یک درس از یک دربی
«امید»، آخرین چیزی است که میمیرد!
این مسابقه طبیعتا بازندگان زیادی داشت. به هر حال برای استقلال نتیجه بدی بود و مخصوصا پرویز مظلومی که بعد از گل دوم تیمش شادی عجیبی هم کرد، عملا بعد از آن مسابقه دوران مربیگریاش را خاتمهیافته دید. با این حال شاید بزرگترین بازندگان آن بازی، گروهی از هواداران پرسپولیس بودند که اواخر بازی و پیش از آغاز گلزنیهای زاید ورزشگاه را ترک کردند. هنوز هم مصاحبه آنها با برنامه نود در حافظه خیلی از مخاطبان باقی مانده است. این گروه که تعدادشان کم هم نبود، بیرون از استادیوم بهشدت مشغول انتقاد از عملکرد تیم بودند. یکی از آنها رو به دوربین فریاد میزد: «چهار دربی پشت سر هم است که داریم به ورزشگاه میآییم و میبازیم. این چه وضعی است؟» همان زمان اما پیاپی غریو شادی از ورزشگاه بلند میشد، بی آنکه آنها بدانند چه اتفاقی افتاده است!
تصور کنید هوادار پرسپولیس هستید، در یکی از سردترین روزهای سال برای تماشای دربی به ورزشگاه رفتهاید، نزدیک به ۸۰ دقیقه عقب افتادن تیمتان، اخراج بازیکن خودی و شادی سرخوشانه مربی حریف را دیدهاید و در نهایت کمی قبل از یکی از بزرگترین کامبکهای تاریخ، استادیوم را ترک کردهاید. از این حسرتبارتر هم ممکن است؟ این عده حتی آنقدر خوششانس نبودند که گلها را به صورت زنده از تلویزیون ببینند. این اتفاق برای هزارمین بار یک درس کلیدی را از آموزگاری به اسم «فوتبال» یادآوری کرد؛ اینکه تا لحظه سوت پایان، امیدتان را از دست ندهید. امید چیز عجیبی است، شاید مهمترین دارایی هر انسان. نباید آن را مفت باخت.