چرا سرمایهگذاران خارجی جذب فوتبال ایران نمیشوند؟
واگنهای آخر قطار خالی است!
گروه ورزش- حمید رجبی: فوتبال ایران عموما متکی و وابسته به دولت محسوب میشود که همین موضوع یکی از دلایل افت فنی و کیفی این ورزش در کشورمان به شمار میآید. در شرایطی که در دنیا از پتانسیلهای فوتبال استفادههای کلان اقتصادی میکنند، اما متاسفانه در ایران عمدتا از فوتبال بهعنوان وسیلهای برای ساختن سرگرمی و پر کردن کنداکتور صداوسیما استفاده شده و بهرهبرداریهای اقتصادی از این ورزش مغفول مانده است. پیشتر مباحثی از قبیل عدم توجه به خصوصیسازی، فقدان معافیتهای مالیاتی، نبود قانون کپیرایت و.
گروه ورزش- حمید رجبی: فوتبال ایران عموما متکی و وابسته به دولت محسوب میشود که همین موضوع یکی از دلایل افت فنی و کیفی این ورزش در کشورمان به شمار میآید. در شرایطی که در دنیا از پتانسیلهای فوتبال استفادههای کلان اقتصادی میکنند، اما متاسفانه در ایران عمدتا از فوتبال بهعنوان وسیلهای برای ساختن سرگرمی و پر کردن کنداکتور صداوسیما استفاده شده و بهرهبرداریهای اقتصادی از این ورزش مغفول مانده است. پیشتر مباحثی از قبیل عدم توجه به خصوصیسازی، فقدان معافیتهای مالیاتی، نبود قانون کپیرایت و... بهعنوان موانع پیشرفت در این ورزش ذکر و به صورت مفصل به آن پرداخته شده است، اما یکی دیگر ازپارامترهای رشد و توسعه فوتبال در هر کشور استفاده بهینه از وجود سرمایهگذاریهای خارجی در این رشته است؛ موضوعی که مسوولان مربوطه در ایران هرگز به آن اهمیت ندادهاند. در واقع شرایط سرمایهگذاری خارجی در فوتبال ایران به همان اندازه اسفبارو بغرنج است که خصوصیسازی باشگاهها این شرایط را دارد.
با این اوصاف، بنا به ادعای کارشناسان بهطور کلی فقدان تمایل کافی برای حضور سرمایهگذاری خارجی در ورزش و مخصوصا فوتبال ایران را باید در سطح کلان اقتصادی جستوجو کرد؛ جایی که گفته میشود عوامل متعددی از قبیل خلأ شفافیتهای مالی، استیلای اقتصاد دولتی و ناتوانی بخش خصوصی در رقابت با دولت از عوامل تاثیرگذار در این مورد بوده است. برای ورود به این بحث پیش از هر چیز دیگری باید دید هدف از سرمایهگذاریهای خارجی در فوتبال چیست؟ آیا برای ایجاد زیر ساختهای ورزشی است یا پرورش و کشف استعدادها یا آوردن تکنولوژیهای جدید به این رشته ورزشی؟ و مهمتر اینکه آیا کشور ما شرایط و بستر ایجاد این سرمایهگذاری را دارد یا نه؟
نفت و گاز بالاتر از فوتبال!
دکتر طاهریفر مشاور سازمان سرمایهگذاری خارجی در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» اذعان میکند که در این سالها به این موضوع و پتانسیلهای سرمایهگذاری خارجی در ورزش ایران پرداخته نشده است. این در حالی است که پیشتر حسینی مدیر روابط عمومی این سازمان هم در مواجهه با سوال خبرنگار این روزنامه اشاره کرده بود که تا به حال هیچ پیشنهادی برای سرمایهگذاری خارجیها در فوتبال ایران دریافت نشده است. طاهریفر مدعی است سرمایهگذاران خارجی در ایران معمولا اهداف دیگری دارند: «طبیعتا بیشتر پیشنهادهای سرمایهگذاری در این سازمان به حوزههای نفت و گاز و پتروشیمی بر میگردد و تا به حال هیچ پیشنهادی در زمینه ورزش به دست ما نرسیده است.» وی به صورت کلی در تعریف سرمایهگذاری خارجی میگوید: «سرمایهگذاری خارجی در نگاه کلی تعریف حسابداری دارد؛ به این معنی که شخص یا موسسه یا شرکتی منابعی را تجهیز میکند برای خلق یک موضوع که برای آنها سودآور باشد. این مقوله در مفهوم اقتصادیاش، به معنای ایجاد ظرفیت اضافه است. بدیهی است هر کشوری جهت گرداندن چرخهای اقتصادی و انجام پروژههای خویش محتاج سرمایه است، چه این سرمایه از درون کشور و با استفاده از منابع داخلی تامین شود یا با به کارگیری ظرفیتهای خارجی، سرمایهگذاران دیگری را از سایر کشورها جذب کند.»
