سعیده‌سادات فهری پس از شدت گرفتن اختلافات روسیه و غرب بر سر اوکراین و اعمال تحریم‎هایی علیه مسکو از جانب کشورهای غربی، همواره این بحث مطرح بود که آیا ممکن است اختلافات میان برخی اعضای گروه ۱+۵ بر مذاکرات هسته‎ای ایران تاثیر بگذارد؛ تا اینکه روز سه‌شنبه وزارت خارجه روسیه با انتشار بیانیه‎ای از احتمال ضربه خوردن روند همکاری‎های مسکو و واشنگتن در مسائلی چون موضوع هسته‎ای ایران در صورت تشدید تحریم‏ها خبر داد. مساله‎ای که زنگ خطر را برای ایران به صدا در آورد و بیش از پیش این گمانه را مطرح کرد که آیا روسیه با استفاده از کارت ایران باز هم در راستای تامین منافعش عمل خواهد کرد. حسن بهشتی‌پور، کارشناس مسائل روسیه در گفت‌وگو با «دنیای اقتصاد» می‎گوید این تهدید روسیه بیشتر شبیه یک بلوف است و بعید به نظر می‎رسد که با توجه به شرایط فعلی مسکو یعنی فاصله گرفتنش از غرب و نزدیک شدنش به ایران بخواهد در روند مذاکرات کارشکنی کند. این کارشناس، همچنین احتمال نزدیک شدن بیش از پیش روسیه به ایران برای تحت فشار قرار دادن غرب را محتمل می‎داند و معتقد است روسیه کاری نمی‏‎کند که باعث فاصله گرفتنش از ایران شود.

وزارت خارجه روسیه با انتشار بیانیه‎ای اعلام کرده در صورتی که تحریم‎های آمریکا علیه این کشور تشدید شود، این موضوع می‏‎تواند سبب ضربه خوردن روند همکاری‏های دو کشور در مسائلی همچون سوریه و موضوع هسته‏ای ایران شود. به نظر شما چرا روسیه دست به تهدید علیه مذاکرات ایران زده است و از طرح این بحث چه هدفی را دنبال می‏کند؟

من معتقدم که روسیه بلوف سیاسی زده و به نوعی تهدید سیاسی کرده است. ولی به نظر نمی‏رسد این تهدید سیاسی عملیاتی شود. پیش‌تر سرگئی ریابکوف، معاون وزیر خارجه روسیه نیز در آستانه یک دور از مذاکرات وین گفته بود که ممکن است روسیه در قبال مذاکرات هسته‏ای با ایران تجدیدنظر کند اما چنین اتفاقی نیفتاد. زیرا به نفع مسکو نبود که بخواهد روندش را در قبال مذاکرات با ایران تغییر دهد. در حال حاضر این تجدیدنظر مسکو دو حالت می‏تواند داشته باشد و دو فرض را در این خصوص می‏توان در نظر گرفت؛ نخست اینکه از همکاری با غرب فاصله بگیرد و به سمت ایران متمایل شود که این رویکرد اگر انجام گیرد به نفع ایران است. حالت دوم نیز این است که روسیه با مجموعه سیاست‎هایش مانع رسیدن کشورهای ۱+۵ و ایران به توافق هسته‎ای شود. یعنی همان کاری که فرانسه در مذاکرات ژنو ۲ انجام داد و با کارشکنی‎هایش باعث شد که در روند مذاکرات اخلال ایجاد شود.

در شرایط فعلی اگر مسکو بخواهد یکی از این دو حالتی که مطرح کردید را محقق کند کدام فرضیه محتمل‌تر است؟

ببینید من بعید می‎دانم که در شرایط فعلی روسیه بخواهد در روند مذاکرات کارشکنی و سنگ‌اندازی کند؛ زیرا طی ۲ سال اخیر مواضع روسیه به ایران بسیار نزدیک‎تر از گذشته شده است و دو طرف در برخی حوزه‏ها فعالیت‎هایشان را گسترش داده‎اند. البته اگر یک درصد مسکو بخواهد در کار مذاکرات سنگ‌اندازی کند قدرت مانورش را دارد و می‎دانیم اگر چنین کند به ضرر ایران خواهد شد. زیرا روسیه جزو اعضای دائم شورای امنیت است و می‏تواند در بخش وتوی قطعنامه‎ها به ضرر ایران وارد عمل شود. این موضوع را نیز باید در نظر داشت که روسیه در شرایط تحریم‎های غرب و گسست در روابطش با اروپا و آمریکا، بدون شک نمی‏خواهد روابطش را با برخی از کشورهایی که همکاری‏های نزدیک دارند مخدوش کند و اکنون بیش از گذشته به تداوم روابطش با تهران نیازمند است. بنابراین با در نظر گرفتن این موضوع، باز دست زدن به چنین اقدامی از جانب مسکو بعید است.

