سال شلوغ
کاتالیزور اثرگذاری
سالهای شلوغ مانند امسال کم نداشتهایم، چراکه ما سالهاست «در اینبرهه حساس» گیر کردهایم و همواره برای بدترینها باید آماده میشدیم، اما طی سالهای اخیر برخلاف قبلترها رخدادهای داخلی و بینالمللی اثرگذارتر شدهاند، تحریمهای بلندمدت و مستهلکشدن زیرساختها و توان اقتصادی کشور و دولت باعثشده هر اتفاقی بلافاصله در نوسانات نرخ ارز و رشد تورم خودنمایی کند. در همین مدتکوتاه از زمان آغاز جنگ غزه (که اسرائیل و نه ایران در آن دخالت مستقیم داشتهاست)، ریال بیش از شِکِل اسرائیل (واحد پول) دستخوش نوسان و کاهش ارزش شدهاست. نوسانات اقتصادی و کاهش غیرقابل پیشبینی ارزش ریال باعث ناامیدی فعالان اقتصادی میشود، چندسال پیش در یادداشت مفصلی در هفتهنامه تجارت فردا با عنوان «فرار از ایران یا فرار از ریال» یکی از دلایل اصلی فرار و مهاجرت سرمایهها و مغزها و تخصصها را خلاصشدن از شر ریال (و نه لزوما فرار از شرایط نامساعد فرهنگی، اجتماعی و سیاسی داخلی) دانستم. مشکلاتی که فعالان اقتصادی با آن مواجهند تقریبا در دنیا بیسابقه است، بهعنوان نمونه اوکراین که درگیر جنگ با حریفی بسیار قدر و بیرحم است که برای به زانو درآوردنش حتی از نابودی زیرساختهای حیاتی کشور ابا ندارد، از ابتدای جنگ تا امروز پول ملی این کشور تنها 30درصد ارزش خود را از دست دادهاست و اگر قبل از آغاز جنگ ریال خود را به پول اوکراین تبدیل میکردیم، امروز بیش از 80درصد نسبت به ریال بازدهی داشتیم. همین موضوع باعث ایجاد دور باطل شدهاست، ضعف اقتصادی و سوءمدیریت باعث کاهش ارزشریال میشود و کاهش مداوم ارزشریال باعث افزایش میل اشخاص به خروج سرمایه شده و این عامل افزایش مجدد نرخ دلار و یورو در بازار است و باز کاهش ارزشریال و کاهش اعتماد مردم و افزایش تقاضا برای خروج ارز و الی آخر. با وجود تمامی هیاهو و تحلیلها، با توجه به سوابق رفتار ایران و آمریکا و اسرائیل بهنظر میرسد طی روزهای آتی در قالب یک کنش و واکنش محدود بهصورت موقت تنش میان ایران و اسرائیل مهار شود و پس از آن حداقل برای چند هفته نرخ ارز در مدار کنترل قرار گیرد و بازار سرمایه نیز عقبماندگی خود نسبت به رشد دوماهه اخیر در قیمت دلار را تا حدی جبران کند و اندکی سبز شود.
دولتها بهمنظور کسب رای مجدد معمولا در سالپایانی دولت اول خود اقدامات عوامپسندانه زیادی انجام میدهند؛ از جمله کنترل نرخها. دولت فعلی نشانداده توان سرکوب نرخ ارز را ندارد، اما ید طولایی در کنترل نرخ محصولات شرکتهای تولیدی داخلی دارد، لذا پس از افزایش نرخهای اعمالشده در ابتدای سال حتی در صورت جهش نرخ ارز بعید است دولت در ماههای پایانی سال بهراحتی اجازه افزایش نرخ را به شرکتهای تولیدکننده اقلام پرمصرف جامعه بدهد.
هر روز که میگذرد با برگزاری انتخاباتهای درونحزبی و مشخصشدن نتایج نظرسنجیها و... مشخص میشود شانس برد ترامپ بسیار بالاست، شاید یکی از دلایل حفظ بایدن کهنسال بهعنوان نامزد حزب دموکرات همین باشد، ناامیدی دموکراتها از برد و عدمتمایل به نابودکردن نامزدهای بالقوه خود در این انتخابات. بههر روی حتی برخی ایالتهای کلیدی که بهصورت سنتی دموکرات هستند (از جمله کالیفرنیا) ظاهرا این دوره جمهوریخواه و طرفدار ترامپ شدهاند، رویکرد ترامپ نسبت به ایران سختگیرانه است و اثرات روانی آن پیش از حتی نشستن رسمی وی بر مسند ریاستجمهوری میتواند باعث جهش ارزی شود.
کلام آخر: چشمانداز بورس (سال سرمایهگذاران یا سال نوسانگیرها؟)
همانگونه که در نمودار مشخص است ارزش دلاری بازار سرمایه به یک کف مهم رسیدهاست که میتوان از آن بهعنوان یک حمایت مهم یاد کرد. علت ضعف بازدهی بازار طی مخصوصا دو سالاخیر که احتمالا در سالجاری هم تا حدی ادامه یابد، ناشی از دو منبع خود بازار از یکطرف و شرکتهای فعال در آن از طرف دیگر است، التهابات داخلی و تنشهای بینالمللی بهعنوان دو ریسک اصلی اثرگذار باعث عدمورود نقدینگی جدید و البته جدی به بازار شده، لذا عملکرد بورس نسبت به کلیت اقتصاد (و در مقام مقایسه با تورم) بهشدت افت کردهاست، در نقطه مقابل فشار مداوم و بیش از حد دولت به شرکتهای بزرگ بورسی از طریق افزایش مالیاتها، حذف معافیتهای مالیاتی، افزایش نرخ حاملهای انرژی، افزایش بهرههای مالکانه و... باعث کاهش درآمد دلاری این شرکتها شدهاست، لذا انتظار بازدهی متناسب با رشد نرخ دلار از این شرکتها نامعقول است. با این اوصاف و با توجه به رخدادهای پیشرو میتوان گفت بهرغم ارزشمندبودن سهام بسیاری از شرکتها (به لحاظ بنیادی) تنوع و تعدد و اهمیت خبرها و رخدادهای سال1403 بیشتر به نفع نوسانگیران خواهد بود، خصوصا اگر نوسانگیری برروی سهام بنیادینی انجام شود که تعدادشان هم در بازار کم نیست.