دریاچه ارومیه؛ یک نمونه متفاوت
البته نباید فکر کنیم جذب سرمایههای خارجی همیشه سودآور است؛ چه اینکه بنا به ادعای مشاور سازمان سرمایهگذاری خارجی، گاهی استفاده از این سرمایهها باعث ضرر و زیانهایی هم شده است: «این موضوع در حوزههای عمومی و داخلی ممکن است اثرات مختلفی داشته باشد. مثلا بلایی که سر محیط زیست و بهخصوص دریاچه ارومیه آمده بخشی از آن متوجه سرمایهگذاریهای نادرست خارجی است. چرا که در سالهای پیش با قراردادهایی که با خارجیها بسته شد در مسیر رودخانهها تجهیزات و تاسیساتی را قرار دادند که شبکههای آبیاری خشک شد و باعث شد آبهای زیرزمینی نیز به مرور زمان از بین برود و همین عامل باعث خشک شدن این دریاچه شد. متاسفانه این مدل سرمایهگذاری تخریبی است.» طاهریفر البته حدس میزند سرمایهگذاری در ورزش برای خارجیها مقرون به صرفه باشد: «من فکر میکنم سرمایهگذاری در ورزش پرسود است کما اینکه به صورت خرد مثل باشگاههای بدنسازی یا حتی استخرها یا باشگاههای کوچک باشد. در همه دنیا باشگاههای ورزشی پولساز هستند و مثل شرکتهای چندملیتی عمل میکنند و در عین حال به جامعه هم سود میرسانند. دلیل این موضوع نیز واضح است؛ چون آنها ترازهای مالی شفافی دارند و سیستم مالیات در آنجا بسیار منظم و دقیق است. بنابراین در ورزش سرمایهگذاریهای کلان میکنند و بالطبع سودهای کلانتری هم نصیب آنها میشود. این موضوع در ایران دقیقا متفاوت است، چرا که شرایط ما برای سرمایهگذاریهای کلان مطلوب نیست.»
تجاری شدن باشگاهها، تنها راه نجات
مشاور سازمان سرمایهگذاری خارجی اما ایدههای متنوعی برای جذب سرمایه خارجی در فوتبال ایران دارد: «به صورت کلی ورود سرمایه خارجی به فوتبال ایران صرفا ورود ارز نیست، بلکه ورود و انتقال تکنولوژی فوتبال و توسعه کمی و کیفی این صنعت در کشور و ایجاد زمینه رقابت سالم برای خصوصیسازی هم میتواند از مصادیق استفاده از این قبیل سرمایهها باشد. بهعنوان نمونه اگر یک باشگاه خارجی اقدام به تاسیس یک کمپ تمرینی در ایران کند و به وسیله آن دست به کشف و تربیت استعدادهای ما بزند، همین مساله نیز مصداق جذب سرمایه خارجی خواهد بود.» طاهریفر ادامه میدهد: «تا زمانی که در ورزش ما رانت وجود دارد و این رانتبازیها محکم و پابرجا است ما دائما در حال درجا زدن هستیم. به نظر من بهترین راه خارج شدن از این بنبست و باز شدن پای سرمایهگذاران خارجی به فوتبال ایران، تجاری شدن باشگاهها است. تا زمانی که ورزش ما تجاری نشود ما به جایی نمیرسیم.»
سهم فوتبال از تولید ناخالص ملی کشورها
طاهریفر در مورد نقش فوتبال درمعادلات اقتصادی کشورهای پیشرفته جهان هم دیدگاههای جذابی دارد: «جالب است بدانید صنعت ورزش به ویژه فوتبال به تنهایی بین یک تا دو درصد تولید ناخالص ملی کشورهای صنعتی را تشکیل میدهد. در بسیاری از کشورهای صاحب فوتبال فعالیتهای ورزشی از طریق پیوند با تجارت به مولفهای حائز اهمیت تبدیل شدهاند و ورزش و تجارت همیشه با هم به کار برده میشود. یکی از مسائل کلیدی این است که به ما در فوتبال یاد دادهاند که بازیکن یا مربی خارجی بیاوریم اما ای کاش روزی میرسید که یاد میگرفتیم در کنار اینها در حوزههای کلان تفکر هم وارد کنیم. به این معنا که در شرایط فعلی، فوتبال ما بیشتر نیازمند مدیران اقتصادی و تجاری است تا بازیکنان یا مربیان بیدانش. اگر به جای مربیانی که بیهدف آمدند و رفتند یک مدیر سیستماتیک تجاری- ورزشی میآوردیم شرایط برای ورود سرمایهگذاران خارجی بهتر ازالان بود. اگر باشگاهها تجاری شوند آن موقع درآمدها دیکته میکنند که چه مربی یا چه بازیکنی بیاوریم.»
سرمایهگذاری خارجی مثل واگنهای انتهایی قطار!
مشاور سازمان سرمایهگذاری خارجی، سرمایهگذاری را به واگنهای قطار تشبیه میکند: «تا زمانی که یک باشگاه ورزشی، یک بنگاه تجاری- اقتصادی نباشد نباید انتظار داشت که سرمایهگذاران خارجی برای ورود به فوتبال ایران تمایل نشان بدهند. سرمایهگذاری مثل واگنهای یک قطار است که واگنهای جلویی سرمایهگذاران داخلی هستند و واگنهای عقبی نیز سرمایهگذاران خارجی. پس ما نمیتوانیم محیط را امن نکنیم و انتظار ورود سرمایهگذار خارجی را داشته باشیم. در این خصوص نقش سرمایهگذاران داخلی نیز بسیار حائز اهمیت است.»
ارسال نظر