درباره قیمت طلا
قیمت طلا به رکورد جدیدی دست یافته است. البته قیمت طلا اهمیتی از دیدگاه اقتصاد کلان ندارد (مگر اینکه شما طرفدار ایدئولوژیک مکتب اقتصاد اتریشی باشید که در وقت دیگر به آن خواهم پرداخت.)
دکتر حجت قندی
قیمت طلا به رکورد جدیدی دست یافته است. البته قیمت طلا اهمیتی از دیدگاه اقتصاد کلان ندارد (مگر اینکه شما طرفدار ایدئولوژیک مکتب اقتصاد اتریشی باشید که در وقت دیگر به آن خواهم پرداخت.) البته این بدان معنی نیست که تغییر قیمت طلا اهمیتی ندارد. منظور این است که مثلا بانک مرکزی نباید سیاستی در جهت تغییر قیمت طلا اتخاذ کند. قیمت طلا برای کسانی که بر روی آن سرمایهگذاری میکنند و برای مصرف کنندگان طلا مهم است. در این نوشته کوتاه، تلاش میشود تغییر قیمت طلا در چند سال گذشته به صورت مختصر بررسی شود.
نکته تکنیکی: دقت کنید که این نوشته سعی در پیشبینی قیمت آینده طلا ندارد. طلا، به دلیل اینکه به آسانی قابل ذخیره است، به شدت متاثر از تقاضای سفته بازی است. مجموع طلای موجود در جهان در حدود ۱۶۵ هزار تن است که به قیمتهای امروزی چیزی در حدود ۹ هزار میلیارد دلار ارزش دارد. اما تمام این طلا را میتوان در مکعبی به ابعاد ۲۰ متر جا داد که تقریبا به اندازه ساختمان ۵ طبقه بیست واحدی است که هر واحد آن صد متر مربع است. چون ذخیره طلا آسان است، در غیاب ریسک، اگر بازار و سرمایهگذاران بدانند که قیمت آن در آینده افزایشی بیش از نرخ بهره بانکی در دسترس خواهد داشت، اقدام به خرید طلا تا زمانی خواهند کرد که تغییر در قیمت طلا معادل نرخ بهره شود. به همین دلیل، میتوان گفت که تغییرات قیمتی آینده طلا در قیمت فعلی منعکس شده است و لذا پیشبینی قیمت بسیار دشوار میشود.
در مورد قیمت طلا چند تئوری وجود دارد که در اینجا به بعضی از آنها میپردازیم. یک تئوری این است که سرمایهگذاران به این دلیل به طلا روی میآورند که از ریسکی موسوم به ریسک دنباله (Tail risk) پرهیز کنند. ریسک دنباله، ریسک وقایع کم احتمالی است که ممکن است نتیجه یک فاجعه اقتصادی، مانند آنچه در سال ۲۰۰۸ اتفاق افتاد، باشد. به عبارت دیگر، افراد ریسکگریز بیشتر از دیگران متقاضی خرید طلا به منظور سرمایهگذاری هستند. بر اساس این تئوری، به دلیل اینکه ریسک اقتصادی در کشورهای اروپایی و آمریکایی که کشورهایی با ریسک کمتر اقتصادی در نظر گرفته میشوند، افزایش یافته است و مخصوصا به این دلیل که اوراق قرضه بسیاری از این کشورها، دیگر مانند گذشته، داراییهایی بدون ریسک در نظر گرفته نمیشوند، تقاضای سرمایهگذاری بر روی طلا افزایش یافته است. البته به محض مشاهده روند مثبت نسبتا پایدار در قیمت یک کالا، سفتهبازان نیز به بازار وارد میشوند که روند افزایش را شدیدتر میکند و همزمان احتمال حباب قیمتی را نیز افزایش میدهد.
تئوری دیگر مرتبط با جنگ ارزی است. در حالی که هر یک از کشورهای بزرگ اقتصادی از جمله اروپا، آمریکا، چین و ژاپن مشغول کاهش ارزش پول خود در مقابل ارزهای خارجیاند، و به اصطلاح زیرآب پول خود را میزنند، راهی که برای سرمایهگذار باقی میماند سرمایهگذاری بر روی کالاهایی مانند طلا و حتی نفت است. طلا معمولا انتخاب معقولتری به نظر میرسد، به این دلیل که طلا خود مشخصاتی شبیه ارز (یا پول) دارد.
مثلا به آسانی قابل ذخیره کردن است و میتوان به سرعت آن را به فرمهای دیگر نقدینگی تبدیل کرد. داخل پرانتز: البته در این میان کشوری مانند کشور ما هم هست که سیاست اقتصادیاش (عملا و با توجه به سیاستهای انبساطی مالی و پولی) چیزی جز کاهش ارزش پول در برابر ارزهای خارجی نیست. سیاست سیاسی ارزی ایران اما، در جهت مقابل حرکت میکند و هدفش تثبیت و حتی افزایش ارزش پول در برابر ارزهای خارجی است. تقابل سیاست اقتصادی و سیاست سیاسی ارزی منجر به ذخیره نیروهایی در بازار میشود که عدم تعادل ایجاد میکنند؛ عدم تعادلی که باعث ایجاد بحران در بازار ارز ایران در آینده خواهد شد. دلیل اینکه این بحران تا کنون به وجود نیامده این است که درآمد نفتی و به تبع آن میزان درآمد ارزی ایران در سالهای گذشته و به صورت مداوم در حال افزایش بوده است.
و تئوری آخری که در این نوشته کوتاه قابل بررسی است، تئوری عرضه و تقاضا است. توجه کنید که عرضه طلا نسبت به قیمت آن کم کشش است. به عبارت دیگر، میزان تولید طلا چندان به تغییر قیمت حساس نیست. به همین دلیل، هر گونه افزایش تقاضا به سرعت قیمت را تغییر میدهد. بزرگترین مصرفکنندگان طلا کشورهای هند و چین هستند. در آمد مردم در این کشورها در دهه گذشته و به تبعیت از آن تقاضا برای طلا به شدت افزایش یافته است. یکی از دلایل افزایش طلا همین افزایش تقاضا در این دو کشور است.
ارسال نظر