از فشار حداکثری تا شکست حداکثری

او هنوز هم تصور می‌کند که لای منگنه گذاشتن اقتصاد ایران می‌تواند موجب زمین‌گیر شدن گروه‌های هم‌پیمان ایران در منطقه شود. این درحالی است که تهران راهبردی را به‌کار گرفته که در این زمان سخت، حربه ترامپ را در نطفه خفه کرده است. فارن‌پالیسی یادآور می‌شود که ایرانی‌ها از ابتدا نیز تمایلی به ایجاد گروه‌های هم‌پیمان کاملا وابسته به خود نداشته‌اند و به‌جای چنین رویکردی، بیشتر بر انتقال فناوری‌های نظامی و سایبری به این گروه‌ها تمرکز کرده‌اند تا این گروه‌ها بتوانند روی پاهای خود بایستند و البته کمک‌های ایران همچنین موجب شده است تا این گروه‌ها از حالت شبه‌نظامی مطلق خارج و به‌طور موثری در سپهر سیاسی کشور خود ظهور و بروز داشته باشند. این موارد را نمی‌توان با تحریم‌های اقتصادی علیه ایران نابود کرد.

به گزارش گروه اقتصاد بین‌الملل روزنامه «دنیای‌اقتصاد»، این مطلب در ادامه می‌افزاید: از زمانی که دونالد ترامپ وارد دفتر بیضی کاخ سفید شد، دولت وی استراتژی «فشار حداکثری» را دنبال کرده که برای تعدیل سیاست‌های خارجی و امنیتی ایران طراحی شده است. این استراتژی به‌طرز گسترده‌ای وابسته به رژیم تحریم‌ها است تا با این حربه بتواند رفتار ایران را از طریق مسدود شدن دسترسی این کشور به بازارهای جهانی و سیستم مالی بین‌المللی تغییر دهد. هدف اصلی از این راهبرد آن است تا با قطع منابع مالی لازم برای برنامه هسته‌ای (صلح‌آمیز) و برنامه موشکی، و گروه‌های هم‌پیمان ایران در منطقه این تغییر رفتار را رقم بزند. گروه‌هایی که با تهران هم‌پیمان هستند اکنون در کشورهای مختلف منطقه نظیر لبنان، عراق، سوریه، یمن، افغانستان و پاکستان حضور دارند.

به زعم نگارنده این مطلب نمی‌توان تاثیرات مخرب فشار حداکثری و تحریم‌های آن را بر اقتصاد ایران نادیده گرفت. به‌دلیل همین کاهش درآمدهای نفتی ایران اکنون منابع مالی محدودتری را برای پیشبرد سیاست‌های منطقه‌ای خود در اختیار دارد. اگرچه شاید بتوان گفت که این راهبرد توانسته تا اندکی به هدف کاهش درآمدهای مالی ایران دست یابد اما در نیل به هدف اصلی‌اش یعنی همان تغییر سیاست‌ خارجی و منطقه‌ای تهران ناکام مانده است.

بنابر ادعای نیتان سیلز، افسر ضدتروریسم وزارت خارجه آمریکا، ایران همچنان از حزب‌الله لبنان با تخصیص سالانه ۷۰۰ میلیون دلار حمایت می‌کند. اگرچه هنوز صحت این رقم مشخص نیست اما درآمدهای حزب‌الله تنها مختص به ایران نیست. در یمن نیز حوثی‌ها روزبه‌روز تسلیحات پیشرفته‌تری را در اختیار می‌گیرند و از بهار گذشته تاکنون چندین‌بار از همین تسلیحات برای هدف قرار دادن اهداف موردنظر در خاک امارات و عربستان سعودی استفاده کرده‌اند. به‌علاوه کمپین فشار حداکثری نمی‌تواند بر جنبه‌های مهم‌تر روابط ایران و گروه‌های هم‌پیمانش نظیر آموزش‌های جنگی و انتقال تسلیحات و فناوری نظامی و سایبری موثر واقع شود. از سوی دیگر تهران هرگز تمایل نداشته تا شبکه‌ای از گروه‌های هم‌پیمان کاملا وابسته به خود را ایجاد کند. با این‌حال به این گروه‌ها کمک کرده است تا بتوانند روی پاهای خود بایستند و در سپهر سیاسی کشور خود ادغام شوند و حضوری اثرگذار داشته باشند. این گروه‌های شبه‌نظامی با کمک ایران توانسته‌اند در زمینه‌های اقتصادی نیز تا حدی مستقل باشند و سیستم‌های دفاعی و نظامی را در کشور خود طراحی و تولید کنند به‌جای آنکه به‌طور کامل وابسته به ارسال تسلیحات از ایران باشند.

