تاثیرات بسته اقتصادی اوباما بر سطح اشتغال
کریستینا رومر- جرد برنستاین
مترجم: دومان بهرامی‌راد- پریسا آقا کثیری
این مقاله، هفته گذشته، توسط رومر، رییس کمیته مشاوران اوباما، نوشته شده و به منزله دفاعی از طرح اوباما است.نگرانی جهانی در مورد 3میلیون شغلی که باید تا انتهای سال 2010خلق شود، با انتخاب باراک اوباما کاهش یافته است.

در این مقاله بر آنیم تاثیر اجزای بسته محرک پیشنهادی اوباما را در ایجاد شغل بررسی کنیم. البته نتایج بسته پیشنهادی به تغییراتی که تعامل دولت با کنگره در این طرح ایجاد می‌کند نیز بستگی دارد. تحلیل حاضر نشان می‌دهد که این بسته قادر است رضایت مردم را تامین کند. تحلیل ارائه شده در این مقاله نشان می‌دهد: بسته‌ای با مشخصاتی که اوباما ارائه کرده است می‌تواند تا پایان سال ۲۰۱۰، ۳ تا ۴میلیون شغل ایجاد کند.
کاهش مالیات به خصوص کاهش موقتی مالیات و معافیت‌های مالیاتی کمتر از افزایش مستقیم مخارج دولت به ایجاد شغل منجر می‌شود. با این حال از آنجا که در کوتاه مدت اگر سرمایه‌گذاری دولتی از حدی فراتر رود کارایی به شدت کاهش می‌یابد و از آنجا که کاهش نرخ مالیات و معافیت‌های مالیاتی به سرعت قابل اجرا است، کاهش مالیات بخش مهمی از هر بسته محرک را تشکیل می‌دهد.
احتمالا در نتیجه اعمال بسته‌ای که بر زیرساخت‌ها، انرژی و ساخت و تعمیر مدارس تاکید دارد، اشتغال در بخش‌هایی مثل بخش ساخت‌وساز و صنایع به شدت افزایش می‌یابد. اما هر چه اقدامات محرک کلی‌تر باشند مشاغل در بخش‌های مختلف اقتصاد ایجاد خواهد شد و گروه‌های جمعیتی بیشتری را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
در این صورت، بیش از 90درصد مشاغل در بخش خصوصی ایجاد خواهد شد. همچنین بسیاری از مشاغل دولتی در مواردی ایجاد خواهد شد که در صورت وارد نشدن دولت به صحنه، حذف می‌شدند.
بسته محرک مشاغلی با سطح دستمزدهای مختلف را شامل می‌شود. به علاوه احتمال اجرای این بسته باعث انتقال افراد از مشاغل پاره وقت به تمام وقت می‌شود.
تخمین‌های مربوط به اثرات احتمالی بسته پیشنهادی بر بخش‌های مختلف اقتصادی با توجه به تجربیات تاریخی ارائه شده‌اند. شایان ذکر است که ما ادعا نداریم که این تخمین‌ها در همه موارد کاملا دقیق‌اند.
به علاوه در آنجا که علل و شدت رکود فعلی غیرعادی و منحصر به فرد است، نااطمینانی در این مورد، به شدت بالا است.
اثر بسته محرک بر مشاغل موجود
تخمین آثار ناشی از اجرای بسته پیشنهادی روی ایجاد شغل، نیازمند طی مراحلی است. در مرحله اول باید ویژگی‌های بسته را معین کنیم. ما بسته محرک را حدود ۷۷۵میلیارد دلار در نظر گرفته‌ا‌یم. مشخصه‌های اصلی بسته محرک به شرح زیر است:
*سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها، آموزش، سلامت و انرژی
*برنامه‌های موقت برای حمایت از کسانی که از رکود آسیب دیده‌اند، این برنامه‌ها شامل توزیع کوپن غذا و گسترش بیمه بیکاری می‌شود.
*معافیت‌های مالیاتی برای جبران کاهش بودجه بخش سلامت و آموزش در جریان بحران و جلوگیری از افزایش مالیات‌های فدرال و محلی.
*مشوق‌های سرمایه‌گذاری
*کاهش مالیات طبقه متوسط که باید با کاهش مالیات بر درآمد ناشی از کار که اوباما وعده داده بود همراه شود.
قدم بعد، بررسی اثرات بسته محرک، با توجه به ضریب تکاثری هر جزء از بسته محرک، روی تولید ناخالص‌ داخلی است.
