این فیلم‌ها رو به کی نشون می‌دین؟

علیرضا مجمع

۱- برآیند این چهار روز که از دوره سی‌و‌یکم گذشت برآیند ناامیدکننده‌ای را پیش روی سینمای ایران قرار می‌دهد. فیلم‌هایی روی پرده رفته است که نه تنها در گیشه سال آینده بدون شک- تاکید می‌کنم، بدون شک-شکست می‌خورد، که حتی با مخاطب ایرانی هیچ ارتباطی ندارد. محصول این سینما شده است تعریف فضاهایی از جامعه‌ای که ما هیچ شناختی از آنها نداریم. نگرانی برای این سینما نخستین بازخورد رویکردی است که بعید است برای سینمای سال آینده نتیجه مثبتی داشته باشد.

۲- قصه فیلمی در یک ربع اول این است: «دختر طلبه‌ای بورسیه کشور روسیه را برای تبلیغ گرفته است. همزمان مادر مریضی دارد که نیاز مبرم به نگهداری دارد.» شما فکر می‌کنید او بورس تحصیلی‌اش را انتخاب می‌کند یا مادرش را؟ اسم فیلم هست: گهواره‌ای برای مادر!

۳- قصه فیلمی در افغانستان می‌گذرد، اینکه مسائل افغانستان چه ربطی به ما دارد بماند. نکته جالب صحنه‌ای است که بمبی در محله‌ای منفجر می‌شود و در تصویر ویرانی ناشی از بمب پای سرباز آمریکایی قطع می‌شود. دلمان برای سربازان آمریکایی می‌سوزد. دستاورد جدید سینمای ایران دلسوزی برای سربازان آمریکایی است! نام فیلم هست: فرشتگان قصاب!

۴- قصه فیلمی روایت چند مهاجر است که در پس فرار از دست پلیس آلمان می‌خواهند به این کشور پناهنده شوند. فیلم در سری پروژه‌های فاخر است و یکی از تهیه‌کنندگانش دبیر جشنواره امسال. اینکه چرا این فیلم در بخش مسابقه است بماند، چون دلیل دبیر جشنواره برای حضور این فیلم ما را قانع نمی‌کند که این اتفاق باید بیفتد: «تهیه‌کننده فیلم موسسه رسانه‌های تصویری است، نه من!» دبیر جشنواره همزمان مدیرعامل موسسه رسانه‌های تصویری است. از همه اینها بگذریم. فقط حرف مرا بپذیرید که این فیلم یک پول دور ریختن واقعی است. قصه‌ای بدون جذابیت، کند و پرخرج که به درد تماشاگر ما نمی‌خورد، نه سرگرم می‌کند، نه قصه جذابی دارد و نه حتی از جذابیت‌های لوکیشن استفاده کرده است. نام فیلم هست: برلین منفی هفت!

۵- تنها نقطه روشن فیلم‌ها تا اینجا فیلمی بود با قصه سرراست اجتماعی که به دل جامعه می‌زد و احیانا نکته‌ای اساسی را باز می‌کند.

نکته این است: بسیاری در جامعه ما حس مسوولیت‌پذیری ندارند. این مفهوم از دل این قصه می‌آید: مردی بر سر نزاعی فوت کرده است. مرد دیگری متهم به کشتن اوست که در واقعیت او را نکشته است. حالا آدم‌هایی که شاهد ماجرا بوده‌اند نمی‌آیند که به نفع مرد شهادت بدهند. نام فیلم هست: روز روشن!