در رابطه با نزدیک شدنش به ایران برای تحت فشار گذاشتن غرب، باید گفت که این گزینه باز محتمل‎تر از گزینه دیگر است. زیرا در حال حاضر مساله اوکراین تاثیرات منفی‎اش را بر مناسبات روسیه با غرب گذاشته است و روسیه در این شرایط دیگر کاری نمی‎کند که ایران را نیز از دست بدهد. در این صورت روسیه در عرصه بین‌المللی خیلی منزوی می‎شود. در نتیجه اگر بخواهد تهدیدش در رابطه با ضربه زدن به مذاکرات هسته‌ای را عملیاتی کند بیشتر عقلانی است که به ایران نزدیک شود تا بتواند غرب را تحت فشار بگذارد.

شما اشاره کردید که روسیه قدرت این را دارد که در مذاکرات کارشکنی کند؛ به نظر شما گفت‌وگوهای هسته‎ای از چه الگویی باید پیروی کند تا در صورت برخورد با چنین موقعیت‎هایی، یک کشور به خاطر منافع شخصی‎اش دست به تخریب گفت‌وگوها نزند؟

یک نکته را باید در نظر داشت که هر کشوری همواره بر اساس منافعش عمل می‏کند؛ یعنی در مذاکرات هسته‎ای ایران با ۶ قدرت جهانی، تمامی کشورها با توجه به منافع‌شان اقدام می‎کنند. روسیه نیز اگر چنین بکند با درنظر داشتن منافعش تصمیم گرفته است. اما برای اجتناب از چنین پیشامدهایی باید در مذاکرات یکسری منافع مشترک تعریف شود و تمام کشورها خودشان را موظف کنند که برای رسیدن به توافق جامع با ایران بر سر موضوع هسته‏ای تلاش کنند. در صورت تعریف منافع و هدف مشترک، دیگر یک کشور خاص دست به کارشکنی در مذاکرات نخواهد زد.

شما چه ارزیابی و تحلیلی از سیاست‏های روسیه در قبال موضوع هسته‎ای ایران تا به امروز دارید؟

تاکنون روسیه نقش متعادل‌کننده را در رابطه با سیاست‌های غرب علیه ایران دنبال کرده است و به نوعی با غرب همسو بوده است. یعنی هم غرب و هم روسیه هدف‏شان این بود که اجازه ندهند ایران به یک قدرت هسته‎ای تبدیل شود. منتها روسیه از ابتدا خواهان آن بود که مساله ایران از طریق مذاکره و گفت‌وگو حل‌وفصل شود و نه راه‌حل نظامی. زیرا در ابتدا که پرونده هسته‏ای ایران مطرح شد، بوش پسر در آمریکا بر سر قدرت بود؛ جورج بوش در آن زمان اصرار داشت که مساله ایران را از طریق نظامی حل‌وفصل کند که روسیه با این رویکرد مخالف بود. اما وقتی که باراک اوباما روی کار آمد او بر این باور بود که باید با رویکرد مذاکره و گفت‌وگو مساله ایران حل شود. لذا با روی کار آمدن اوباما، روسیه و غرب به رهبری آمریکا در قبال ایران سیاست همسویی را در پیش گرفتند و در همین راستا بود که طی این سال‎ها مسکو به تمام قطعنامه‌های شورای امنیت علیه ایران رای مثبت داد.

همچنین در ابتدا آمریکایی‎ها خواستار آن بودند که تمامی فعالیت‎های هسته‌ای ایران متوقف شود ولی روسیه از آغاز با ادامه روند تحقیق و توسعه در ایران موافق بود و حتی در بحث ساخت نیروگاه بوشهر نیز با ایران همکاری‏هایی داشت. البته با ادامه مذاکرات اکنون شاهد هستیم که آمریکا نیز پذیرفته است که ایران غنی‌سازی اورانیوم داشته باشد اما به صورت محدود و تحت نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی؛ در نتیجه در این مورد هم رویکرد مسکو و واشنگتن به هم نزدیک‎تر شده است.