نویسنده: تورین بوید

منبع: نیویورک تایمز

آمریکایی‌ها با نگرانی نسبت به رکود اقتصادی رخ‌داده در کشور خود هزینه‌های مصرفی را کاهش داده‌اند. ژاپن به ما می‌آموزاند که چطور گرایش به پس‌انداز اگر برای مدت زیادی بر جامعه مصرفی حکمفرما شود، می‌تواند تاثیری فاجعه‌بار بیافریند. ژاپن از دهه ۱۹۹۰ تا اوایل دهه ۲۰۰۰ گریبانگیر نوعی ناخوشی اقتصادی شد. طی این دوره دستمزدها از رشد بازماند و قیمت‌های سهام نزول کرد و این همه دست به دست یکدیگر داد تا مصرف‌کنندگان ولخرج به مصرف‌کنندگانی خسیس بدل شوند و باری اضافه بر اقتصاد ژاپن تحمیل کنند.

امروز که سال‌ها از زمان ترمیم و بهبود اقتصاد می‌گذرد، هنوز حتی خانوارهای مرفه هم از آب مصرف‌شده برای استحمام جهت شست‌وشوی لباس‌ها استفاده می‌کنند تا هزینه قبض‌های همگانی را کاهش دهند. فروش میزان محبوب‌ترین نوشیدنی بین توکیویی‌ها که دهه ۸۰ بسیار رونق داشت، امروز به یک‌پنجم کاهش یافته است و مردم دیگر علاقه پیشین خود به اتومبیل‌ها را از دست داده‌اند و فروش این کالا نیز نسبت به سال ۱۹۹۰ به نصف کاهش یافته است.

برای مثال، خانواده تاکیگاساکی در محله ناکانو از توکیو حتی به فکر صرفه‌جویی یک ین یا دو ین هستند. اگرچه این خانواده اندوخته قابل قبول و اطمینان‌بخشی دارند، اما زن خانواده به دقت جیره غذایی سبزیجات خانوار را کنترل می‌کند. برای مثال، وقتی در یک هفته از میزان مورد نظر خود بیشتر از سبزیجات استفاده کند، سراغ جیره غذایی کم‌هزینه‌اش می‌رود: کلم‌برگ!

خانم تاکیگاساکی می‌گوید: «می‌توان غذاهای خیلی خوبی با مقداری کلم‌برگ و شاید مقداری هم سیب‌زمینی پخت.» خود او به صورت پاره‌وقت از افراد معلول پرستاری نیز می‌کند. شوهر او شغل پردرآمدی در شرکت غول الکترونیک، فوجیتسو دارد، اما خانم تاکیگاساکی می‌گوید: «با این حال نمی‌دانم بلا چه زمانی قرار است نازل شود. ما واقعا باید بسیار بیش از اینها پس‌انداز کنیم.» ژاپن به لطف رونق‌گرفتن صادراتش به آمریکا و چین، به تدریج خود را از دهه بربادرفته ۱۹۹۰ بیرون کشید، اما حتی با بهبود یافتن این اقتصاد، باز هم مصرف‌کننده‌های وحشت‌زده از بحران چندان خرج نمی‌کردند. بین سال‌های ۲۰۰۱ و ۲۰۰۷، میزان سرانه مخارج مصرف‌کنندگان تنها ۲/۰ درصد افزایش یافت. اکنون که متخصصان سقوطی جهانی را در عرصه اقتصاد [و به‌خصوص مخارج مصرف‌کنندگان] پیش‌بینی می‌کنند، اقتصاد ژاپن به وضعیت سقوط آزاد در افتاده است، زیرا نمی‌تواند به مصرف داخلی خود اتکا کند.

در سه ماه آخر سال ۲۰۰۸ اقتصاد ژاپن با نرخ سالانه

۷/۱۲ درصد کوچک شد و این شدیدترین میزان نزول آن پس از شوک‌های نفتی دهه ۱۹۷۰ بود.

اقتصاددانی ژاپنی به نام هیدئو کومانو می‌گوید: «ژاپن شدیدا به صادرات وابسته است، آن هم به گونه‌ای که وقتی بازارهای خارجی راکد می‌شوند، اقتصاد ژاپن به آستانه سقوط می‌افتد. با نگاهی سطحی به نظر می‌رسد ژاپن از دهه بربادرفته خود جان سالم به در برده است، اما در واقع ژاپن به دهه بربادرفته دومی وارد شده است؛ دهه مصرف بربادرفته!»

