد. ماتریس تناقضات نشان می‌دهد با آنکه ارائه ابزارهای مالی نوین از قبیل اوراق رهنی موجب کاهش هزینه‌ها می‌شود، اما این کاهش هزینه‌ها می‌تواند تاثیرات نامطلوبی در وضعیت نقدینگی و ریسک اعتباری عرضه‌کنندگان بگذارد. از طرف دیگر عرضه ابزارهای مالی نوین می‌تواند با کاهش زمان دسترسی به منابع مالی مورد نیاز بانک‌ها، وضعیت نقدینگی آنها را بهبود ببخشد، اما ماتریس تناقضات ایجاد شده نشان می‌دهد که این مشخصه مطلوب عموما به‌وسیله پیچیدگی سیستم تحت شعاع قرار می‌گیرد. در نهایت، آخرین سطر از ماتریس تناقضات بر اساس اصول درسون می‌گوید که سود آوری مورد نظر این بازارها، در صورت ایجاد نارسایی در روند امور و ایجاد بحران در بازار، می‌تواند با سرعت به افزایش ریسک شهرت منتهی شود. این امر در بحران مالی اخیر بانک‌های بزرگ دنیا کاملا مشهود بود.
از طرف دیگر نتایج حاصل از تحلیل مدل توسط نرم‌افزار CREAX نشان دهنده انطباق نسبی میان سه مشخصه مورد نظر درسون (پول، زمان، ریسک) با نارسایی‌های مشاهده شده در اجرای ابزارهای نوین مالی توسط کشورهای صنعتی می‌باشد.
بر اساس اصول اساسی درسون، پیاده‌سازی نظام‌های نوین مالی نیازمند توجه جدی به زیرساخت‌ها و بسترهای لازم برای ایجاد ابزارهای نوین مالی می‌باشد. عدم دقت کافی به این مقولات می‌تواند مشکلات بوجود آمده در بانک‌های کشورهای صنعتی را در بانک‌های کشور ما نیز موجب شوند.
۱-۳- راه‌حل‌های ارائه شده توسط الگوی درسون
تجزیه و تحلیل خروجی‌های مدل با استفاده از اصول چهل‌گانه درسون راه‌حل‌هایی را نیز برای شناسایی و بهبود نارسایی‌ها ارائه می‌دهد که می‌توان آنها را به شکل زیر خلاصه کرد:
- عرضه بسته دارایی‌های رهنی به صورت مشترک از سوی بانک‌ها می‌تواند با پخش ریسک‌های مترتب در کل بازار، به کاهش خطرات ناشی از این ابزارها کمک نماید.
- نظارت کافی و مستمر از سوی مقامات ناظر در خصوص عدم ارتباط مالی و سهامی بین بانک‌ها و موسسات خریدار اوراق از ضروریات اصلی اجرای صحیح این نظام‌ها می‌باشد.
- شفافیت در اطلاع‌رسانی و جریان آزاد اطلاعات باعث حفظ تعادل قیمتی در این بازارها شده و از ایجاد حباب‌های قیمتی در آن جلوگیری می‌کند.
- انتخاب دارایی‌ها با درجه ریسک‌های مختلف می‌تواند با توزیع ریسک در طیف وسیعی از مشتریان از وقوع مشکلات جدی در بازار جلوگیری نماید.
۴- نتایج تحقیق
مدیریت نقدینگی در بانک‌ها نیازمند تنوع بخشی به منابع تامین مالی آنها می‌باشد. در کشورهای صنعتی ابزارهای مالی گوناگونی به منظور تامین نیازهای مالی کوتاه‌مدت و بلندمدت موسسات مالی ایجاد و مورد استفاده قرار گرفته است. بازارهای رهن ثانویه و فروش اوراق بهادار رهنی را می‌توان از مهم‌ترین این ابزارها قلمداد کرد که در صورت اجرای صحیح می‌تواند نقش چشمگیری در بهبود وضعیت نقدینگی بانک‌ها داشته باشد. ریشه‌یابی بحران مالی سال اخیر در بانک‌های بزرگ آمریکا نشان داد که نارسایی‌های زیادی در این ابزار‌های مالی وجود دارد. این نارسایی‌ها یا ساختاری بوده یا نشات گرفته از عدم اجرای صحیح قوانین می‌باشند. نتایج این تحقیق توسط الگوی نظام یافته نشان می‌دهد که عرضه ابزارهای نوین مالی توسط بانک‌ها می‌تواند منجر به افزایش ریسک بازار، پیچیده‌تر شدن عملیات بانکی (ریسک عملیاتی) و حتی کاهش سودآوری بانک‌ها شود. اجرای صحیح این نظام‌ها و ابزارهای مالی نوین نیازمند توجه جدی به برخی زیرساخت‌ها می‌باشد. این پیش نیازها را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد:
۱- پیاده‌سازی نظام سنجش اعتبار در کشور و توجه کافی به رتبه‌بندی صحیح مشتریان در هنگام اعطای تسهیلات
2- توجه جدی به مقوله مدیریت ریسک (به خصوص ریسک بازار)
۳- ایجاد سیستم‌های کنترل داخلی مناسب در بانک‌ها
4- نظارت دقیق و مستمر از سوی مقامات ناظر در خصوص عملکرد صحیح ارکان اصلی بازار.
asadi-m@parsian-bank.net
moradi-r@parsian-bank.net