قدم نهایی بررسی اثر بسته محرک روی ایجاد شغل با در نظر گرفتن اثر بسته روی تولید ناخالص داخلی است. توجه داشته باشید که افزایش تولید به معنی ایجاد شغل است. بخشی از این ایجاد شغل ناشی از افزایش ساعات کاری و بخشی ناشی از بهره‌وری بالاتر است. به طور سرانگشتی می‌توان گفت هر یک‌درصد افزایش تولید ناخالص داخلی به ایجاد حدود یک میلیون شغل (افزایش 3/1درصدی اشتغال) می‌انجامد.
جدول یک اثر اجرای بسته محرک را بر اشتغال نشان می‌دهد و آن را با حالت عدم اجرای بسته مقایسه می‌کند.
همان طور که در نمودار مشاهده می‌شود انتظار می‌رود که بسته محرک به ایجاد یا حفظ بیش از سه میلیون شغل بیانجامد. در این رابطه باید به 2 نکته اشاره کرد.
اول این که خطر از بین رفتن تعداد قابل ملاحظه‌ای‌ از مشاغل جدی است. از دسامبر ۲۰۰۷ تا به حال حدود ۶/۲میلیون شغل از بین رفته است. در سال آتی ما باید جلوی کاهش ۵میلیون شغل را بگیریم.
شکل شماره یک نشان می‌دهد که حتی با وجود بسته محرک نرخ بیکاری در انتهای سال 2010 حدود 7درصد خواهد بود. البته اگر این بسته اجرا نشود نرخ بیکاری حدود 8/8درصد خواهد بود.
دوم این که همان طور که قبلا هم گفته شد نااطمینانی بالایی نسبت به این تخمین‌ها وجود دارد. اثر بسته محرک روی تولید ناخالص داخلی و رابطه تولید ناخالص داخلی بالاتر و ایجاد شغل را نمی‌توان به طور دقیق تخمین زد. اما می‌توان ادعا کرد که تا انتهای سال ۲۰۱۰، ۳/۳ تا ۱/۴میلیون شغل ایجاد خواهد شد.
اثر بخش‌های مختلف بسته محرک روی ایجاد شغل
برای تخمین اثر اجرای بسته محرک تحلیل به همان شکل سابق خواهد بود. در این مورد نیز ضرایب تکاثری در نظر گرفته می‌شود.
به علاوه باید اثرات مستقیم و غیرمستقیم برنامه را متمایز کرد. اثرات مستقیم، نتیجه مستقیم اجرای طرح هستند. این اثرات نه تنها شامل مشاغل ایجاد شده در بخش دولتی می‌شود، بلکه مشاغلی که در نتیجه تامین مالی پروژه‌ها و مشاغلی که در نتیجه کاهش مالیات و اعطای یارانه به فعالیت‌‌های (مانند تولید نرم‌افزار برای بخش سلامت) خاص ایجاد می‌شود را نیز شامل می‌شود. اثرات غیرمستقیم وقتی ایجاد می‌شوند که مخارج کسانی که در مشاغل ایجاد شده، استخدام می‌شوند افزایش می‌یابد. افزایش مخارج مصرف‌کننده به عنوان محرکی برای دیگر صنایع عمل می‌کند.
همانطور که می‌دانیم، کاهش مالیات‌ها تنها زمانی باعث ایجاد اشتغال می‌شوند که مخارج مصرف‌کننده افزایش یابد (یعنی کاهش مالیات به صورت غیرمستقیم ظاهر می‌شود) .
اثرات مستقیم، غیرمستقیم و کل اجزای بسته محرک روی مشاغل تا پایان سال 2010 در جدول 2 نمایش داده شده است.
همان طور که در جدول می‌بینید تمام اجزای بسته محرک به ایجاد شغل منجر می‌شوند. البته اثرات ناشی از طرح‌هایی که به طور مستقیم باعث ایجاد شغل می‌شوند، بزرگتر است.
نکته‌ای که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که اثر کاهش‌های بزرگ در نرخ مالیات به احتمال زیاد کوچک‌تر از حد انتظار خواهد بود، زیرا این کاهش مالیات، به جای این که باعث افزایش مخارج مصرفی شود. پس انداز را افزایش می‌دهد. بسته‌ محرک، تنها کاهش مالیات در 2 سال آتی را شامل می‌شود، اما در این مقاله فرض می‌شود که مصرف‌کنندگان کاهش نرخ مالیات را دایمی درنظر می‌گیرند و مخارج مصرف کننده افزایش می‌یابد.
زمان‌بندی ایجاد مشاغل
مدت زمانی که طول می‌کشد تا هر جزء بسته محرک به ایجاد اشتغال بیانجامد، متفاوت است. با توجه به زمان لازم برای تصویب طرح، انتظار می‌رود که مخارج صرف شده روی آموزش، زیرساخت‌ها، سلامت و انرژی در سال 2010 و 2011 اثرگذار شوند. از سوی دیگر، وجوهی که صرف حمایت از اقشار آسیب‌پذیر و صرف مشوق‌های تجاری می‌شود به سرعت اثر خود را نشان می‌دهند. اثر معافیت‌های مالیاتی و کاهش مالیات نیز تدریجی است.
