سیاست دو وجهی آمریکا
در سطح بینالمللی، رویکرد چندجانبهگرایی ایالات متحده آمریکا در ایجاد نظم بینالمللی با مشارکت بازیگران تاثیرگذار جامعه جهانی، ضرورت همکاری قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای در مبارزه علیه داعش، ارزیابی مثبت از نقش ایران در این کارزار جهانی، رویکرد مثبت آمریکا به جهان اسلام، ارتقای جایگاه فدراسیون روسیه در ایفای نقش تاثیرگذار در بحرانهای بینالمللی، دستیابی ایران به سطح رضایت بخشی از پیشرفتهای علمی در فناوری هستهای و ضرورت تعامل با جهان برای حفظ دستاوردها و ارتقای آن، همه و همه از متغیرهای دخیل در رقم زدن سرنوشت پرونده هستهای در قالب سند برجام بود. از زمان اجرایی شدن سند برجام تا به امروز تغییرات قابل توجهی در نظام بینالملل رخ داده است که بخش مهمی از آن مربوط به ورود پدیده ترامپ به صحنه بازیگری بینالمللی است. مواضع خصمانه آمریکا علیه ایران تنشهای منطقهای را دامن زده و ائتلاف نامقدس عربستان و متحدانش با اسرائیل را علیه ایران شکل داده است. اسرائیل و عربستان که افزایش تنش در منطقه را به نفع منافع خود ارزیابی میکنند،ترامپ را به دشمنی بیشتر با ایران و برجام ترغیب کردهاند و عربستان با استفاده از تمامی امکانات مالی خود و ارضای مطالبات سوداگرانه ترامپ در این مسیر سنگ تمام میگذارد و شاهزاده جوان عربستان که حبابهای زیادی ذهنش را پر کرده است در این مسیر خطرناک بیمحابا پیش میرود. از سوی دیگر گفتوگوی همکاری سیاسی بین ایالات متحده با فدراسیون روسیه تحت تاثیر اتهام دخالت روسیه در انتخابات آمریکا به حداقل رسیده است.
بازشدن پروندههای مختلف علیه ترامپ و همکارانش در این خصوص، روابط روسیه و آمریکا را تحت تاثیر قرار داده است. مناسبات دولت ترامپ با اتحادیه اروپا هم به اندازه دوران اوباما از رونق و شادابی برخوردار نیست و در مجموع موضعگیری سه عضو دائم شورای امنیت (فرانسه، انگلیس و آمریکا) در اخراج حدود صد نفر از دیپلماتهای فدراسیون روسیه از کشور خود و حمله موشکی به اهداف تحقیقاتی سوریه، در صفوف ۱+۵ شکاف ایجاد کرده است. هجوم ابرهای تیره به آسمان فضای مساعد بینالمللی شکلگیری صف بندیهای جدید علیه ایران در منطقه، عدم موفقیت اقدامات سیاسی و دیپلماتیک در ساماندهی به بحران سوریه و یمن، تشدید واگرایی مابین اعضای ۱+۵ ،تشدید تحریمها علیه روسیه و تغییر چهره اقتصاد جهانی با پیشتازی چین شرایط و اوضاع و احوال متفاوتی نسبت به زمان تولید سند برجام در جامعه جهانی ایجاد کرده است میزان این تاثیرگذاری بستگی کامل به نحوه تعامل بازیگران برجام در فضای جدید بینالمللی دارد. در حال حاضر آمریکا تنها عضوی از ۱+۵ است که زمزمه و ساز خروج از برجام را کوک کرده است. روسیه و چین از بقای برجام حمایت میکنند، ولی در عمل قادر به تاثیرگذاری بر اراده و تصمیمات ترامپ نیستند. دولت انگلیس در این خصوص کم و بیش موضع چین و روسیه را دارد و عضو غیرفعال در تاثیرگذاری بر اراده ترامپ محسوب میشود. اتحادیه اروپا و نماینده سیاست خارجی آن (موگرینی) در تلاش هستند که ترامپ را متقاعد کنند همچنان به تعلیق تحریمهای هستهای ادامه دهد. ترامپ که به علاقهمندی اتحادیه اروپا به تداوم حیات برجام واقف است در صدد بهره برداری از امکانات اروپاییها در فشار به ایران برای تغییر رفتار در حوزههای مورد علاقه آمریکا همچون برنامههای موشکی، سیاستهای منطقهای و فعالیت سپاه قدس است.
