آلمان: جوایز نوبل و مساله سطح و امکانات پژوهش

در سال‌هاى گذشته، همه صحبت از وضع نابهنجار آموزشى در آلمان می‌کردند. در بیشتر محافل سیاسى و فرهنگى شرایط تحصیلى و پژوهشى در آلمان، در مقایسه با دیگر کشورهاى پیشرفته، به شدت مورد انتقاد بود. آلمان امسال دو جایزه نوبل در رشته‌هاى پایه‌اى فیزیک و شیمى دریافت می‌کند. اهمیت این جوایز نوبل به‌راستى چیست؟ آیا دو دانشمندی که جایزه دریافت می‌کنند، تنها نشانگر استثنا‌هایى در عرصه پژوهش‌هاى علمى در آلمان هستند؟

در حالی که خانم آنته شوان، وزیر پژوهش و آموزش عالى آلمان برنده جایزه نوبل در رشته فیزیک، پترگرونبرگ را به همگان معرفى می‌کرد، خبر دیگرى از سوى آکادمى سلطنتى سوئد جامعه علمى آلمان را غرق شادى کرد. این خبر دریافت جایزه نوبل در رشته شیمى براى گرهارد ارتل از برلین بود. با این حساب، امسال آلمان نیمى از جوایز علمى نوبل را به خود اختصاص داد.

اما معناى موفقیت این دو پژوهشگر آلمانى چیست؟ و اهمیت آن براى جایگاه علم و تحقیقات در آلمان کجا است؟

پیشاپیش باید گفت که سالیان درازى است آکادمى سلطنتی علوم در سوئد به وصیت آلفرد نوبل براى اعطاى جوایز نوبل عمل نمى‌کند. آلفرد نوبل آرزو داشت که جوایز به بهترین دستاورد‌هاى علمى در سال پیشتر تعلق گیرد، در حالی که کشف گرونبرگ به ۲۰ سال پیش و تحقیقات ارتل به دهه ۶۰ میلادى باز می‌گردد.

در ماه‌ها و سال‌هاى گذشته بررسى‌هاى بین‌المللى در زمینه کیفیت مدارس و سطح دانش‌آموزان معروف به «پیزا» براى آلمان نتایج دردآور و ناامید‌کننده‌اى را به همراه داشت. آیا موفقیت پژوهشگران آلمانى تمام انتقادات در مورد وضع نابسامان تحصیلى را به فراموشى خواهد سپرد؟

تاکنون در محافل سیاسى، علمى و اقتصادى آلمان صحبت از کمبود بودجه و سرمایه‌گذارى در زمینه پژوهشى بوده است. در مقایسه بین‌المللى، نخبگان دیگر کشورها ترجیح می‌دهند که به جاى کار در آلمان، آمریکا یا بریتانیا به کار و پژوهش مشغول شوند. تاکنون جلب متخصصان خارجى براى کار در آلمان ثمرات ناچیزى به همراه داشته است.

بى دلیل نیست که بسیارى سیاستمداران از موفقیت‌هاى علمى ارتل و گرونبرگ همچون موفقیت سیاست‌هاى خود یاد می‌کنند. خانم مرکل، صدراعظم آلمان با خوشحالى بیان کرد که «ما موفق شدیم این جوایز را در دو رشته دریافت کنیم.» رییس‌جمهور آلمان، هورست کهلر، نیز بیان داشت که این جوایز پرتو روشنى بر علم در آلمان خواهد افکند.

بى‌شک جوایز نوبل در این دو رشته اساسى، موقعیت علوم و پژوهشگران را تقویت خواهد کرد و باعث امیدوارى میان محققان جوان خواهد شد. وزیر آموزش عالى و پژوهش، آنته شوان، نیز با تاکید بر تاثیر مثبتى که اعتبار علمى دانشمندان آلمانى با خود به همراه داشته است، می‌گوید: «پژوهش در آلمان همیشه از سطح خوبى برخوردار بوده است.» شاید کشورهاى دیگر در این زمینه بهتر قادر به تبلیغات هستند؛ اما «هر که ایده خوبى داشته از او حمایت شده است.» وى در این باره می‌افزاید: «مى‌توانم در این باره بگویم که در کشورهاى دیگر همه جا صحبت از فضاى جدید در زمینه علوم و پژوهش در آلمان است. صحبت از استراتژى در فناورى پیشرفته و نوآورى‌هاى عالى است. همه جا صحبت از موارد پویا و در حال حرکت است. به این معنا سخنى از ایستایى در میان نیست، ما در جهت تحقق هدف ۳‌درصدى خود هستیم.»

در آلمان هدف تخصیص ۳‌درصد از درآمد ناخالص ملى به پژوهش و توسعه است، اما در سال جارى این میزان تنها دو و نیم درصد خواهد بود.