درحالی‌که آمریکا نیروهای خود را از سوریه بیرون می‌کشد و بشار اسد می‌تواند کنترل کامل سوریه را در اختیار بگیرد، تهران یک گام دیگر به ساخت و تحکیم محور مقاومت در سرتاسر منطقه نزدیک شده است. در صورت تحقق این امر به‌طور کامل، ایران می‌تواند بدون هیچ مزاحمی، افراد و تجهیزات خود را در سراسر منطقه حرکت دهد و همچنین به ساخت پایگاه‌های نظامی بیشتر مشغول شود. از این‌رو تحریم‌های مالی و روند حرکت ایران به سوی اهداف استراتژیکش را متوقف نمی‌کند و این در صورتی است که دولت کنونی آمریکا تصور می‌کند سیاست تحریم‌ها می‌تواند مشکل ایران را هموار کند.

فارن‌پالیسی در ادامه می‌نویسد که آمریکا اگر بخواهد با رفتار منطقه‌ای ایران مقابله کند باید سیاست‌های جامع‌تری را برای توقف آموزش و اعزام نیروهای شیعه توسط ایران در منطقه طراحی و اجرا کند. نخستین گام در این زمینه می‌تواند توقف خارج ساختن نیروهای نظامی آمریکا از سوریه باشد که می‌تواند به سود ایران و شرکای آن منتهی شود. یکی از مهم‌ترین موانع توسعه نفوذ ایران در منطقه شمال‌شرقی سوریه، وجود (نیروهای دموکراتیک سوریه) بوده که تا پیش از خروج آمریکا از این منطقه مورد حمایت واشنگتن هم بودند. در نبود این عامل بازدارندگی ایران می‌تواند حوزه نفوذش را به این مناطق نیز توسعه دهد.

به‌علاوه تحریم تسلیحاتی آمریکا علیه ایران قرار است در اکتبر ۲۰۲۰، حدود یک سال دیگر منقضی شود. این تحریم‌ها اضافه بر هدف قرار دادن برنامه‌ هسته‌ای ایران، شامل مواردی هم می‌شوند که می‌توانند در ساخت موشک‌های بالستیک تهران نیز مورد استفاده قرار بگیرند، موضوعی که خود از مهم‌ترین عوامل نگران‌کننده واشنگتن در قبال ایران است. براساس توافق برجام، این ممنوعیت باید تا یک سال آتی لغو شود و همچنین منع سفر برای سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروهای سپاه قدس نیز برداشته خواهد شد.

واشنگتن و متحدان اروپایی آن منافع مشترکی در ممانعت از انتقال تسلیحات نظامی به گروه‌های هم‌پیمان آن دارند اما شکاف‌های عمیقی در نحوه دسترسی به این هدف وجود دارد. در راستای نیل به اجماع با شرکای اروپایی، واشنگتن باید از خواسته‌های حداکثری خود در رابطه با برنامه موشکی ایران دست بردارد. منافع آمریکا در این صورت بهتر تامین خواهند شد.

همچنین دولت ترامپ باید تنوع گروه‌های هم‌پیمان ایران را بهتر درک کند و این مهم را دریابد که نمی‌توان با کمپین فشار حداکثری و تحت فشار گذاشتن اقتصادی ایران، گروه‌های هم‌پیمان با ایران را در منطقه تحت فشار قرار داد. نیروهای حزب‌الله با حوثی‌های یمن تفاوت دارند و همچنین گروه‌های شیعه در عراق نیز دارای اختلافات دیدگاه با گروه‌های شیعه پاکستان و افغانستان هستند. این گروه‌ها همگی دیدگاه‌ها و اهداف منحصر‌به‌فردی دارند. ایران نیز با هر یک از گروه‌های هم‌پیمانش به‌گونه‌ای مجزا رفتار می‌کند که همین امر موجب نتایج موفقیت‌آمیز همکاری‌ها میان تهران و این گروه‌ها شده‌ است. تحریم‌های اقتصادی اگرچه یکی از مهم‌ترین ابزارهای مقابله با دشمنان آمریکا هستند اما قطعا به‌تنهایی کافی نیستند.