زمانبندی مربوط به اجزای طرح محرک را می‌توانید در جدول ۳ مشاهده کنید.
برای مثال طبق جدول فوق، مخارج صرف شده در حمایت از اقشار آسیب‌پذیر تا انتهای سال 2009، به اندازه 83درصد مشاغل ایجاد شده در سال 2010 شغل ایجاد می‌کند. همین سیاست در سال 2011، به اندازه 17درصد مشاغل ایجاد شده در سال 2010، شغل ایجاد می‌کند (یعنی تعداد مشاغل ایجاد شده در سال 2010 به عنوان معیار در نظر گرفته شده و سال 2009 و 2011 با سال 2010 مقایسه می‌شوند).
مشاغل ایجاد شده در صنایع مختلف
در جدول 4 تعداد مشاغل ایجاد شده در نتیجه اجرای بسته محرک در هر صنعت مشخص شده است.
طبق مطالعات انجام شده که نتایج آن در جدول ۴ منعکس شده است. ۳۰درصد مشاغل در بخش ساخت‌وساز و صنایع تولیدی ایجاد خواهند شد. هر ۲ این بخش‌ها در جریان رکود اخیر به شدت صدمه خوردند.
بخش ساخت‌وساز، صنایع تولیدی، خرده‌فروشی و خدمات تفریحی، مشاغلی را برای طبقه متوسط و طبقه کم‌درآمد که در جریان بحران فعلی به شدت ضربه خورد، ایجاد خواهد کرد.
اثر بسته محرک روی گروه‌های جمعیتی
با توجه به مطالعات تاریخی می‌توان گفت در جریان رکود بیشترین صدمه بر کارگران آفریقایی تبار و اسپانیایی تبار، کم‌تجربه و با تحصیلات پایین و کاگران مرد وارد می‌شود. در جریان بهبود اوضاع نیز وضع این گروه‌ها بیشتر از دیگر گروه‌ها بهبود می‌یابد.
در جدول ۵ نسبتی از مشاغل را که به زنان تعلق خواهد گرفت نشان می‌دهد. تخمین‌ها نشان می‌دهد که حدود ۴۲درصد مشاغل ایجاد شده در نتیجه این طرح در اختیار زنان قرار خواهد گرفت. با توجه به این‌که تنها ۲۰درصد افزایش نرخ بیکاری در سال‌جاری شامل زنان می‌شود، احتمالا اجرای این بسته محرک به نفع اشتغال زنان تمام خواهد شد.یکی از نتایج درنظر گرفتن ترکیب گروه‌های جمعیتی و صنایعی که تحت تاثیر این بسته قرار می‌گیرند این است که اهمیت ترکیب اجزای بسته محرک مشخص می‌شود. بخش عمده بسته محرک بر زیرساخت‌ها، تعمیر مدارس و سرمایه‌گذاری در بخش انرژی تاکید دارد. این‌گونه مخارج دولتی به ایجاد شغل در ساخت‌‌وساز منجر می‌شود. اما در عین حال سرمایه‌گذاری در بخش سلامت و مراقبت‌های سلامتی را نیز افزایش می‌دهد. به علاوه بسته محرک کاهش مالیات طبقه متوسط را نیز دربر می‌گیرد. همچنین اثرات غیرمستقیم این کاهش مالیات در بخش خرده‌فروشی خود را نشان می‌دهد.
نتیجه‌گیری:
همان‌طور که اشاره شد، تخمین‌های ارائه شده در تحلیل حاضر با نااطمینانی زیادی مواجه است. اما دقت این تخمین‌ها در جریان اجرای بسته، بیشتر می‌شوند. نتایج اصلی این تخمین‌ها را می‌توان به صورت زیر خلاصه کرد:
*بسته محرک باید به اندازه کافی بزرگ باشد تا بتواند افزایش نرخ بیکاری در جریان رکود را جبران کند.
*این بسته باید شامل اجزای متنوعی باشد. مثلا باید اجزایی چون مخارج مستقیم دولتی را شامل شود تا ایجاد مشاغل با سرعت مناسب صورت پذیرد.
*اجزای بسته محرک در تعیین کاهش نرخ بیکاری در گروه‌های جمعیتی مختلف از اهمیت قابل توجهی برخوردار است.
*بسته محرک باید ایجاد مشاغل تمام‌وقت و پردرآمد را دربر گیرد.

بررسی اجمالی اثرات برخی از سیاست‌های محرک
مترجم: فیاض خاک