ژاپنی‌ها برای کاهش مصرف خود و افزایش سپرده‌گذاری‌ها دلایل خوبی داشته اند. شاید مهم‌ترین این دلایل، کاهش میزان دستمزد کارگران متوسط در سال‌های اخیر بوده باشد، آن هم وقتی شرکت‌ها دوباره جان گرفتند و سودشان افزایش یافت.

این ناهمخوانی نتیجه کاهش هزینه شدید صادرکنندگان ژاپن همچون تویوتا یا سونی است. آنها ــ همچون شرکت‌های آمریکایی در حال حاضر ــ با این کار می‌خواستند در رقابت شدید با شرکت‌های متعلق به اقتصادهای نوظهور همچون

کره‌جنوبی و تایوان از پا در نیایند، زیرا در اقتصادهای نوظهور هزینه نیروی کار نسبت به اقتصادهای پیشرفته پایین است. به همین خاطر، شرکت‌های ژاپنی هم دستمزدها را کاهش دادند و هم افراد شاغل را، و بیشتر کارمندان ثابت خود را با کارمندان موقتی و پیمانی جایگزین کردند؛ یعنی با کسانی که امنیت شغلی نداشتند و بهره کمتری از درآمد شرکت می‌بردند. امروز این سنخ از کارگران حدود یک‌سوم نیروی کار ژاپن را تشکیل می‌دهند.

افراد جوان‌تر بیشتر ضررها و لطمه‌های این پدیده را حس می‌کنند. حدود چهل و هشت درصد از کارگران جوان (در بازه سنی ۲۴ سال و پایین‌تر از آن) موقتی هستند. این کارگران که در بازار شغلی دشواری پا به سن گذاشتند، از مصرف بی‌رویه یا زیاد احتراز می‌کنند. آنها تمایلی به اتومبیل ندارند. پژوهش روزنامه کسب‌و‌کار نیک‌کای در سال پیش نشان داد که تنها ۲۵ درصد مردان ژاپنی بین ۲۰ تا ۳۰ سال خواهان اتومبیل بودند در حالی که این رقم در سال ۲۰۰۰ چهل و هشت درصد بود.

زنان ژاپنی جوان نیز دیگر علاقه شدید خود به مدهای خارجی را از دست داده‌اند. برای مثال مارک تجاری لوئی ووییتون در سال ۲۰۰۸ خبر از ۱۰ درصد کاهش فروش خود در ژاپن داد.

جمعیت در حال پیرشدن ژاپن به مصرف کمکی نمی‌کند. متخصصان کسب‌و‌کار امیدوارند نسل انفجار جمعیت ــ که از منافع رشد اقتصادی پس از جنگ ژاپن بهره برده‌اند ــ اندوخته‌های خود را در زمان بازنشستگی و پیری خرج کنند، اما این پدیده نمی‌تواند ابعادی آن قدر وسیع بیابد که شرکت‌ها به آن امید بسته اند.

اقتصاددان‌ها دلیل اصلی صرفه‌جویی مصرف‌کنندگان در هزینه‌ها را ضعف گسترده در نظام حمایت از بازنشستگان می‌دانند؛ آن هم در کشوری که پیرترین جمعیت دنیا را داراست. این ادعا می‌تواند زنگ خطر را برای ایالات‌متحده به صدا در آورد، چرا که در این کشور نیز سهم کارگران رو به کاهش است، حقوق بازنشستگی آنها در حال ناپدیدشدن است و توان پرداخت کمک‌های مالی از سوی شبکه امنیت اجتماعی چندان اطمینان‌بخش نیست. برنامه‌های تحریک اقتصادی همچون برنامه‌ای که باراک اوباما قانون آن را به تصویب رساند، در ژاپن به خاطر تورم منفی، یعنی مارپیچ نزولی قیمت‌ها و دستمزدها با اختلال مواجه شد و از کار افتاد. تورم منفی یا کاهش سطح قیمت‌ها زمانی در ژاپن ایجاد شد که مصرف‌کنندگان از هزینه‌کردن دست کشیدند و مخارج خود را کاهش دادند، زیرا گمان می‌بردند کالاها در آینده ارزان‌تر شوند. اقتصاددان‌ها همچنین از تاثیر منفی کاهش سطح قیمت‌ها بر برنامه اخیر دولت ژاپن سخن می‌گویند. دولت ژاپن در حال برنامه‌ریزی تزریق دو تریلیون ین به صورت نقدی است، اما این طرح با مشکل مواجه خواهد شد، زیرا مصرف‌کننده‌ها پول اضافه را پس‌انداز خواهند کرد، زیرا به ارزشمندترشدن آن در آینده امید دارند.