به عبارت دیگر آمریکا برجام را بخشی از یک بسته بزرگ امنیتی در رابطه با ایران میداند و کاملا با جهتگیری اسرائیل و عربستان همراه است. در حالی که اروپاییها خود برجام را بهعنوان یک بسته مهم امنیتی ارزیابی میکنند و با موضوعات دیگری که در حوزه امنیت بینالملل قرار میگیرد مرزبندی میکنند و از طرف دیگر اروپاییها بر این اعتقاد هستند که از طریق گسترش مناسبات اقتصادی با ایران و تقویت گفتوگوهای دوجانبه و چندجانبه بهتر میتوانند نگرانیها و سوءتفاهمات با ایران را برطرف کنند. آمریکا به موازات اعمال فشار به ایران از طریق اروپا، سیاست ایجاد تردید و نگرانی برای فعالیت اقتصادی در ایران و با ایران را تشدید میکند. با استفاده از تهدید جریمه و تحریم مسیر دسترسی ایران به بازار مالی و پولی جهان را مسدود یا آن را پرهزینه کرده است. از سوی دیگر ریسک فعالیت کنشگران اقتصادی و سرمایهگذاری در ایران را افزایش داده است. برجام امیدواریهای زیادی برای فعالان اقتصادی خارجی ایجاد کرده بود بهطوری که در ماههای اول بعد از اجرایی شدن برجام در اثر هجوم فعالان اقتصادی به ایران هتلهای ایران قادر به پاسخگویی به نیاز اسکان خارجیان نبود. با سرکار آمدن دولت ترامپ ذوق و شوق خارجیان به یأس و تردید تبدیل شد و صبر و انتظار جای تحرک را گرفت. سیاست ترامپ در مورد ایران روشن است. یا ایران درخصوص فعالیتهای موشکی و حضور منطقهای خود تغییر رفتار میدهد و یا فشارهای اقتصادی ایران را در تنگنای بحرانهای داخلی گرفتار میکند در هر دو صورت اهداف آمریکا تامین شده است. ادامه وضعیت موجود و از نفس انداختن برجام بدون اعلام خروج از آن، برای آمریکا از هرجهت سودمند است و آمریکا نیازی به پرداخت سیاسی و حقوقی اعلام یکجانبه خروج از برجام ندارد و اگر در تاریخ ۲۲ اردیبهشت این اتفاق بیفتد بیش از آنچه منافع آمریکا تامین شود آرزوی اسرائیل و عربستان برآورده خواهد شد. خروج آمریکا از برجام به لحاظ حقوقی پایان حیات این سند قلمداد نمیشود و ایران نباید شتابزده به این موضوع عکسالعمل نشان دهد. فروپاشی کامل برجام به سود آمریکا و اسرائیل است.
ایران باید در گام اول با همراهی حداکثری با سایر اعضای ۱+۵ به شرمندهسازی آمریکا در افکار عمومی جهان بپردازد و آمریکا را بهعنوان ناقض بزرگ تعهدات بینالمللی و تهدید اصلی صلح و امنیت بینالمللی معرفی کند. از طرف دیگر خروج آمریکا از برجام بی اعتبار شدن قطعنامه ۲۲۳۱ قلمداد نمیشود و ایران باید با مطالعه و بررسی کارشناسانه ظرفیتهای قطعنامه را تا آنجا که ممکن است با همراهی و همکاری پنج کشور فدراسیون روسیه، چین، فرانسه، انگلیس و آلمان فعال کرده و برای حفظ قطعنامه تلاش کند. باید توجه کرد که قطعنامه ۲۲۳۱ برجام را به یک سند بینالمللی تبدیل کرده است که مخاطب آن کل جامعه بینالمللی است و ایران میتواند با بسیج افکار عمومی جهان قدرت نرم زیادی برای اعمال فشار به آمریکا و شرمندهسازی آن کشور بهدست آورد. عکسالعمل شتابزده ایران هزینه قانونشکنی آمریکا را بهشدت کاهش خواهد داد و امکان ایجاد اجماع جهانی علیه ایران را فراهم خواهد کرد. طراحی سیاست مناسب ایران در قبال خروج آمریکا نیازمند گفتوگوی فراگیر ملی نخست در سطح نخبگان و سپس در سطح عمومی است. باید زمینه مشارکت فعال کارشناسان و نخبگان دلسوز و علاقهمند به حاکمیت ملی در چالشهای فراروی حاکمیت ملی فراهم شود. نهادهای حاکمیتی باید از آداب و آیین اتخاذ تصمیم بهصورت محفلی در مسائل مهم کشوری دست بردارند و به حق مشارکت فعال همه مردم ایران در تعیین سرنوشت خود احترام بگذارند. بسته شدن فضای گفتوگوی ملی به شکاف و چنددستگی در صفوف ملت میانجامد و این دقیقا همان سیاستی است که آمریکا و اسرائیل برای تضعیف حاکمیت ایران دنبال میکنند. باید تهدید خروج آمریکا از برجام را به یک فرصت بزرگ گفتوگوی فراگیر ملی و ایجاد همدلی با افکار صلح طلب جهان تبدیل کرد.
ارسال نظر