علی سرزعیم

این روزها که همه فعالان اقتصادی منتظر شنیدن این خبر هستند که نفت به قیمت ۱۰۰ دلار برسد، ناخودآگاه این سوال به ذهن متبادر می‌شود که تبعات این وضعیت برای صادرکنندگان و واردکنندگان نفت چه خواهد بود. با توجه به اینکه ایران جزو کشورهای صادرکننده نفت به شمار می‌آید، تبعات این مساله برای صادرکنندگان به طور عام و ایران به طور خاص مورد بحث و گفت‌وگوی فراوان قرار گرفته و خواهد گرفت؛ اما مساله به همین جا ختم نمی‌شود. بسیاری از افراد علاقه‌مند هستند تا تبعات این مساله را برای کشورهای واردکننده نیز مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهند.

در یک نگاه کلی می‌توان اثرات افزایش قیمت نفت را بر کشورهای واردکننده به تفکیک کشورهای توسعه‌یافته و دیگر کشورهای در حال توسعه بررسی کرد. اکثر کشورهای غربی و آمریکا پس از شوک نفتی سال ۱۹۷۳ و ۱۹۷۹ شروع به بهینه‌سازی تکنولوژی‌های خود کردند، به این منظور که میزان مصرف انرژی را در صنایع خود شدیدا کاهش دهند.

مشکلاتی که شوک‌های نفتی مذکور موجب شد، چنان انگیزه‌ای را به وجود آورد تا ابداعات گوناگونی در این جهت صورت گیرد. ماحصل این اقدامات این شد که شاخص شدت انرژی که نشانگر میزان مصرف انرژی به ازای یک واحد تولید است، برای این کشورها شدیدا کاهش یابد. بنابراین کشورهای غربی تا حدود نسبتا زیادی نسبت به اثرات قیمت بالای نفت مصون ماندند و به‌رغم این افزایش قیمت، رشد اقتصادی خود را کماکان ادامه می‌دهند.

این مساله برای کشور آمریکا به شکل دیگری نیز مطرح است. حجم بزرگی از اقتصاد آمریکا را بخش خدمات و مسکن تشکیل می‌دهد که این بخش‌ها به طور طبیعی نیاز ناچیزی به انرژی دارند. از این رو افزایش قیمت نفت نتوانسته است بر رشد اقتصادی آمریکا چندان تاثیر بگذارد. البته باید توجه داشت که درآمدسرانه بالای آنها این امکان را نیز به وجود آورده تا مصرف‌کنندگان غربی به راحتی بتوانند هزینه‌های بالاتر انرژی را پرداخت کنند.

در مقابل این وضع کشورهای واردکننده‌ای قرار دارند که در زمره کشورهای در حال توسعه به شمار می‌روند. از این خیل بخشی متعلق به کشورهای در حال توسعه رو به رشد هستند. چین و هند نمونه‌های شاخصی از این جهت به شمار می‌روند. گرچه در ابتدا این تصور می‌رفت که بالا رفتن قیمت انرژی می‌تواند رشد خیره‌کننده هند و چین را به کلی متوقف کند، اما در عمل شاهد آن هستیم که چنین اتفاقی نیافتاده است و این اقتصادها توانسته اند به رشد خود ادامه دهند. دلیل این مساله چیست؟ یک پاسخ روشن و سرراست این است که قیمت‌های بالای انرژی انگیزه کافی برای تبدیل صنایع انرژی بر به صنایع صرفه جو در مصرف انرژی را افزایش داده است. صنایع موجود در کشور چین و هند شدت انرژی بسیار بالایی دارند و آلودگی شدیدی را ایجاد می‌کنند. با به کارگیری تکنولوژی‌های جدید، چنین مشکلاتی حذف خواهد شد. از این رو علاقه‌مندان محیط زیست می‌توانند افزایش قیمت انرژی را جشن بگیرند؛ چرا که اقتصاد و انگیزه‌های اقتصادی عامل محرکی در جهت تحقق اهداف آنها خواهد بود.

در سمت دیگر، کشورهای در حال توسعه‌ای هستند که وضعیت اقتصادی نامناسبی دارند. گرچه هنوز تحلیل‌های دقیق به دست نیامده است؛ اما چنین به نظر می‌رسد که آنها مهم‌ترین قربانیان تکانه‌های قیمت نفت خواهند بود. از آنجا که حجم اقتصاد این کشورها به‌رغم بزرگ بودن تعداد، ناچیز است، تاثیر کمی‌ بر رشد اقتصاد جهانی خواهند داشت.

در ورای این تحلیل‌ها باید چند روند جانبی را نیز در نظر گرفت. افزایش قیمت نفت با افزایش قیمت دیگر مواد اولیه نظیر مس و آهن و... همراه شده است. از آنجا که کشورهای صادر کننده نفت لزوما دارای چنین معادنی نیستند، بنابراین تبعات تکانه‌های نفتی بر دیگر کشورها از این طریق تا حدودی کاهش یافته است. شرکت‌های نفتی نیز قیمت خدمات خود را شدیدا افزایش داده و با قیمت نفت همساز کرده‌اند.

لذا انتظار می‌رود با افزایش قیمت برخی از کالاهای تجاری، اثرات نامطلوب احتمالی شوک‌های نفتی بر کشورهای واردکننده نفت تا حدودی تعدیل شود.