اما این سخنان رضایتمندانه کمى تعجب آورند، «سوزان آمان» در تفسیرى در اشپیگل آنلاین می‌نویسد که متخصصان به جامعه آلمان هشدار می‌دهند که جوایز نوبل نباید سبب بى‌خیالى و ساده نظرى در زمینه مشکلات علمى- پژوهشى در ‌آلمان شود. وى

در این باره مى‌نویسد تاکنون ایجاد مراکز پژوهشى و نوآورى‌هاى علمى در آلمان با سد دیوان سالارى دولتى مواجه بوده اند. کمبود سرمایه و امکانات و عدم پیوند میان تحقیقات از یکسو و اقتصاد و صنایع از سوى دیگر همیشه به عنوان معایب سیاستگذارى در زمینه ارتقای پژوهش و توسعه علم بوده است.

فرانک اشتویدنر، یکى از مسوولان اتحادیه نهادهاى علمى در آلمان نیزبیان می‌کند: «طبیعتا این جوایز نمایشگر آن هستند که عالى‌ترین پژوهش‌ها می‌توانند، در آلمان نیز صورت بگیرند.» اما او نیز بلا فاصله اضافه می‌کند که این امر تنها در رشته‌هاى معینى امکان‌پذیر است، به‌طور نمونه در صنایع اتومبیل‌سازى و ماشین‌هاى تولیدى. در فناورى‌هاى مهم دیگر، مانند تکنولوژى در عرصه نیمه‌هادى‌ها، آلمان لنگان‌لنگان در پس دیگر کشورهاى پیشرفته است.

گرهارد ارتل برنده جایزه نوبل در رشته شیمى بر خلاف نظر غالب مدعى است که در زمینه تحقیقات پایه‌اى از آزادى عمل برخوردار بوده است و درباره شرایط کار پژوهشى خود مى‌گوید: «باید بگویم که پژوهش در زمینه مسائل پایه‌اى در آلمان از چنان حمایتى برخوردار است که در کشورهاى دیگر نمى‌توان نمونه آن را یافت. به این خاطر من تمام پیشنهادها از خارج را رد کردم؛ زیرا براین نظر بودم که ما در آلمان بهترین شرایط را براى پژوهش داریم.»

رییس انستیتوى ماکس پلانک، پتر گروس، نیز در زمینه خوش‌باورى‌هاى غلوآمیز هشدار می‌‌‌دهد. او اشاره می‌کند که در زمینه سازماندهى و ارتباط میان علوم و تبادل اطلاعات میان رشته‌هاى متفاوت دانش، آلمان پس از آمریکا و ژاپن در مقام سوم است و حجم سرمایه‌گذارى‌هاى دولتى و بخش خصوصى در این کشورها به مراتب بیشتر از آلمان است؛ ولى با این حال آلمان در مقایسه با چین در جایگاه بهترى قرار دارد؛ به‌طور مثال براى کار ده هزار دانشمند در چین سالانه تنها ده‌مجوز بهره‌بردارى انحصارى صادر می‌‌شود، این مقدار در آلمان بالغ بر هزار و پانصد مجوز در سال است. یکى از مشکلات سنتى در این زمینه تاسیس شرکت‌هاى تحقیقى و انتقال فناورى از رشته‌هاى علمى به اقتصاد و بالعکس در آلمان است.

دانشمندان در موسسات پژوهشى به عنوان کارمندان دولتى در صورت کار و در صنایع تمامى حقوق بازنشستگى خود را از دست خواهند داد، به این خاطر تحرک دانشمندان کم است و تعویض محل کار به سختى انجام می‌پذیرد. علاو‌بر این فضاى پژوهشى در آمریکا به مراتب بازتر از آلمان است. داده‌هاى آمارى نشان می‌دهند که تاسیس شرکت‌ها و دفاتر تحقیقى با سرمایه‌هایى که تماما متوجه سود‌هاى فورى نیستند، در آمریکا بسیار بالا است. این سرمایه با ریسک فراوانى همراه هستند، اما استقبال براى تاسیس مراکز پژوهشى با این نوع سرمایه نیز فراوان است. مدیر انستیتوى ماکس پلانک با نمونه‌اى این مساله را روشن می‌کند: «از ۲۶ موسسه تاسیس شده در عرصه بیوتکنولوژى در سال ۲۰۰۴ در آلمان هیچ یک از آنها از این نوع سرمایه‌ها سود نجسته‌اند.»

پاتریک هیور یکى از مسوولان نهادهاى علمى در آلمان اشاره می‌کند که «جایزه نوبل براى گرونبرگ نشان داد که انتقال سریع نتایج علمى به حوزه اقتصاد و استفاده صنعتى از آن امکان‌پذیر است.» گرچه سود‌هاى مالى دانشمندان از نتایج پژوهش‌هایشان بسیارناچیز است، اما «باید از این فرصت‌ها سود جست و دستاوردهاى تحقیقات را به‌طور پیگیر در حوزه اقتصادى به‌کار بست.»

بخش بزرگى از پژوهش‌ها در آلمان در مراکز غیردانشگاهى صورت می‌گیرد. از سال ۱۹۸۵ تاکنون دانشمندان انستیتوى

ماکس پلانک در آلمان ده جایزه نوبل را به خود اختصاص داده‌اند، اما شرکت‌هاى غول آساى دایملر-بنز، زیمنس، بایر و BASF نیز در زمینه تحقیقات پایه‌اى نقش موثرى داشته‌اند.