تاریخ نفت
نفت؛ تنها و آخرین شانس خاورمیانه-۴الجزایر راه ملیشدن را یاد داد
باید یادآوری کرد که شرکتهای نفتی جرات نخواهند کرد حتی یک قطره نفت یا گاز طبیعی را که در کشورهای در حال توسعه در کمال خوشحالی میسوزانیدند و هدر میدادند، در دریای شمال بیهوده مصرف کنند.
اقتصاد نفت در جهان
باید یادآوری کرد که شرکتهای نفتی جرات نخواهند کرد حتی یک قطره نفت یا گاز طبیعی را که در کشورهای در حال توسعه در کمال خوشحالی میسوزانیدند و هدر میدادند، در دریای شمال بیهوده مصرف کنند.
اگر کشورهای نفتی خاورمیانه مقررات مشابهی نظیر مقررات وضع شده به وسیله نروژ پیشبینی میکردند و در نتیجه تولید خود را در حد نیاز خویش محدود میکردند یا از صدور گاز خود به کشورهایی که نیاز دارند خودداری میکردند چه سروصداها که بلند نمیشد و چه دسیسهها که چیده نمیشد؟ با این حال شرکتهای ملی کشورهای نفتی خاورمیانه هنوز هم کوشش دارند سهم نفت خود را در بازارهای بینالمللی جاری کرده و گاز طبیعی خود را که قبلا به وسیله شرکتهای نفتی بیهوده سوزانیده میشد به فروش برسانند. معذلک این اقدامات مانع نشده است از اینکه آقای کیسینجر در ژانویه ۱۹۷۵ تهدید خود را نسبت به کشورهای عضو اوپک که متهم به «خفه» کردن اقتصاد اروپا هستند از سر بگیرد!
ولی اینکه شرکتهای چندملیتی از سیستم منفور امتیازات برای غارت کشورهای اوپک و سوزانیدن گاز آنها در هوا استفاده کرد و مانع رشد اقتصادی آنان گردیدهاند به هیچ وجه برای «جادوگر» وزارت خارجه آمریکا غیرطبیعی به نظر نمیآید.
امروز شرکتهای نفتی کشورهای اروپایی ساحل دریای شمال را به دلیل اینکه با وضع مقررات مالیاتی و محدود کردن تولید مانع اکتشاف نفت در این منطقه گردیدهاند مورد سرزنش قرار میدهند، ولی اگر ملاحظه کنیم که همین شرکتها عملیات اکتشاف در کشورهای عضو اوپک را از حدود بیش از ۲۵ سال قبل یا به کلی متوقف کردهاند یا به طور قابل ملاحظهای کاستهاند، در حالی که کشورهای مزبور نه به محدود کردن تولید و نه به هیچ یک از اقدامات دیگری شبیه آنچه اروپاییها امروز میکنند فکر کرده بودند، این انتقاد آنان کاملا مضحک به نظر میرسد.
تنها توضیحی که در این باره میتوان داد این است که شرکتهای چندملیتی بنیادهای نیکوکاری نیستند، بلکه شرکتهایی هستند که منحصرا در این اندیشهاند که منافع خود را به حداکثر برسانند؛ اگرچه برای این منظور مصالح حیاتی کشورهای تولیدکننده و مصرفکننده را فدا کنند. این شرکتها اگر بتوانند، برای جلوگیری از زکام ساده خود از انتشار وبا در کشورهایی که در آنجا لنگر انداختهاند پرهیز نخواهند کرد.
س: آیا برای پرهیز از این وبا است که کشورهای عرب تصمیم گرفتهاند رژیم امتیازات را ترک کرده و ابتدا به مشارکت در سرمایه شرکتهای نفتی و سپس ملی کردن صنایع نفتی خود اقدام کنند؟
ج: ببخشید! آنها ابتدا اقدام به ملی کردن صنایع نفتی خود کرده و سپس در سرمایه شرکتهای نفتی شرکت کردهاند. منظور این است که بعضی از کشورهای مزبور قبل از اینکه بعضی دیگر به مشارکت بیندیشند، به ملی کردن نفت خود اقدام کردهاند.
در اینجا من از ذکر یک تاریخ مهم ناگزیرم و آن ۱۵ ژوئن ۱۹۷۰ است، یعنی تاریخی که پرزیدنت بومدین تمام شرکتهای خارجی الجزایر را که شامل «شل»، «فیلیپس»، «موبیل»، «الورث»، «نیومن» و «آمیف» میشد ملی اعلام کرد. این اولین دفعهای بود که شرکتهای تولیدکننده نفت در یک کشور عرب ملی میشد. در این هنگام الجزایر مذاکرات خود را به منظور تجدیدنظر در قیمت و در شرایط مالی قابل اجرا نسبت به شرکتهای فرانسوی از تاریخ اول ژانویه ۱۹۶۵، بر مبنای قرارداد ۱۹۶۵، تعقیب میکرد. با توجه به اینکه مذکرات مذکور به توافق نرسید، دولت الجزایر در ۲۴ فوریه و ۱۲ آوریل ۱۹۷۱، ۵۱ درصد از منافع شرکتهای فرانسوی را و همچنین کلیه صنایع گازی و وسایل حملونقل هیدروکاربور را که در الجزایر وجود داشت، ملی کرد. رییسجمهور الجزایر با یک شیوه قاطعانه و صریح در سخنرانی ۲۵ فوریه ۱۹۷۱ خود در مقابل اتحادیه عمومی کارگران الجزایر اعلام کرد: «ما شرکتهای آمریکایی، انگلیسی و سایر کشورها را ملی کردیم. ما قوانین لازم را برای جبران خسارت شرکتهای مزبور به تصویب رساندیم ولی ما نه به واشنگتن و نه به لندن سفیر یا وزیری برای مذاکره نفرستادیم زیرا ما فکر میکنیم ملی کردن صنایع مملکتمان حق ماست. ما یک کشور مستقل هستیم و اگر نسبت به دولت فرانسه کمی شکیبایی نشان دادیم از این نظر بود که نخواستیم دست به اقداماتی بزنیم که روابط دو کشور را که مبتنی بر یک همکاری عادلانه است تیره کنیم، ولی با این حال کوششی هم برای حفظ آن به کار نبردیم. این فقط به خاطر این دست و آن دست کردن حکومت فرانسه بود که ناگزیر شدیم با اوضاع مقابله کنیم. بدین ترتیب ما تصمیم گرفتیم انقلاب را به ناحیه نفت نیز سرایت دهیم.» با این مقدمه بود که رییسجمهور الجزایر سخنرانی خود را که ضمن آن ملی کردن شرکتهای فرانسوی را اعلام کرد، آغاز نمود و در حقیقت این سخنرانی آغاز موج شدیدی بود که به زودی به لیبی و عراق سرایت کرده و سپس به ساحل آرام خلیجفارس رسید.
به مناسبت دیگری رییسجمهور الجزایر حمله را تجدید کرده میگوید: «بعضی گروهها هنوز نفهمیدهاند که الجزایر یک کشور مستقل است و هنوز میل دارند به زور و با اصرار گمان کنند که این کشور در مسائل نفتی از این حاکمیت کامل و تمام برخوردار نیست، بلکه از یک نوع حاکمیت مشترک بهرهمند است، ولی ما به آنها میگوییم نه.»
ارسال نظر